خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Jãs.I

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
391
امتیاز واکنش
7,526
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
City of Smoke and Ash☁️
زمان حضور
60 روز 20 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مترجم: Afsa
«در اون مشما»
صابون مخصوص برای بیماری اگزمای مادرم بود.
اونو دیده بودم؛
وقتی که انقدر پوستش رو می‌خاروند
تا خونریزی کنه.
برای ورم‌های چرکین و
بدن پوسته پوسته شده‌اش،
صابون تهیه کرده بود.
و مادر...
چیزهای نامرئی که سعی داشتن
اونو ببلعن
رو نفرین می‌کرد.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، M O B I N A و 6 نفر دیگر

Jãs.I

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
391
امتیاز واکنش
7,526
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
City of Smoke and Ash☁️
زمان حضور
60 روز 20 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مترجم: فاطمه مقاره
«شاید چیز نامرئی وجود داشته باشه.»

که واقعاً
سعی در خوردن
ما داره؛
مثل اینکه
همه‌ی ما
گوشت گاو
هستیم.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، M O B I N A و 9 نفر دیگر

Jãs.I

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
391
امتیاز واکنش
7,526
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
City of Smoke and Ash☁️
زمان حضور
60 روز 20 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مترجم: Erarira
«گوشت گاو»

به کوتاهی عمر یه برند
این دور و بر ناپدید می‌شه.
اینجا تی‌شرت‌ها
همیشه به تن زار می‌زنن.
هیچ وقت اتو نمی‌شن،
و جوری از نسلی به نسل دیگه می‌رسن
که انگار صندوق طلای یه آدم احمق
یا یه نقشۀ گنجن.
که به هیچ جایی منتهی نمی‌شه.
اگه زندگی داداشم یه خونه بود،
اونا در لعنتیشو از جا کندن
و همه چیو با خودشون بردن؛
غیر از زنجیر طلاش.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، M O B I N A و 7 نفر دیگر

Jãs.I

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
391
امتیاز واکنش
7,526
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
City of Smoke and Ash☁️
زمان حضور
60 روز 20 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مترجم: Erarira
«و بعد اون نوار زرد»

که می‌گفت عبور ممنوع
یعنی خودتونو جمع کنین
هیچ کاری جز خونه رفتن
ازتون بر نمیاد

اون نوار به مردم می‌گه
که این یه صحنۀ قتله
انگار که خودمون نمی‌دونستیم

جمعیت برگشتن به خونه‌هاشون
تا جایی که
هیچی جز نوار زرد اونجا نموند

شاون رو توی یه کیسه گذاشتن
و زیپشو کشیدن، جسدش غلت خورد
خونش توی پیاده رو پخش شد

و رفت لای کهکشان ستاره‌های آدامسی.
نوار جوری دورشو قاب گرفته بود
انگار که یه اثر هنریه
و لابد فرداش
بچه‌ها با نوارش
مومیایی∗ بازی می‌کردن
_________

بازی مومیایی: یه بازی از جمله بازی‌های شب هالووینه که طی اون بچه‌ها دو گروه می‌شن و از هر گروهی یه نفر به عنوان مومیایی انتخاب می‌شه. به بچه‌ها یکی یا دوتا رول دستمال توالت می‌دن و اونا باید مومیایی خودشونو تو سریع ترین زمان دستمال پیچ (باندپیچی) کنن. هر گروهی که زودتر موفق بشه برنده است.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، M O B I N A و 6 نفر دیگر

Jãs.I

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
391
امتیاز واکنش
7,526
امتیاز
263
سن
24
محل سکونت
City of Smoke and Ash☁️
زمان حضور
60 روز 20 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مترجم: openworld
«به طبقه هشتم برگشتم»

توی اتاقم رفتم و در رو قفل کردم.
بالشت رو روی سرم گذاشتم
تا صدای عزاداری مادرم رو نشنوم.
اون توی آشپزخونه نشسته بود
توی کف دستاش هق‌هق‌کنان گریه می‌کرد،
و فقط برای بلند کردن لیوان و خوردن جرعه‌ای
از اون، سکوت مختصر و کوتاهی برقرار می‌شد
و من با هر سکوت کوتاهی که ایجاد می‌شد،
یواشکی نفس می‌کشیدم.
احساس گریه می‌کردم.
(دلم می‌خواست گریه کنم)
احساس می‌کنم شخص دیگه‌ای
پشت صورت من گیر افتاده،
و مشت‌های کوچکی به پشت چشم‌هام
می‌زنه. در هرنقطه‌ای
از گلوم لگد می‌زنه، و من به سختی بغضم
رو قورت می‌دم زمزمه کنان، بهش می‌گم که قوی بمونه.
نجوا کنان به خودم می‌گم
گریه برخلاف قوانینه.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، M O B I N A و 8 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,479
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
مترجم: Erarira
«قوانین»
شمارۀ یک: گریه
نکن.
مهم نیست چی شده
نکن.
شمارۀ دو: دزدی
نکن.
مهم نیست برای چی
نکن.
شمارۀ سه: انتقام
اگه کسی که دوستش داری
کشته شد
اونی رو که
قاتله
پیداش کن

و بکشش.


ویژه رمان۹۸ راه زیادی تا پایین است | کاربران انجمن رمان۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، زهرا.م، Z.A.H.Ř.Ą༻ و یک کاربر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا