مشاعره

فروغ ارکانی · 4/5/18

مي روي و گريه مي آيد مرا
ساعتي بنشين که باران بگذرد

^moon shadow^ · 4/5/18

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

فروغ ارکانی · 4/5/18

روزگار است این که گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

~elнa_м~ · 5/5/18

ده روز مهر گردون افسانه است افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

فروغ ارکانی · 5/5/18

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید

~elнa_м~ · 5/5/18

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

فروغ ارکانی · 5/5/18

دریای شورانگیز چشمان تو زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست

aida · 8/5/18

تا توانی دلی بدست اور
دل شکستن هنر نمیباشد

فروغ ارکانی · 8/5/18

در بیابانی که ما راه طلب گم کرده ایم
کرم شب تابی اگر در جلوه آید کوکب است

Kimia_Rh · 30/7/18

تاتورا دیدم رفت عقل و هوش من
تامرا دیدی رفت دنیای من

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی