خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
اوه، گل بود به سبزه های زیبا و گیرا آراسته شد! چگونه می توان با این نشان های دیوانه کننده، چه آن کاغذهای شیدایی مچاله شده و چه این پیک از آن آرتور ماری خوش نام آسوده اندیش بود؟ دست کم برای این بازرسان، هرگز!
زین روی سام هیلدا با چشمان از کاسه برآمده ی دژم و دندان های فشرده وه آرزوی دریدن آن شاهزاده و شکوهش، دمی ژرف و پرآوا می گیرد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 18 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
باز نیز زمینی به چیرگی خاکستر و گاه گاه در میانش جوانه های سبز، درختان سر به آسمان نهاده ی بی بر و گاه سبز و میوه دار و راهی که گویی به پایان نمی رسد و به فرمانروایی مه سیاه و سپید.
پس هیلدا تبار با گام های پیوسته، جامه ی خاک خورده، زلف پریشان، چشمان خیره ی سیاه و ابروان درهم و تیرانا الن با جامه ی سزاوار، گیسوان پریشان و چهره ی رنگ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 17 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
هری لَب تر می کند و می گوید:
- مهراز می گفت، شما از کهن نویسان* کاردان کاخ الن بوده اید؛ مهربانو!
میترا سری به نشانه ی آری تکان می دهد و می گوید:
- هنوز نیز هستم، بازرس!
روی می گرداند و به کتیب های روی میز پایان اتاق می نگرد.
- آن کتیب و قلم نه از آن مهراز، که آنِ من است.
بازرس کلاری سر در گریبان می برد و می گوید:
- انجمن بازرسی در پی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 18 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
او کیست؟‌ دخت دستور تیرداد الن و بانویی مهتر‌زاده! اینجا پی کدام آرمان گام نهاده است؟ برانداختن تیر زهرآگین نیرنگ آرتور ماری! و چندی پیش بهر این بانوی والا‌جای الن چه روی داد؟
او پس از خون ریزی فراوان، همراه با مهراز هیلدا گام بر می داشت و سخنانش درباره ی آن گروه را می شنید؛ که می توانست او را در آرمان، یاری گری باشکوه باشد، تا ناگه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 18 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
ولی با سپاس از اهورای باد و آتش، سخن هولناکش نیمه ماند؛ چرا که از پشت سر، مهراز هیلدا با بی مهری چنگ بر پیکرش نهاد و به سوی دیگر براند و شوربختانه یا که نه، در آن میانه آن گوربرخاسته که مهراز با چنگی بر تن همه توانش می گرفت، بهر واپسین کوشش ها چنگ بر جامه ی بازوی تیرانا زدد و بهره اش پارچه ی پاره شد و بس.
و در آن هنگام تیرانا به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 18 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مهراز پس از دمی ژرف و دردمند، رو به او سخنش درید:
- نه!
تیرانا دمی با گنگی برش نگریست و در آن هنگام، شگفت آفریدگان بر فراز سرشان سایه کردند.
- من به هر بهایی...
و شوربختانه یا که نیک آن، دنباله ی سخن مهراز رهسپار نیستی شد؛ چرا که بر فراز سر او، تیرانا و آن شگفتان، عقابی تنومند با بال های قهوه و سپید گشاده و آوایی برومند* و ژرف به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 17 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
و در سوی دیگر پادشاه، دستور تیرداد جای دارد.
دستور با زلف آراسته و کوتاه، ابروانی اندک گشاده، چشمان عسلی که به کنجکاوی و شگفتی به دو مهتر زاده می نگرد، لَبان سرخ بسته، جامه ی سپید و زر دستوری و دستانی که به آرامی بر عاج بنشسته اند.
آیا مهتران برای آوردن نشانی از دختش آمده اند؟ اوه، دستور والا! دیده بگشا! آیا به راستی چهره ی ایشان چون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 17 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دوش به نیمه*، در جهان خواب شگفتی هایی را بدید، که از ایشان تنها آن پاره* را به یاد می آورد، که پس از دویدن هایی بسیار دراز در میان مه هایی سپید، یکایک* مه ناپدید گشت و شهبانوی جانش به چشم آمد.
تیرانایش الن، با گیسوان سیاه ولی رگ به رگ سرخ و رو بافته، ابروان پر پشت تنیده، چشمان قهوه عسل درخشان و خیره بر او، گونه هایی سیاه گشته، لَبانی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~، Delvin22 و 16 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاهزاده ماری روی سوی بانوی الن می کند و می گوید:
- پس آن روزها، شاه بانو به دنبال این جهانگردی می کردند.
تینا با لَبخندی، دیدگان به آرتور می رساند و می گوید:
- هنگامی که ایشان در پوشش بانویی بازرگان با همرهان به کاخ الن در پایتخت آمدند، تیرانا به پایکوبی نزد آموزگار بود، با جامه های صورتی ابریشم و زلف باد سپرده، در تالار همگانی.
روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~، Delvin22 و 15 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
868
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 5 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
کلاری در جایگاه فرمانبرداری، از جای بر می خیزد و نخست به سوی روشنگر کوچک پشت پنجره ی بسته می رود.
به نام اهورای باد و قلم و آتش، سام هیلدا در پی انجمنی ست، که هر سه همه ی جان و اندیشه برش بگذارند.
با فوتی کوچک آن را خاموش می دارد، روی می گرداند و به سوی پنجره ی دیگر می رود.
و چرا نباید همه ی جان و اندیشه بهرش نگذارد؟ اگر نه، شاید تا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~، Delvin22 و 15 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا