- عضویت
- 24/1/21
- ارسال ها
- 52
- امتیاز واکنش
- 921
- امتیاز
- 203
- زمان حضور
- 3 روز 6 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد اینکه به قدر کافی به حالش تاسف خوردم، میخواستم صداش کنم ولی اسمش رو نمیدونستم. دستم رو بردم بالا کمی تکون دادم.
-هِی
خنده دار بود. انگار داشتم از یک طرف خیابون برای یک دوست یا آشنا دست تکون میدادم.
توجهش سمتم جلب شد. با خنده با بالای پلههای سمت خودش نگاه کرد و دستی به پشت گردنش کشید. خودش رو با قدمهای بلندم به سمتم رسوند...
-هِی
خنده دار بود. انگار داشتم از یک طرف خیابون برای یک دوست یا آشنا دست تکون میدادم.
توجهش سمتم جلب شد. با خنده با بالای پلههای سمت خودش نگاه کرد و دستی به پشت گردنش کشید. خودش رو با قدمهای بلندم به سمتم رسوند...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سرنوشت سپید | N.N کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com