خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
به دژ هم برای اجرای نقشة معینی نمی‌روم. از محلی که خیال کندن گودال آزمایشی داشتم می‌گذرم. یک بار دیگر آن را از زیر نظر می‌گذرانم.
این محل برای شروع به کار بسیار عالی و جهت آن به جانبی است که بر سر راه بیشتر سوراخ‌های ریز تهویه قرار گرفته‌اند. که خود کار مرا بسیار سبک می‌کنند. شاید ناچار نباشم که زمین را تا مسافت بسیاری بکنم. شاید حتی لازم نشود که تا محل منبع صدا بکنم. شاید اگر همین‌قدر در کنار سوراخ‌های تهویه گوش کنم کافی باشد.
اما هیچ نمی‌تواند انگیزة کافی برای من درین کار بشود. می‌گویند که این گودال باعث اطمینان خاطر من می‌شود؟ حالا به مرحله‌ای رسیده‌ام که دیگر نیازی به اطمینان خاطر ندارم.
در دژ یک تکه گوشت پوست‌کندة سرخ لذیذ برمی‌گزینم و با آن به درون - خاکی می‌خزم و در آن‌جا اقلاَ آرامش را خواهم یافت. دست‌کم آن خاموشی که ممکن است درین لانه به دست آید. آن گوشت را می‌جوم و می‌بلعم و فکر آن جانور بیگانه‌ای را می‌کنم که از دوردست به راه خودش ادامه می‌دهد. آن‌گاه بار دیگر می‌توانم از انبار توشة خویش تا حد امکان و تا فرصت باقی است لـ*ـذت ببرم. این شق آخر شاید آخرین نقشه‌ای باشد که آرزوی تحقق آن را در دل دارم. ازین گذشته همه‌اش در اندیشة پی‌بردن به نقشه‌های آن جانور هستم. آیا او سرگردان است یا دارد لانه‌ای برای خودش می‌سازد؟ اگر سرگردان است که شاید بتوان با او کنار آمد. زیرا اگر درضمن کندن زمین به لانه‌ام رخنه کرد، بعضی از محتویات انبارم را به او می‌دهم. آن‌وقت او به راه خویش می‌رود. چه افسانة دل‌فریبی؟ هم‌چنان‌که بر روی - خاک نشسته‌ام می‌توانم از این‌گونه خواب‌ها ببینم. حتی اگر با آن جانور کنار آمدم که( درحالی‌که خوب می‌دانم که چنین چیزی ممکن نیست) درست در همان لحظه‌ای که همدیگر را ببینیم و حتی بوی یکدیگر را بشنویم هر دو چنگال‌ها و دندان‌ها را تیز کرده و یک لحظه هم به دیگری امان نمی‌دهیم.


لانه | فرانتس کافکا

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
حتی اگر هردوی ما تا گلو خورده باشیم، چنان‌که مشرف به ترکیدن باشیم، باز مانند دو گرگ گرسنه به هم می‌پریم. حالا انصاف بدهیم کیست که حتی در حال گردش وقتی گذارش به لانه‌ای افتاد دست از گردش و ولگردی برندارد و همة نقشه‌های آیندة خود را تغییر ندهد؟ از طرفی شاید این جانور در لانة خود مشغول کندن است که در این صورت دیگر هیچ تصور سازش را هم نمی‌کنم. اگر هم این جانور از آن نوع جانورانی باشد که بتواند همسایه‌ای را در کنار لانه‌اش تحمل کند باز هم نمی‌تواند لانه‌ای نظیر لانة مرا ندیده بگیرد و به هرحال از وجود همسایه‌ای که صدایش را می‌شنود چشم بپوشد. حالا واقعاَ به‌نظر خیلی ضروری می‌رسد که این جانور کمی دورتر شود. شاید صدا هم قطع شود. شاید در آن صورت همه جا مثل روزگار گذشته آرام گردد. همة این حوادث آن‌گاه درسی دردناک و عبرت‌انگیز می‌شود و مرا به انجام دادن اصلاحات بسیار بزرگی در لانه وادار می‌کند. اگر صلح و آرامش باشد و خطر مرا از نزدیک تهدید نکند هنوز برای انجام دادن کارهای سخت کاملاَ شایسته هستم.
شاید به ملاحظة امکانات بی‌کرانی که نیروهای کار او در برابر نظرش می‌گستراند آن جانور از ادامه ساختمان لانه در جهت من صرف‌نظر کرده و راه دیگر و طرح دیگری را درپیش گرفته باشد، نیل به این هدف هم با مذاکرات فراهم نمی‌شود. بلکه خود جانور باید خودبه‌خود یا با اعمال زور از طرف من منصرف شود. در هر دو صورت عامل قطعی آن است که معلوم شود آن جانور از وجود من آگاه است یا نه و در صورت آگاهی مرا چگونه می‌پندارد. هرچه بیشتر درین باره می‌اندیشم، بیشتر به نظرم بعید می‌رسد که آن جانور حتی از من چیزی شنیده باشد.
ممکن است( اگرچه این هم غیر قابل تصور است) که از ناحیة دیگری به‌وجود من پی‌برده باشد اما هرگز صدایی از من نشنیده است. تا وقتی که چیزی دربارة او نمی‌دانستم، بدون تردید او هم صدایی از من نشنیده بود. زیرا در آن زمان من خیلی بی‌سروصدا بودم. و هیچ چیز بی‌سروصداتر از بازگشتن من به لانه نبود.


لانه | فرانتس کافکا

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا