مشاعره با حرف ل

MaRjAn · 27/3/24

moh@mad گفت:
لاله زاری می شود عالم، اگر بیرون دهیم
داغهایی کز تو پنهان در جگر داریم ما

می کند ما را ز روی تلخ دریا بی نیاز
قطره آبی که در دل چون گهر داریم ما

لـ*ـب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست

- خواجوی کرمانی

moh@mad · 9/4/24

MaRjAn گفت:
لـ*ـب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست

- خواجوی کرمانی

لـ*ـذت وصل نداند مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد

قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد

دهلوی

Delvin22 · 10/4/24

moh@mad گفت:
لـ*ـذت وصل نداند مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد

قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد

دهلوی

لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس آب شرم از دیده بریخت
لطفی کن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دلِ دیوانه ی من باش

اخوان ثالت

moh@mad · 11/4/24

Delvin22 گفت:
لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس آب شرم از دیده بریخت
لطفی کن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دلِ دیوانه ی من باش

اخوان ثالت

لـ*ـذت وصل نداند مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد

قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد

دهلوی

Delvin22 · 11/4/24

moh@mad گفت:
لـ*ـذت وصل نداند مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد

قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد

دهلوی

لاف تقرب مزن به حضرت جانان
زانکه خموشند بندگان مقرب

moh@mad · 12/4/24

Delvin22 گفت:
لاف تقرب مزن به حضرت جانان
زانکه خموشند بندگان مقرب

لحظه به لحظه دم به دم می بده و بسوز غم
نوبت تست ای صنم دور توست ای قمر

Delvin22 · 13/4/24

moh@mad گفت:
لحظه به لحظه دم به دم می بده و بسوز غم
نوبت تست ای صنم دور توست ای قمر

لنگرحلم توای کشتی توفیق کجاست
که دراین بحر کرم غرق گنـ*ـاه آمده‌ایم

moh@mad · 14/4/24

Delvin22 گفت:
لنگرحلم توای کشتی توفیق کجاست
که دراین بحر کرم غرق گنـ*ـاه آمده‌ایم

لوح‌هستی یک قلم از نقش قدرت عاری است
آمد ورفت نفس مشق خط بیکاری است

از ره غفلت‌، عدم را، هستی اندیشیده‌ایم
شبهه تقریریم و استفهام ما انکار‌ی است

zariiiiiiiii · جمعه در 10:49

لـ*ـذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم

moh@mad · جمعه در 17:37

zariiiiiiiii گفت:
لـ*ـذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم

لیلا برو شرمنده ام مجنون سابق نیستم
دیرآمدی و من دگر آن مرد عاشق نیستم

بعد تو بر زخم دل بس که نمک پاشیده اند
من حریف طعنه های این خلایق نیستم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر برتر رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

کاربر V.I.P انجمن

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین