خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی وفا برگرد ببین آینه عکس تورا قاب کرده و دیگر مرا نشان نمیدهد

به سراغ من اگر می آیی تند تند آهسته چه فرقی دارد تو به هرجور که دلت خواست بیا

مثل سهراب دیگر جنس تنهایی من شیشه نیست که راحت شکند ازجنس آهن است پس زود بیا


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
لبخند مرا نبین در خلوت گریه میکنم.بخاطر حرف مردم ظاهرم را درست میکنم.برایت وفایت بمیرم من ای اه و نفسم.از دل من خبر نداری نمیدانی بی کسی چقدر سخت است

وقتی صدای خردشدنم زیر پای عابران پیاده صدای دلنشینی شد چه فرقی میکند که روزگاری برگ سبز کدامین درخت بودم

خودرا که به باد بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است گویا که در این واده از عشق نشانه ای نیست گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
خودرا که به باد بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است گویا که در این واده از عشق نشانه ای نیست گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است

قطره های اشک بی قرار نوازشگر گونه هایم است چه کنم که اشک قشنگترین بهانه است برای گفتن از بی تو بودن برای بیان دلتنگی و برای بیان غربت

دنیایم پر از تنهاییست این را میتوانی از عنکبوتی بپرسی که سالهاست بر در خانه ام تنیده است بدون آنکه حتس خانه اش آسیب دیده باشد


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر تمام نقطه چین های آخر نوشته هایم کلمه میشدند میفهمیدی که چقدر اشتباه کردی درست مثل الان من

توهرگز دلتنگی چشمانم را ندیدی و تصویر خاموشی قلبم را در روشنایی آرزوهایت. دیگر انتظارت را به انتظار نمینشینم. برو مسافر. جاده های قدم های تورا دلتنگ است

همیشه از همان ابتدای در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد.خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
دنیا بازی هایت را سرم درآوردی گرفتی هارا گرفتی دادنی هارا ندادی حسرت هارا کاشتی زخم هارا زدی دیگر بس است چیزی نمانده بگدار اسوده بخوابم محتاج یک خواب بی بیداریم

دقایقی تو زندگیم هست که دلم برای تو انقدر تنگ میشه که دلم میخواد تورو از تو رویاهام بیرون بکشم و تورو تو دنیای واقعی با اعماق وجود بـ*ـغلت کنم

تنهایی را ترجیح میدهم به تن هایی که روحشان با دیگری است


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
یادم باشد امشب بعضی آرزوهایم را دم در بگذارم تا رفتگر ببرد بیچاره او مابقی را هم نقدا باخود به گور میبرم و مابقیش را هم همان آرزوی باتو بودن است. نترس حتی آرزوی باتو بودنت هم به هیچکس نمیدهم

بی وفا باشی رهایت میکنند باوفا باشی خــ ـیانـت میکنند این است رسم زمانه

چای تازه دم با عطر و بوی خوش در استکان همیشگی ات را برمیدارم و مینوشم اما مزه دلتنگی میدهد بدون تو


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی در دل همه آوای تو بود و تو نبودی دل زیر لـ*ـب اهسته تمنای تو میکرد در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی

این روزها هیچ چیز سرجایش نیست جزتو که بدجور توی دلم جا گرفتی

روزهای بدون تورا هرگز نخوام شمرد تا همیشه بگویم همین دیروز بود


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفس هایم بی تو بوی خاکستر سیگار پیرمردی را میدهد که به جوان از دست رفته اش می اندیشد اما نه انگار در نبودت پیر تر از پیرمردی شده ام که در زیر سایه عصایش نشسته و با خدایش حرف دارو

این روزها میگذرند و من از این روزها نمیگذرم

مهربانم هیچگاه باور نکن که نبودت را باور کنم هیچگاه باور نکن که به نبودت عادت کنم شاید به اجبار زمانه نبودت را تحمل کردم اما اینکه نباشی نه...نه...نه...


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
حتی اگر کفش هم تنگ باشد زخم میکند وای به حال دلی که تنگ باشد


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh، *Ghazale* و ~narges.f~

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
179
امتیاز واکنش
2,764
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
نویسنده این موضوع
گذشت اون وقتایی که آدما همدیگه رو دور میزدن الان دیگه از روی هم دیگ رد میشن

ادما هم میتونن به هرچیزی عادت کنن حتی به خنجرهایی که از پشت میخورند

ببین بازهم دلم را تنگ کرده ای


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: Marziyeh، *Ghazale* و ~narges.f~
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا