- عضویت
- 12/4/21
- ارسال ها
- 27
- امتیاز واکنش
- 299
- امتیاز
- 168
- زمان حضور
- 2 روز 10 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۱۹
اقا رضا با گیجی نگاهش کرد.
- اقا کاری دارید!؟
الیاس با تک خنده ای که همیشه صورتش و چند برابر جذاب میکرد گفت:
- دست شما درد نکنه دیگه.
اقا رضا که هنوز هم الیاس رو نشناخته بود گیج نگاهش کرد. اخه صورت الیاس جا افتاده تر شده بود، اون هم با ریش و سیبیل! کسی تا به حال الیاس رو اینطوری ندیده بود.
الیاس که دید رضا...
اقا رضا با گیجی نگاهش کرد.
- اقا کاری دارید!؟
الیاس با تک خنده ای که همیشه صورتش و چند برابر جذاب میکرد گفت:
- دست شما درد نکنه دیگه.
اقا رضا که هنوز هم الیاس رو نشناخته بود گیج نگاهش کرد. اخه صورت الیاس جا افتاده تر شده بود، اون هم با ریش و سیبیل! کسی تا به حال الیاس رو اینطوری ندیده بود.
الیاس که دید رضا...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نیکتوفیلیا | آنیا عرفانی کاربر رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: