- عضویت
- 9/4/21
- ارسال ها
- 44
- امتیاز واکنش
- 793
- امتیاز
- 153
- سن
- 22
- زمان حضور
- 2 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت نوزدهم
"آرام"
صبح که بیدار شدم علیرضا رو کنار تختم دیدم. چشمامو یکم باز کردم و ریز چشمی بهش نگاه کردم که صداشو شنیدم.
- سلام آرام خانم
- سر صبحی اینجا چکار میکنی؟
خم شد و موهامو از جلوی صورتم کنار زد
- برات سوپرایز دارم، پاشو لباس عوض کن بیا تو حیاط
سرمو به نشونهی باشه تکون دادم و علیرضا هم رفت بیرون.
صورتمو که شستم...
"آرام"
صبح که بیدار شدم علیرضا رو کنار تختم دیدم. چشمامو یکم باز کردم و ریز چشمی بهش نگاه کردم که صداشو شنیدم.
- سلام آرام خانم
- سر صبحی اینجا چکار میکنی؟
خم شد و موهامو از جلوی صورتم کنار زد
- برات سوپرایز دارم، پاشو لباس عوض کن بیا تو حیاط
سرمو به نشونهی باشه تکون دادم و علیرضا هم رفت بیرون.
صورتمو که شستم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
✺اختصاصی رمان یغماگر جانم | Sarababaiy کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: