خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
«فصل دوم: دو روح در یک بدن»
***
...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، ~ĤaŊaŊeĤ~، ~ASAL~ و 15 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
سوال ذهنش را به زبان آورد:
- متوجه نمیشم؛ چه مشکلی؟!
این بار یارا متعجب شد:
- راجع به دیشب حرف می‌زنم...
انگار یک مسابقه بود؛ مسابقه‌ی "کی بیشتر آن یکی را متعجب می‌کند!"
- مگه دیشب اتفاق خاصی افتاده که الان حالم بد باشه؟!
یارا از روی صندلی بلند شد و به سمت دخترک قدم برداشت:
- لطفاً خودت رو به اون راه نزن؛...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، ~ĤaŊaŊeĤ~، ~ASAL~ و 16 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا؟! این سوال خودش هم بود!
امیدی ته چشمان هلیا آمد:
- می‌خوای شوخی کنی، آره؟ وگرنه من چرا یادم نیست؟!
اول از کارش پشیمان نبود؛ اما با دیدن حال هلیا، خودش هم آرزو می‌کرد که کاش شوخی باشد!
دست برد سمت دستان هلیا و آن‌ها را از میان موهایش بیرون کشید. دستانش را در میان دست مردانه و بزرگ خود گرفت و فشار داد:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: daryam1، ~ĤaŊaŊeĤ~، ~ASAL~ و 14 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
پوست سفید و موهای قهوه‌ای تیره‌اش عجیب هلیا را یاد خودش می‌انداخت؛ درکل این زن، نسخه‌ی بزرگ‌شده‌ی هلیا بود!
دهانش باز بود؛ اما صدایی از حنجره‌اش خارج نمیشد!
زن، لبخندی به روی هلیا زد:
- تعجب کردی این‌جام؟! آخه شاخ و برگا باید جلوی ورودم و می‌گرفتن!
به تنها چیزی که فکر نکرد همین بود! او غرق شباهتش با زن شده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: daryam1، ZaHRa، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 12 نفر دیگر

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
فریاد زن کلاغ‌ها را نیز به پرواز در آورد و هلیا با بسته شدن ناخوداگاه چشمانش از ترس، خودش را بابت دور شدن از دوستانش لعنت کرد! با فاصله‌ای که میان چشمه و کلبه‌ها بود، آن‌ها ابداً متوجه هر صدای بلند و وحشتناکی نمی‌شدند!
در مقابل زن همانند موش بود؛ حتی نمی‌توانست یک کلمه در مقابل "خنگ" گفتن‌های زن از خودش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر تاریک | ~MARJAN~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، daryam1، ZaHRa و 8 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا