خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
چگونه در این چشم های زیبا جا داده ای این همه دروغ را

گاهی در زندگی موقعیت هایی پیش میاد که انسان باید تاوان دعاهای مستجاب شده خودش رو بپردازه

با نگاهی هرس کن علف های بد*کاره دلتنگی ام را

همه نرا با خنده های بلندم میشناسند بیچاره بالشتم با گریه های بیصدا


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
امروز و فرداها و پس فرداهایم همه خراب شده اند پس از تو

نظر میرسد که زندگی بی تو یعنی هیچ

به وسعت ندیدن نگاهت خسته ام

چگونه بشکنم ثانیه های سنگین دوری ات را

دلتنگی یعنی دقیقه به دقیقه گوشیتو چک کنی و وانمود کنی داری ساعت گوشیتو میبینی


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگه دلت گرفت سکوت کن این روزها هیچکی معنی دلتنگی رو نمیفهمه

هرجا که میبینم نوشته خواستن توانستن است. آتشم میگیرم یعنی اومرا نخواست؟!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند ، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد

باران که می بارد دلم برایت تنگ می شود

راه می افتم بدون چتر

من بغض می کنم ، آسمان گریه

بغض بزرگترین اعتراضه

اما اگه بشکنه دیگه اعتراض نیست ، یه التماسه …


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
بگذار بگویم عزیزم

بغض که می کنی نازنین

گریه ام می گیرد

خنده ات که بگیرد

حالم از همیشه بهتر است

می بینی زندگی ام را !

به دلت بند است بند دلم


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاش میشد نوشت

تموم حرفهایی که بغض شدند

و بر گونه جاری نشدند

خنده هایم با بغض و حرف هایم با مکث همراه شده اند


تنم را نمی دانم روحم سخت گریان است

برایم از بازار یک بغض خوب بخر

این بغضی که من دارم هر روز می شکند


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاش می شد نوشت

تمام حرف هایی را که بغض شدند

ولی بر گونه جاری نشدند

کاش می شد

‌----------

آنقدر بغض هایم را فرو دادم و خندیدم که

خدا هم باورش شد که چیزی نیست

آنچنان سوزانم!

که نگاهم هر احساسی را به آتش می کشد!
_____________
آنچنان محزون ، آنچنان غمگین

که صدایم بغض سنگ را می شکند


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
من یه دخترم

وقتی دلم میگیره

بشقاب ها را نمی شکنم

شیشه ها را نمی شکنم

غرورم را نمی شکنم

دل کسی را نمی شکنم

زورم به تنها چیزی که می رسد این بغض لعنتی است!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
امروز نبودی ، اما خیلی چیزها بود

من بودم

باران بود

چتر بود

بغض بود

همراه همیشگی ام هم بود

جای خالیت را می گویم


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلت که آرام نباشد

خنده ها و مسخره بازیهایت که هیچ

بیخیالی هایت هم دردی دوا نمی کنند

کافیست بهانه اش جور شود

بغض امان نمیدهد
______________
شب ها زیر دوش آب سرد رها می کنم

بغض زخم هایم را در حالی که همه می گویند :

خوش به حالش ، چه زود فراموش کرد

در کنار ساحل دریای غم

قایقی میسازم از دلواپسی

بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت

یک مسافر از دیار بی کسی


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا