خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

سطح رمان از نظر شما؟

  • عالی

    رای: 8 88.9%
  • خوب

    رای: 1 11.1%
  • متوسط

    رای: 0 0.0%
  • بد

    رای: 0 0.0%
  • شخصیت مورد علاقه شما؟

    رای: 0 0.0%
  • آیین

    رای: 1 11.1%
  • سوگند

    رای: 1 11.1%
  • مهدی

    رای: 1 11.1%

  • مجموع رای دهندگان
    9
وضعیت
موضوع بسته شده است.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
100
به ناچار سرش را به زیر انداخت:
-باید اجازه می‌گرفتم؟
با جدیت پاسخ داد:
-شک نکن، جایگاه تو مثل دیروز یا پریروز نیست؛ تو دیگه نامزد منی!
همان‌طور که سرش را پایین نگاه داشته بود، خجل خندید:
-حالا بذار برم، قول میدم توی عملیات شرکت نکنم.
آیین ابرویی بالا انداخت:
-باشه ولی قول دادی ها!
شادمانه، حرف او را تأیید و ناگهان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
101
آیین به روی سوگند، لبخندی زد.
-قبول حق.
به بیرون اشاره کرد:
_من دیگه دارم می‌رم؛ کاری نداری؟
آه آرامی کشید و تسبیح دور دستش را باز کرد؛ از جا بلند شد و کمی جلوتر رفت. در 20 سانتی متری سوگند ایستاد و آن تسبیح را با گردن او آشنا کرد. تقریبا درشت دانه بود؛ بی‌رنگ بود و مانند مروارید می‌درخشید. سوگند با انگشت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
102
_سلام آیین.
لبخندی زد:
-سلام، خوبی؟
سوگند بیش از اندازه خوشحال بود:
-خوبم، مرسی؛ کی میای؟
گلویش را صاف کرد:
_اتفاقاً بهت زنگ زدم که درباره همین موضوع باهات حرف بزنم؛ از طرف من، از مادرجان عذرخواهی کن و بگو آیین گفت بعداً خدمت می‌رسم.
سوگند با صدایی که سعی در کنترل کردنش داشت، گفت:
-اِ، آیین؛ بیا دیگه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
103
همان‌طور که با دقت اطراف را زیر نظر داشت، به خرابه نزدیک شد. با یک "بسم الله"، اسلحه اش را به کمرش بست و از دیوار بالا رفت. روی آن نشست و نگاهی به دور و برش انداخت؛ با دیدن محافظی که در چند متری او هر چند دقیقه یک‌بار، آن محوطه را زیر نظر می‌گرفت، سریع خودش را روی زمین انداخت و پشت یک درخت پنهان شد. با زمزمه‌ای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
104
از جا بلند شد و چند برگه را مرتب کرد؛ لبخند پیروزمندانه‌ای مهمان صورتش شد. از جلو دستی به موهای کوتاهش کشید و با یک تقه به در، وارد اتاق سرگرد شد. احترام گذاشت و جلو رفت:
_بفرمایید، این هم گزارش کار.
سرگرد برگه‌ها را زیر دستانش مخفی کرد و نفس بلندی کشید:
-خب، تعریف کن ببینم؛ چی شد؟
ایستاد:
-محل اسکانشون رو به دقت بررسی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
105
یک ساعت بعد، سوار ماشین پلیس شد؛ به امید اینکه بتواند به هدفش برسد. دو ماشین و یک ونِ مشکی رنگ که آرم POLICE NOPO را به همراه داشت و مسئول حمل نیروهای ویژه پادِ وحشت بود، آماده حرکت بودند. راه کمی طولانی بود؛ اما آن چیزی که آنها را به این‌جا کشانده بود، چیزی نبود جز، عشق! عشق به وطن و مردم، عشق به پرچم؛ پرچمی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
106
همه افراد را دستگیر کرده بودند؛ ولی خبری از برزوخان نبود! استوار مَدَدی که از راه رسید، آیین نگاهی به او انداخت:
-برزو کجاست؟
کلاشینکفش را از حالت کج خارج کرد و وسط آن را گرفت:
-نیست!
سرگردان به طرف مهدی برگشت که با جای خالی او مواجه شد:
-پس مهدی کو؟
چند ثانیه بعد، یکی از پرسنل وارد خانه شد و نفس‌نفس زنان، گفت:
-رفته...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
107
بعد از پاک کردن اشک‌هایش، نگاهی به ساعت گوشی‌اش انداخت؛ ساعت هنوز به 12 نرسیده بود. آرام به طرف آقای سلیمانی رفت و دست راستش را دراز کرد:
-آقای سلیمانی اگه با بنده امری ندارید، من دیگه برم؟
ناراحتی بر روی صورت پدر مهدی نشست؛ دست آیین را فشرد:
-برای ناهار می‌موندی پسرم.
لبخند تلخی زد:
-نه دیگه، خیلی ممنون؛ باید برم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
108
صدایی از شنودی که در نزدیکی گوش آیین قرار داشت، شنیده شد:
-داری چی کار می‌کنی صداقت؟
همان‌طور که نفس نفس زنان به صورت برزو خیره شده بود و به عقب می‌رفت تا روی صندلی بنشیند، زمزمه کرد:
-همون کاری که هفت روز انتظارش رو کشیدم!
برزو حرصی خندید و با انگشت شست، خونِ کنار دهانش را پاک کرد:
-خنک شدی ستوان؟
جواب برزو را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و Empire

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
109
بلافاصله بعد از صرف شام، به بازارچه سنتی آن جا رفتند تا به قول سوگند، بتوانند کالری به دست آمده از شام را بسوزانند! با نگاه‌های عمیق، از غرفه‌های معرق‌کاری، پیکرتراشی، سنگ‌تراشی و فرش و گلیم، گذر کرد؛ اما بعد از چند دقیقه از حرکت ایستاد و با لبخند عمیقی به سمت راستش خیره شد. آیین که پشت سرش راه می‌رفت، کنارش ایستاد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی، * رهــــــا * و Empire
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا