خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

bita sadeghi

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/12/19
ارسال ها
410
امتیاز واکنش
9,752
امتیاز
263
محل سکونت
تهران
زمان حضور
19 روز 17 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: روشنایی ستاره‌ها
نام نویسنده: بیتا صادقی
نام رمان: روشنایی ستاره‌ها
نویسنده: بیتا صادقی
ژانر: فانتزی، عاشقانه، معمایی، طنز
نام ناظر: ~حنانه حافظی~
منتقدین: فاطمه باقری و الهه آذری مقدم
خلاصه: هنوز هم پرده مبهم گذشته عجیبش بر روی زندگی شادش سایه انداخته، زندگی السا برای خودش هم عجیبه است؛ شاید حتی عجیب تر از کسانی که از بیرون به آن نگاه می‌کنن! کسی که چهرش رو ببیینه؛ می‌گوید این دختر غم را نمی‌شناسد، درحالی که پشت دیوارهای غرور و شادی، السا درگیر پیچیدگی‌های زندگی گذشته‌ است و فقط دنبال یک جواب. غافل از اینکه وقتی زمان مناسبش برسد، جوابا خودشون به سمتش میان.
منتقدین شما


نقد و بررسی رمان روشنایی ستاره‌ها | bits sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻ و یک کاربر دیگر

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,158
امتیاز واکنش
17,924
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
به نام خالق هستی

وقتی بی وقفه به گذشته سفر می کنیم
قایق های خود را به جریان آب می کوبیم.
(گتسبی بزرگ – اسکات فیتز جرالد)
السا دختری‌است که گذشته‌ای مبهم دارد و به دنبال کشف کردن راز نهفته در گذشته‌اش است رازی که او را از بقیه خاص تر می‌کند.
السا دختری‌است که به نجوم علاقه دارد! با شوهرخاله و دختر خاله‌اش زندگی میکند تنها چیزی‌است که از شخصیت اصلی در ذهن خواننده ماندگار می‌شود، نویسنده باید تمام جزئیات را وارد رمان کند و هی آنهارا تکرار کند تا شخصیت در ذهن خواننده حک شود.
وقتی شخصیت ماندگار باشد زیبایی رمان نیز بیشتر می‌شود و در نتیجه رمان مخاطب بیشتری جذب می‌کند، ساختن یک شخصیت ماندگار اصولی خاص دارد که به چشم می‌آید نویسنده این اصول‌ها را رعایت نکرده‌ است.
یکی از گام‌های این شخصیت سازی انتخاب صحیح نام است، باید بگویم برخلاف تصور اکثر نویسنده‌ها وجود نام‌هایی هم آوا نه تنها باعث شخصیت‌سازی موفق نیست بلکه باعث فراموش کردن نام شخصیت‌های فرعی نیز می‌شود.
هم‌چنین یک شخصیت دارای احساس نیز می‌باشد! متاسفانه‌ احساسات در رمان * روشنایی ستاره‌ها * کم‌به چشم می‌آید.
وقتی شخصیت اصلی به دخترخاله‌اش می‌گوید از روی نرده‌ها سر بخورد، دختر خاله فقط سری تکان می‌دهد! بهتر نیست بگویید: چشمانش از خوشحالی حرفم ستاره باران شد و همانطور که لبخندی به لـ*ـب داشت سری تکان داد و از روی پله‌ها پایین آمد؟
یا مثلا در آنجا که دعوا بین شخصیت اصلی و یکی از کارکترها صورت گرفت میتوانست دارای احساسات عالی باشد!
با این حال به‌نظر می‌رسد نویسنده می‌تواند شخصیت‌سازی موفقی داشته باشد چرا که اتفاقات رمان را به خوبی تصویر سازی و روی کاغذ پیاده کرده است اما توصیفات بسیار ضعیف است به طوری که خواننده هیچ تصوری جز آن خانه پر راهرو در ذهنش ندارد!
البته اتاق شخصیت اصلی را نیز برای خواننده توصیف کرده‌است که فقط ستاره‌های آن ماندگار شده‌اند، این یعنی نه تنها توصیفات بلکه فضا سازی نیز کمی ضعیف بود، واضح است اگر نویسنده کمی صبر به خرج دهد و با دقت رمانش را بخواند می‌تواند اشکالاتش را پیدا و آنها را درست کند قطعا فضای یک رمان بر زیبایی و ماندگاری آن تاثیر می‌گذارد؛ فانتزی باید از یک فضا سازی قوی برخوردار باشد چرا که این نویسنده‌است که از زیر و بم آنجا خبر دارد و هیچ‌یک از خواننده ها آنجا نبوده‌اند و تصوری از فضا ندارند پس نویسنده موظف است که تمام و کمال همه چیز را توصیف کند.
با این قلم خوب نویسنده و ایده‌ی زیبا مطمئنا می‌تواند رمانش را پر مخاطب کند، اما ایده و روند داستان تمام ماجرا را لو می‌دهد و رمان از حالت معمایی کاملا بیرون می‌آید و دیگر معمایی وجود ندارد که خواننده به دنبال جواب آن باشد.
وقتی ژانر معمایی بر روی یک داستان قرار بگیرد یعنی ما پی‌در ‌پی شاهد معماهای پیچیده هستیم و حس کنجکاوی ما بیدار شده و ما برای جواب معماهای داستان تمام اتفاقات را جزء به جزء می‌خوانیم، اما وقتی با یک معمای ساده و همچنین اتفاقاتی که تمام رمان را لو می‌دهد و قطعا السا پرنسس ستارگان و برنده‌ی ماجراست میل و رقبتی برای خواندن پیدا نخواهیم کرد.
پسندیده‌است که نویسنده معماهای پیچیده طری را ترح کند تا ذهن خواننده را به چالش بکشد نه تنها در ابتدای رمان معماهای ساده طرح کند و در همان ابتدا جواب‌ها پیداشوند شاید هم می‌توانست از این بخش‌های اضافی که در بخش مقدمه آورده‌است تنها به عنوان مقدمه استفاده کند تا مقدمه نیز همانند خلاصه موفق باشد.
در بند بالا شاهد دو غلط املایی بودید و می‌دانم که همچین اشکالات ساده‌ای باعث عصبانیت و در ذوق بودن متون می‌شود.
باید بگویم که در رمان " روشنایی ستاره‌ها " شاهد اشتباهات نوشتاری زیادی بودیم که بسیار در ذوق می‌زند! اما چیزی از زیبایی رمان کم نمیکند با این حال شایسته‌است که نویسنده دقت بیشتری در تایپ داشته باشد در تایپ خلاصه و مقدمه شاهد اشتباهات فعلی نیز بودیم که نویسنده حتما باید آنها را رفع کند.
هم‌چنین باید گفت اتفاق طنزی در این رمان مشاهده نمی‌شود صرفا کل‌کل کردن و مزه پرانی " طنز " نام نمی‌گیرد، وقتی ژانر طنز را برمی‌گذینیم یعنی تلخ ترین اتفاقات را به صورت خنده‌دار بنویسم.
پس به نویسنده پیشنهاد می‌شود یا معماهای پیچیده و اتفاق طنز طراحی کند یا این دو ژانر را از رمان حذف کند چرا که وجود این دو ژانر در کنار ژانر سختِ فانتری، عاشقانه توقعات خواننده را صد چندان می‌کند و آنجاست که نویسنده به‌ ناگه از رمانش دلسرد می‌شود.
با این حال شایسته‌است نویسنده قلمش را پرورش دهد و با صبر و تامل بیشتری روی رمانش کار کند و رمان را به سطح مطلوب برساند.
به امید موفقیت‌های روز افزون سرکار خانم bita sadeghi

#الهه_آذری_مقدم
00/4/27
" کادر نقد رمان 98 "


نقد و بررسی رمان روشنایی ستاره‌ها | bits sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، MĀŘÝM، Amerətāt و 4 نفر دیگر

فاطمه باقری

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/7/20
ارسال ها
194
امتیاز واکنش
1,906
امتیاز
228
زمان حضور
57 روز 13 ساعت 14 دقیقه
به نام خدا


«نقد رمان روشنایی ستاره ها»

نوشتن دنیای یک نویسنده است؛ در هر لحظه باید منتظر شگفتی بود.

مانند همیشه باید به یکی از دوستانم که این جمله را به من انتقال داد که در اصل پایه و شالوده ی نویسندگیست، درود بفرستم.
نویسنده خالق یک دنیای جدید است و قطعا برای ساختن دنیای خود به طور اصولی، با چالش های زیادی دست و پنجه نرم می کند؛ خصوصا در ژانر فانتزی که به جرئت می توان گفت، تنها پر دل و جرئت ها می توانند در آن طبع آزمایی و از آن سربلند بیایند. از نویسنده ی عزیز که تا حدی توانستند از پس این چالش برآیند، کمال تشکر را دارم.

سفر در دنیای ستارگان برای من عجیب و هیجان انگیز بود و انتقال این حس هیجان فقط می تواند از طریق چینش درست پدیده ها از طریق نویسنده اتفاق افتاده باشد.
اما در ادامه باید بگویم که درست است هر داستانی از نقاط اوج برخوردار است، ولی بالطبع کاستی هایی نیز وجود دارد که گوشزد کردن آنها تنها برای پیشرفت قلم شما نویسنده ی عزیز صورت می گیرد.
متاسفانه روشنایی ستاره ها نیز مانند اکثر رمان ها درگیر کلیشه بود، اما کاستی های این بخش را دیالوگ ها و توصیفات مکانی تا حدی توانستند بپوشانند که بازهم به کار بیشتری احتیاج دارد؛ بگذارید بیشتر توضیح بدهم:
توصیفات تا حدی درست گنجانده شده بود اما گاهی جای خالی آن به شدت در متن احساس می شد؛ به طور مثال در لوکیشن خانه ی مادربزرگ، السا می توانست بیشتر توضیح بدهد و از حس و حال خود، موقع بازدید خانه ی مادربزرگ بگوید، یا آن که هرگوشه ای از خانه می توانست برای او خاطره انگیز بوده باشد؛ و یا در قسمت بعدی که السا در اتاق شیروانی مشغول رصد ستارگان است، می طلبید که خاطره ی باز شده از مادربزرگ، با جزئیات بیشتری همراه باشد. در کل نکته ای که می خواهم در این قسمت بگویم این است که، مرور خاطرات کاراکتر، کمک شایانی می کند و می تواند خواننده را به ذهنیت تقریبا معینی از پایه ی شخصیت کاراکتر اصلی برساند، و همچنین می تواند تا بخش زیادی از ابهام داستان بکاهد.
در بحث ورود شخصیت های فرعی به داستان نیز شاهد اشکالاتی بودیم؛ به طور مثال مادربزرگی که السا تمام خاطرات کودکی خود را تقریبا بعد از آن اتفاق مرموز تا بحال، با مادربزرگ خود سپری کرده؛ پس چرا در ادامه ی داستان نقش او که می توانست پر رنگ ترین نقش و نزدیک ترین به شخصیت اصلی بوده باشد، انقدر کم رنگ و در حاشیه قرار داده شده؛ اگر دلیل مهاجرت او به خاطر بیماریست، پس می توانسته که حداقل با نوه ی خود تلفنی، ارتباط داشته باشد و از او خبر بگیرد؛ و یا دایی السا که همراه مادر خود مهاجرت کرده بالطبع می توانست او را هم همراه خود کند و تا حدی پاسخگوی ذهن پر سوال السا درباره ی آن گذشته ی مرموز باشد؛ چون این حجم از سرکوب کردن احساسات کاراکتر اصلی درباره ی گذشته و این که او حق خود نمی داند تا با گذشته ی هرچند تلخش که او را آسیب پذیر می کند روبرو شود، کمی از باورپذیری داستان می کاهد؛ و یا نقش کم رنگ شوهر خواهر السا که با این که او هم از نزدیک ترین اشخاص به کاراکتر است، اما شخصیت ماندگاری از او در ذهن خواننده شکل نگرفته است. پس توصیه می کنم لطفا فقط به اتفاقات گذشته که برای شخصیت اصلی شما افتاده، مانور ندهید و کمی بیشتر در احساسات، رفتار و حالت های کاراکتر های فرعی دقیق شوید و به آن شاخ و برگ دهید؛ چرا که قطعا می تواند کامل کننده ی داستان شما باشند.
در بحث خلاصه و مقدمه هم متاسفانه شاهد کلیشه هایی بودیم، که نکات کلی داستان را به خواننده اسپویل می کرد؛ یعنی خواننده با خواندن این قسمت کلیتی در ذهنش داشت و دیگر اتفاقات هنرمندانه که در اواسط داستان توسط نویسنده گنجانده می شد، آن طور که باید نمی توانست خواننده را به وجد آورد.
توصیه می کنم که اگرخلاصه را کمی ابهام آور کنید و جزئیات را از مقدمه حذف کنید، به طور حتم کمک بسیار زیادی خواهد کرد.


سخن آخر این که دلسرد نشوید؛ همین که شما جرئت کرده و در ژانر فانتزی دست به قلم شده اید، نشان دهنده ی ریسک پذیری شماست و این خصلت نویسندگان بزرگ است.

با تشکر از انتقاد پذیری شما



فاطمه باقری از تیم نقد انجمن





نقد و بررسی رمان روشنایی ستاره‌ها | bits sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Z.A.H.Ř.Ą༻، MĀŘÝM و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا