مشاعره

~ZaHrA~ · 16/3/20

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید

roman98.com

Asal_Zinati · 16/3/20

مرد آن کوزه‌گر بی‌نوای عاشق
لیکن که می‌تواند برود جای او

yeganeh yami · 17/3/20

او که در شش ماهگی باب الحوائج می شود
گر رسد سن عمو حتما قیامت می کند

Asal_Zinati · 17/3/20

دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

yeganeh yami · 17/3/20

یوسف فروختن به زرناب هم خطاست
نفرین گر تو را به تمام جان دهم

moh@mad · 17/3/20

مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند
یا موی خوش و روی نکو می‌خواهند
یاری دارند مثل و مانندش نیست
در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند

yeganeh yami · 17/3/20

دیدی که سخت نیست دنیا بدون من؟
و صبح می شود شب ها بدون من؟
این نبض زندگی بی وقفه می زند
فرقی نمی کند بامن؟ بدون من؟

moh@mad · 18/3/20

نقش بند جان که جان‌ها جانب او مایلست
عاقلان را بر زبان و عاشقان را در دلست

yeganeh yami · 18/3/20

moh@mad گفت:
نقش بند جان که جان‌ها جانب او مایلست
عاقلان را بر زبان و عاشقان را در دلست

تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد!

Asal_Zinati · 18/3/20

دیگر کسی نظیر تو پیدا نمی‌کنم
بد با تو کرده‌ام من و حاشا نمی‌کنم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی