خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

"mobina"

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر مسدود شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
22/10/19
ارسال ها
272
امتیاز واکنش
4,110
امتیاز
228
محل سکونت
قبرستون
زمان حضور
0
من تنهات نزاشتم
داشتم میوفتادم
اون منو از پشت گرفت


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و ~ZaHrA~

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
تو رفته ای و جای خالی ات دیگر در خانه جا نمیشود....(=


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr

"mobina"

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر مسدود شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
22/10/19
ارسال ها
272
امتیاز واکنش
4,110
امتیاز
228
محل سکونت
قبرستون
زمان حضور
0
می رود اما...
داستانم با رفتنش تمام نمی شود
بلکه
داستان او در زندگی ام تمام می شود...
اینطور نیست؟
آدم هایی که با میل خودشان میروند را باید مانند کتابی بست...
یا
هرگاه که فردی را بی احتیاط در قلب خود جای می دهی، باید صفحه آخر همان کتاب را بخوانی تا ببینی پایان آن چگونه می شود..!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و ~ZaHrA~

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
باور کن اگر میدانستم
دیگران اینقدر بهتر جای من را برایت پر میکنند
قبل از اینکه تو بروی
خودم میرفتم...


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و "mobina"

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
کسی که باورت دارد

یک قدم جلوتر از کسی است که دوستت دارد

دلم از نبودنت پر است

هر روز خاطراتم را الک میکنم و جز دلتنگی تو چیزی برایم نمیماند

نه تو آمدی

نه فراموشی

خیالی نیست

من کوه میشوم و پای نبودن هایت میمانم

اما ای کاش میدانستی بی تو تمام لحظاتم رنگ پاییزند


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و "mobina"

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
اگه دیدی کسی از تنهایش لـ*ـذت میبره

بدون راز قشنگی توی دلش داره

و اگه تونستی حریم این تنهایی رو بشکنی

بدون تو از رازش قشنگ تری


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و "mobina"

"mobina"

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر مسدود شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
22/10/19
ارسال ها
272
امتیاز واکنش
4,110
امتیاز
228
محل سکونت
قبرستون
زمان حضور
0
روزی عاشق شدیم ، قول ها گذاشتیم ، حرف ها زدیم ، خاطره ها ساختیم و قسم خوردیم تا ابد کنار هم با عشق زندگی کنیم .

حال چه شد بعد آن همه قول و قرار دور از هم شدیم و چه آسان میگوییم یادم تو را فراموش


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و ~ZaHrA~

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
آهای تویی که یاد و خاطره ات را در کوله ای ریخته ای

و از کوچه پس کوچه های ذهنم می‌گذری

در کوله ات را محکم تر ببند !!!

تمام کوچه پس کوچه های ذهنم پر شده از یاد و خاطره تو …

هر چقدر که جمعشان می کنم تمامی ندارند !!!

لااقل کمی آرام تر دور شو، تا گمشده هایت را پس بدهم

خاطراتت روی دوشم بد جور سنگینی می کنند !!!


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و "mobina"

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,502
امتیاز
483
زمان حضور
55 روز 1 ساعت 31 دقیقه
تنهایی ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ، ﮔﺎﻩ آنقدﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ …
ﮔﺎﻩ آنقدر ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ …
آنقدﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ حرف ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ …
ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ !
ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ
ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ.
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ
ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ
ﺗﻨﻬﺎیی ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ …


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و "mobina"

"mobina"

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر مسدود شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
22/10/19
ارسال ها
272
امتیاز واکنش
4,110
امتیاز
228
محل سکونت
قبرستون
زمان حضور
0
دفتر اول: عشق چيست؟
عشق چيست؟ شايد نوعى احساس باشد؛ شايد بخارى لطيف برخاسته از قلب باشد! به راستى عشق چيست؟ ويران كننده است يا آبادكننده؟ خوب است يا بد؟ خوشايند است يا نا خوشايند؟ شيرين است يا تلخ؟ نوش دارو است يا زهر؟ نمى دانم تو مى دانى؟ عشق چيست؟
عشق اول
ده ساله بودم كه اولين بار ديدمش؛ عاشق شدم يا هـ*ـوسى بود زودگذر؟ نمى دانم؛ فقط يادم است با ديدنش قلبم تند تند مى تپيد و نفسم به شماره افتاده بود. با هر بار ديدنش ناخودآگاه لبخند مى زدم؛ اين نشانه عشق بود؟
دلنوشته دفتر خیس خیالم


دل نوشته‌های تنهایی

 
  • تشکر
Reactions: PAr و ~ZaHrA~
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا