خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
روایاتی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله:

«مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَه و بَینَ اللهَ اَصْلَحَ اللهُ ما بَیْنَه و بَیْنَ النّاس»؛[6] هر کس رابـ*ـطه خودش را با خدا اصلاح کند، خدا رابـ*ـطه‌اش را با مردم اصلاح می‌کند. این یعنی چه؟ یعنی کاری می‌کند که نزد مردم، محبوب شود. خداوند متعال می‌فرماید: «رابـ*ـطه‌تان را با من اصلاح کنید و اگر این رابـ*ـطه اصلاح شد، gإنَّ الّذین آمنوا و عَمِلوا الصّالحات سَیَجْعَلْ لَهُمُ الرَّحمنَ وُدّاf؛[7] من (خدا) شما را محبوب جامعه قرار می‌دهم. در حادثۀعاشورا، زینب کبری3 رو به دشمن کرد و فرمود: «کِد کیْدَک»؛ هر کاری کنید، نمی‌توانید محبت ما را از دل مردم بیرون بکنید و همین‌طور هم شد.

امام سجاد7 بر منبر شام فرمودند: «ما چندین خصوصیت داریم: یکی این‌که «اَلْمحَبَّةُ فی قُلوب المؤمنین» محبت ما در دل‌های مردم است». یکی از خلفای بنی‌عباس به کنار قبر امام‌ هادی7 رفته بود. وزیرش گفت: قربان، قبر پدرت این‌جاست و همانا تخریب شده است. او از شنیدن این سخن به هم ریخت و گفت: قبر امام شیعیان و مسلمانان با این‌که بودجۀ خاصی برای آن در نظر گرفته نشده، بسیار زیبا و شکیل می‌باشد. به چه علت این‌گونه است؟ گفت: برای این‌که این‌ها در دل مردم جا دارند.

مردم از زندگی خود برای ضریح امام‌ حسین7 ونیز برای اصلاح رابـ*ـطه‌شان با خدا هزینه می‌کنند. وقتی امام کاظم7 با هارون‌الرشید در مکه ملاقات کرد به هارون گفتند: این آقا کیست؟ گفت:«هُوَ إمامُ القُلوب»؛ این آقا جایش در دل مردم است. محبت را که نمی‌شود از دل بیرون راند. شما ببینید امروز در دنیا با این تهدیدهایی که وجود دارد، در پاکستان، هندوستان، انگلستان، عراق و در همه دنیا عزاداری اباعبدالله برپاست! کدام جریان سـ*ـیاسی است که مردم را به این عزاداری‌ها ترغیب می‌کند؟ کدام جریان منسجم، مردم را به کوچه و خیابان می‌کشاند؟ واقعاً مردم از جان خود مایه می‌گذارند و این همان است که زینب کبری3 فرمود: «کِدْ کَیْدَک»؛ هر کاری می‌خواهی بکنی، بکن.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
دومین انگیزه، انگیزۀ اجتماعی است.گاهی رابـ*ـطه آدم با خدا دچار نقص می‌گردد و گاهی رابـ*ـطه انسان با مردم به هم می‌ریزدو آن را باید اصلاح کرد که به این می‌گویند: اِصلاحُ ذَاتِ‌البَینْ. امیرالمؤمنین7 می‌فرماید: اگر رابـ*ـطه‌تان را با مردم اصلاح کنید، از یک عمر عبادت و بعضی گفته‌اند از یک سال عبادت بهتر است. «اِصلَاحُ ذَاتِ البَینِ اَفضَلُ مِن عَامَةِ الصَّلاةِ وَ الصّیام»؛[8] اگر بتوانید رابطۀ دو نفر را بهبود بخشید، بهتر از یک سال یا یک عمر عبادت، نماز و روزه است. برادران عزیز و خواهران گرامی! این پیام عاشوراست. بیایید رابـ*ـطه‌ها را اصلاح کنیم و اگر کینه‌، کدورت و اختلافی هست کنار بگذاریم! این یک نوع اصلاح است؛ اصلاح رابـ*ـطه با مردم. نظام حاکم بر جامعه باید نظام اصلاح‌شده و دینی باشد. چرا ما از خود امام ‌حسین7 دلیل قیام را نخواهیم؟ خیلی از افراد تحلیل کرده‌اند که آقا براي حکومت آمد! باید به این افراد بگوییم: خیر! امام ‌حسین7 برای تکلیف آمد! برای عدم بیعت با یزید آمد. خیلی‌ها در این زمینه کتاب نوشته‌اند؛ مسلمان‌، غیرمسلمان‌، شیعه و غیر‌شیعه، ولی بهترین منبع و مأخذ براي پی بردن به انگیزۀ امام، کلام و خطبه‌های خود ایشان است.

3. انگیزۀ فرهنگی

گاهی جامعه دچار جهل می‌شود و قدرت تشخیص هم ندارد! بنابراین باید جامعه را بیدار کرد. شما زیارت اربعین را بخوانید. امام‌ صادق7 می‌فرماید: حسین جان، تو جان دادی «لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادُکَ مِنَ الجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ».[9] دیده‌اید وقتی کسی در دریا در حال غرق شدن است و نجات‌غریق‌ها می‌آیند تا او را نجات دهند چقدر خوشحال می‌شود؟! امام ‌صادق7 جامعه را به گرداب جهل تعبیر کرده است و کسانی را که در این گرداب هستند به آن کسی که دارد غرق می‌شود تشبیه کرده است و امام ‌حسین7 را به فرد امدادرسان و نجات‌غریق! ایشان می‌فرماید: جد ما قیام کرد تا مثل کسی که غریق را از آب نجات می‌دهد، جامعه را از گرداب جهل نجات دهد!


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی ابوالعباس سفاح به قدرت رسید، برخی نزد او آمدند و گفتند: ما فامیلی برای پیامبر9 غیر از بنی‌امیه نمی‌شناختیم! ببینید تا چه حد تبلیغات کرده بودند! امیرالمؤمنین7 در جنگ صفین دید جوانی در حال کارزار و جنگیدن، قرآن می‌خواند. جلو آمد و فرمود: چه می‌خوانی؟ جوان گفت: یا ابَا‌الْحسن، دارم سوره نَبَأ می‌خوانم. gبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم عمَّ یَتَسائَلونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظيم‏f؛ مردم در خصوص نبأ عظیم مورد سؤال واقع می‌شوند! معنایش این است که باید درمورد نبأ عظیم پاسخ دهید. نبأ عظیم، یعنی خبر بزرگ. خبرهای بزرگ زیاد است. یکی از آن‌ها خبر قیامت و معاد می‌باشد و مصداق دیگر آن در زیارت‌نامۀ امیرالمؤمنین و حتی در مفاتیح هم آمده که خود امیرالمؤمنین است. امام علی7 فرمود: «أنا نَبَاءالعظیم؛[10] من خبر عظیم هستم!» تو داری با مصداق این آیه می‌جنگی و قرآن هم می‌خوانی؟ این جهل و دروغ است. این امر را باید از جامعه زدود. جهل‌زدایی و آگاهی‌بخشی یک وظیفه است و مردم باید بدانند اثرات دین‌داری، تقوا،حجاب و روابط صحیح چیست. مشکلی که ما اکنون در جامعه داریم این است که گاهی نوجوانان و جوانان ما به برخی ارزش‌های دینی بی‌توجه‌اند.

من آماری را در مورد یکی از استان‌های کشور در قالب پایان‌نامه دیدم که چرا جامعۀ آماریِ جوان و نوجوان در آن استان در مورد برخی از مسائل دینی، سست و بی‌تفاوت‌اند و بسیاری از علت‌هایی که بیان شده بود به جهل جوانان و نوجوانان درمورد دین برمی‌گشت. بسیاری گفته بودند مگر خدا به عبادت ما نیاز دارد. ما نماز بخوانیم یا نخوانیم، او خداست و نیازی به نماز ما ندارد. حتی اگر تمام کائنات کافر و بی‌دین باشند مگر بر عظمت و کبریای او گردی می‌نشیند؟ برای چه نماز بخوانیم؟ چه نیازی به این سجده و رکوع ماست؟ این ندانستن و جهل است! ارتباط یافتن و وصل شدن رودخانه به دریا دلیل نیاز دریا نیست! بلکه نیاز رودخانه است! و اگر وصل شد ماندگار می‌شود. عبد اگر به خالق وصل شدخودش را بالا برده است،زيرا وصلِ به باقی، فانی را ماندگار می‌کند و نزدیکی به خدای غفور، رفیق، شفیق و مهربان به انسان، رفق و مهربانی و شفقت می‌دهد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
متأسفانه یکی از مشکلات حاد در جامعۀ ما معضل بدحجابی است. خیلی از همین دانشجویان، جوان‌ها و نوجوان‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، اعتقادات خوبی دارند! و الزاماً هر بدحجابی در مسیر فساد نیست. اتفاقاً غیورند! و خانواده‌هایی دارند که مقیدند، اما این مسئله به صورت یک فرهنگ و ساختار شده است. فرد می‌گوید: خانوادۀ ما این‌گونه است یا در فامیل ما رسم این‌طور است یا این‌که در زندگی و ساختار خانوادۀ ما، رابطۀ دخترخاله و پسرخاله مثل رابطۀ خواهر و برادر است و یکدیگر را نامحرم نمی‌دانیم. مگر دختر خاله هم مثل خواهر است؟ درست است، از نظر ارزش و احترام مثل خواهر است ولی اسلام در این بین، حریم گذاشته است و همه ملزم به رعایت آن حریم هستیم! و مرزشکنی ممنوع است! بسیاری اوقات، این امر ناشی از نداشتن اطلاع کافی است. من گاهی با پدران و همسران این افراد صحبت و از آن‌ها سؤال کرده‌ام: آیا راضی هستید دختر، یا همسر شما با این وضع در کوچه و خیابان، توجه‌های زیادی را به خودش جلب کند؟ می‌گویند: خیر! خیلی وقت‌ها هم می‌بینید حساس است و غیرت دارد. می‌گویم: شما بخواهید یا نخواهید، بخشی از این بهره‌مندی را در اختیار مردم و جوان مجرد قرار داده‌اید. بالاخره این رقم پوشش، بسیار محرک است. اگر درِ عطر باز شد نمی‌شود به بوی عطر بگویی بیرون نیا. پس باید در عطر را مسدود نمایی! تو اگر درّ و صدف را از محل حفاظت در محل روباز گذاشتی، جلوی هزار دزد را که نمی‌توانی بگیری! اما خودت می‌توانی حفاظ برای درّت ایجاد کنی! تو نمی‌توانی در خیابان به همه بگویی نگاه نکن، ولی می‌توانی خانواده‌ات را با حجاب بیرون بیاوری. پس این یک ارزش است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
طبق نقل، زینب کبری3 آمد کنار آن دختربچه‌ای که داغ دیده و پدرش را از دست داده بود و گرسنه و تشنه، در بیابان مسیر را گم کرده بود. تا عمه بالای سرش آمد، گفت:‌ عمه جان، یک قطعه پارچه بده تا من سرم را بپوشانم! با این‌که شاید این بچه تکلیفی نداشت. آن‌طور که مشهور است، کنار بدن اباعبدالله بود، گرچه اعتقاد خود من این است که حجاب زینب کبری3 و اهل‌ بیت:،‌ روز عاشورا و حتی بعد از آن‌ کنار نرفته و کسی نتوانسته است چهره و موی آن‌ها را ببیند، اما با این فرض ببینید دختر اباعبدالله گله و شکوه و درد دلش با پدر این است که بعضی‌ متعرّض حجاب آن‌ها شده‌اند!

خوشا به حال آن کسانی که حُرّوار فرصت‌یاب بودند،نه مانند عبیداللّه حرّ جعفی ‌فرصت‌سوز و نه مثل عمر سعد فرصت‌طلب. تاریخ می‌گذرد. امروز نه عمر سعد در جامعه است نه عبیدالله حرّ جعفی و نه حرّ بن یزید ریاحی. چرا ما این‌ها را به سه شاخه تقسیم می‌کنیم و می‌گوییم حرّ، فرصت‌یاب، عبیدالله حرّ جعفی فرصت‌سوز و عمرسعد فرصت‌طلب بود؟ چون حرّ از مرکب عاشورا برای هدایت خود استفاده کرد، عبیدالله حرّ جعفی، مرکب عاشورا را سوار نشد و آن‌گونه از کاروان عقب ماند و عمرسعد خواست از این مرکب به ری برسد و نرسید! مولای ما و شما، اباعبدالله فرمود: هر کس بخواهد از گنـ*ـاه به هدف و خواستۀ خود برسد، بداند که کوچۀ گنـ*ـاه بن‌بست است! عمرسعد از کوچۀ گنـ*ـاه به ری نرسید، خولی از کوچۀ گنـ*ـاه به ثروت نرسید! شبث بن ربعی از کوچۀ گنـ*ـاه به قدرت نرسید. تاریخ را ببینید. صدام چقدر خیـ*ـانت کرد‌؟ چقدر عالم و مسلمان و متدین و بی‌گنـ*ـاه را به قتل و شهادت رساند؟ عاقبتش چه شد؟


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
درست است که صبر خدا زیاد می‌باشد و گاهی طول می‌کشد، اما عاقبتِ این کوچه، بن‌بست است.

پس سومین انگیزۀ اباعبدالله، انگیزۀ فرهنگی به معنای جهل‌زدایی است. جوان ما اگر بداند اثر گنـ*ـاه و بدحجابی چیست و اثر عبادت چیست، بدان مسائل علاقه‌مند می‌شود. ما باید این آثار را برای جوان تبیین کنیم. قرآن نیز هرچه توصیه می‌کند، بلافاصله اثرش را هم بیان می‌کند؛ مثلاً gأقِمِ‌الصّلوة لِذِکْریf؛ نماز بخوانید تا یادِ من بیفتید. روزه بگیرید، تقوایتان زیاد می‌شود، زکات و خمس بدهید، مالتان پاکیزه می‌شود. اگر همدیگر را مسخره نکنید، غیبت نکنید و تهمت نزنید، جامعۀ‌تان سالم می‌ماند! خود قرآن، آثار را شمرده است:«اَلَّلهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ».[11] گناهانی هستند که باعث می‌شود دعایتان مستجاب نشود، یا نعمت بر شما فرود نیاید. این جهل‌ها باید زدوده شود. جامعۀ زمان امام حسین7 گرفتار جهل بود و خیلی از آن‌هایی که به سرزمین کربلا آمده بودند، واقعاً قضایا را نمی‌دانستند و قدرت تحلیل هم نداشتند. مردم شام، واقعاً تصورشان این بود که باید ورود اهل‌بیت را جشن بگیرند، چون افرادی که علیه حکومت برحق (به زعم آن‌ها) قیام کرده‌اند کشته شده‌اند، اما خطبۀ امام سجاد7 و سخنان زینب کبری7 جهل‌زدایی کرد.

4. انگیزۀ سـ*ـیاسی

جامعه باید امامش را بشناسند و بداند که هر کسی نمی‌تواند آن را اداره کند. امام خمینی; فرمود: ثمرۀ عملی تمام فقه، حکومت اسلامی است. همچنین فرمود: حکومت اسلامی و ولایت فقیه، تصورش تصدیق می‌آورد. روشن است که جامعۀ اسلامی چگونه باید اداره شود؛ با قوانین اسلامی. قوانین اسلام را چه کسی می‌داند؟ پیامبر خدا، ائمه و بعد از ائمه، کارشناسان دینی. اگر خواستند یک بیمارستان را با قوانین پزشکی اداره کنند، یک مهندس (مثلاً مهندس نفت) را به ‌عنوان رئیس بیمارستان به کار نمی‌گیرند. همچنین اگر خواستند یک بیمارستان را از نظر مهندسی پی‌ریزی کنند، یک جامعه‌شناس و تاریخ‌دان را مهندس ناظر ساختمان قرار نمی‌دهند! و باید کسی باشد که در رشتۀ عمران تحصیل کرده و کارشناس باشد! این امری بدیهی و مشخص است. عجیب است که همه‌ جا دنبال متخصص هستند، اما در امر دین، همه متخصص می‌شوند و در مسائل شرعی، همه صاحب‌نظر می‌شوند. چطور شما برای فراگیری علم ساختمان، رشتۀ عمران را دنبال می‌کنید و برای کارهای برقی، دنبال مهندس الکترونیک می‌روید یا برای درمان بیماری‌ها دنبال پزشکان متخصص می‌روید، ولی دین آن‌قدر مظلوم است که باید یزید و معاویه متخصص دین شوند یا کعب‌الاحبار، مفسر قرآن شود؟! جایی که امام صادق7 هست، چرا دیگران باید اظهار نظر کنند؟ جایی که اباعبدالله هست، چرا آن‌ها به خود اجازۀ این‌گونه گستاخی‌ها را می‌دهند؟ انگیزۀ چهارم، انگیزۀ سـ*ـیاسی است. نامه‌ای که امام حسین7 به مردم کوفه نوشت، بدین مضمون است:«فَلَعَمرِی مَاالاِمَامُ الَّا الحَاکِمُ العَامِلُ بِالکِتَابِ وَ الآخِذُ بِالقِسطِ وَالدَّائِنُ بِالحَقِّ وَالحَابِسُ نَفسَهُ؛[12] به جان خودم سوگند، امام و پيشوا كسى نيست مگر آن‌كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند، عدل و داد را بر پا دارد، پايبند دين حق باشد و خود را وقف در راه خدا كند».


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
5. انگیزۀ شخصی

گفتند: امام خروج کرده! و به تعبیر آن‌ها از مسیر خارج شده است. پس باید اباعبدالله به دنیا بگوید من کیستم؟ می‌دانید چرا روز عاشورا این‌قدر خطبه خوانده و چرا محاجّه کرده است؟ گاهی می‌فرمود: بروید از اصحاب بپرسید. از اباسعید و جابر بپرسید. من کیستم؟ چرا خون مرا می‌ریزید؟ گاهی می‌فرمود: در تمام دنیا اکنون پسر پیامبری غیر از حسین وجود دارد؟ آیا پسر پیامبری غیر از امام حسین7 در حادثۀ سال ۶۱ هجری کربلا و واقعۀ طف که از فاطمۀ زهرا3 باشد وجود داشت؟ امام حسن7 که به شهادت رسیده بود و بقیه نسل ایشان از حضرت زهرا3 به پیامبر9 نمی‌رسید.

این پنج محوری بود که خیلی خلاصه عرض کردم.

سؤال: انگیزۀ اباعبدالله از آمدن به کربلا چه بود؟ قبل از هر مکاشفه و تحلیلی، سراغ کلام خود ایشان بیایید: انگیزۀ دینی! نامه به مردم بصره. می‌خواهم سنت احیا گردد و بدعت زدوده شود.دوم، انگیزۀ اجتماعی. می‌خواهم خرابی‌ها را اصلاح کنم.سوم، انگیزۀ فرهنگی. می‌خواهم جهل از جامعه زدوده شود.چهارم، انگیزۀ سـ*ـیاسی. می‌خواهم مردم بدانند چه کسی باید حاکم شود. حاکم باید قرآن‌شناس و آشنای به دین باشد. پنجم، انگیزۀ شخصی.

البته این‌ها خیلی دوست داشتند قضیه کربلا همان‌جا بسته شود و دیگر چیزی از آن‌جا بیرون نرود، اما همان سوگواری‌ها و عزاداری‌ها، عاشورا را زنده نگاه داشت. وقتی زینب کبری3 در گودال قتلگاه، روضه خواند، دوست و دشمن گریه کردند! وقتی ام‌السلمه در مدینه، واحسیناه گفت، تمام افراد مدینه با واقعۀ کربلا آشنا شدند. وقتی کوفیان در دروازۀ کوفه اشک ریختند و هنگامی که سیدالساجدین7، بالای منبر شام فرمود:«أنا ابْنُ العَطشان بِکَربلا»؛ پدر مرا با لـ*ـب تشنه در کربلا کشتند! همچنین زمانی که فرمود: من پسر آن کسی هستم که بدنش را بی پوشش کردند، منطقۀ شام غرق در عزا شد. نزدیک به 34 یا 35 سال، امام سجاد7 هر افطار و غیر افطار اگر آب یا غذا آوردند، صدا زد:« قُتِلَ ابْنُ رسول الله عَطْشانا». ایشان می‌فرمود: مردم دنیا، من با نگاه به آب به یاد لـ*ـب‌های تشنۀ پدرم، با نگاه به غذا به یاد گرسنگی او و با نگاه به اطفال صغیر، یاد غربت علی‌اصغر می‌افتم. این‌ها باعث شد فرهنگ کربلا زنده بماند و همه‌گیر شود.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
هدف امام حسین7 جای خود، اما خود عزاداری و گریه جزو اهداف است. خود گریه هدفمند است. چون نتیجۀ گریه بر اباعبدالله، آشنایی با مکتب اوست.

چرا مردم گریه می‌کنند؟ یکی از دوستان اهل منبر ما گفت: من در ایتالیا منبر بودم. جمعیت زیادی هم از عرب‌های لبنان و عراق پای منبر می‌آمدند. می‌گفت: آن کسی که باشگاه را از او اجاره کردیم یک مسیحی بود. وی تمام ده شب به مراسم می‌آمد و ما را تماشا می‌کرد. شب دهم، بعد از سخنرانی و مداحی و وعظ و عزاداری مرا صدا زد و گفت: در این باشگاه چه خبر است؟ من این‌جا را برای جشن‌ها اجاره می‌دهم؛ برای برنامه‌هایی از قبیل میتینگ‌ها و ملاقات‌ها. چرا ده شب است می‌نشینند و گریه می‌کنند؟ تو به آن‌ها چه می‌گویی که این‌قدر گریه می‌کنند؟ چرا این‌قدر اشک می‌ریزند و بر سر و صورت خودشان می‌زنند؟ ایشان گفت: با این‌که خسته بودم، شروع کردم برای او از پیامبر اکرم گفتم: نبی ما رسول الله است. پیامبر ما دختری داشت به نام فاطمه که تنها یادگارش بود. این دختر، دو تا پسر داشت به نام حسن7 و حسین7. پیامبر9 آن‌ها را روی شانه و زانو می‌نشاند و صورت و لـ*ـب‌هایشان را می‌بـ*ـو*سید و به یاران خود سفارش آن‌ها را می‌کرد و به آنان احترام می‌گذاشت و اهتمام و محبت داشت. پیامبر9 از دنیا رفت،اما حرمت دخترش را نگه نداشتند، و او را به شهادت رساندند. حرمت امام حسن7‌ را نگه نداشتند و او نیز شهید شد. فرزند دومش حسین7 را در کربلا محاصره کردند. می‌گفت: یک دوره مقتل را برای او خواندم و گفتم: آب را به رویش بستند، طفل شش ماهه‌اش را جلوی چشمش کشتند، جوانش را در برابر دیدگانش «إرباً إرباً» کردند، سُم اسب بر بدنش دوانیدند و زن و فرزندش را چهل منزل در شهرها گرداندند. می‌گفت: آن‌قدر این آقای مسیحی گریه کرد که همسرش هم که آن‌جا حاضر بود گفت: من سی‌ سال است با او زندگی می‌کنم؛ تا به حال گریستن او را ندیده بودم. با او چه کردی؟ گفتم: از حسین7 برایش تعریف کردم. حسین7، قتیل‌العَبَرات است. فرمود: من کشتۀ اشک‌ها هستم: «أَنَا قَتِيلُ‌الْعَبْرَة»[13]. از اباعبدالله برایش گفتم. حسینی که گاهی پیامبر9 او را روی سـ*ـینه می‌گذاشت. دل‌ها را روانۀ کربلا کنید. در کربلا چه خبر بود؟ باید قاعدتاً روضه را از زبان زینب کبری3 خواند، چون بیش از همه، او سختی کشید. کشته‌ها روی زمین، بچه‌های شهدا گرسنه و تشنه، خیمه‌های نیم‌سوخته و سیدالساجدین7 با حال نامساعد… گاهی عقیلۀ بنی‌هاشم می‌آمد و بچه‌ها را از روی کشته‌ها برمی‌داشت وبه گوشه‌ای می‌آورد،اما باز می‌رفتند. گاهی در بیابان‌ها می‌گشت و بچه‌هایی را که از ترس آتش به بیابان پناه آورده بودند می‌یافت. گاهی می‌آمد و سیدالساجدین7 را آرام می‌کرد، اما زینب3 خودش هم داغ‌دیده بود؛ داغ جوان دیده، داغ برادر دیده و داغ پسرِ برادر دیده. بسیار بر زینب3 سخت گذشت، اما جوان‌ها، برادران و خواهران، با همۀ این سختی‌ها، در دل شب بلند شد و نماز شبش را خواند.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا امام حسین (ع)، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند؟


مسلم بن عقیل

حوزه/ در ۱۵ رمضان سال ۶۰ هجری امام حسین (ع) به جهت ارزیابی میزان پذیرش مردم کوفه، مسلم ابن عقیل را به همراه قیس ابن مسهر... به کوفه اعزام نمود و در حکم ماموریت مسلم ابن عقیل به مردم کوفه نوشتند: من، برادر، پسر عمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم ابن عقیل را به سوی شما فرستادم.



به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام سید حسن محمدی طباطبایی در یادداشتی که به مناسبت سالروز شهادت مسلم بن عقیل نوشته شده است، به این سؤال پاسخ داد که چرا امام حسین (ع) از بین بنی هاشم و اصحاب، مسلم ابن عقیل را به نمایندگی ویژه برای راستی آزمایی دعوت کوفیان انتخاب کردند؟ که مشروح این یادداشت تقدیم نگاه شما خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم
هر یک از ما می تواند با بهره مندی از ویژگی های خاصی که در سفیر امام حسین (ع) وجود داشت، سفیر انتقال پیام قیام کربلای ۶۱ هجری برای آیندگان باشد.
در ۱۵ رمضان سال ۶۰ هجری امام حسین (ع) به جهت ارزیابی میزان پذیرش مردم کوفه، مسلم ابن عقیل را به همراه قیس ابن مسهر... به کوفه اعزام نمود و در حکم ماموریت مسلم ابن عقیل به مردم کوفه نوشتند: من، برادر، پسر عمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم ابن عقیل را به سوی شما فرستادم.
به او دستور دادم که تصمیم، برنامه و افکارتان را برای من بنویسد. اگر نوشت که بزرگان، اندیشمندان و خردمندان شما با آنچه که در نامه هایتان آمده همراه و هماهنگ اند به زودی به سوی شما خواهم آمد. (ارشاد مفید ج ۲ ص ۳۶)
در این نوشتار در صدد یافتن پاسخ این سؤال هستیم که چرا امام حسین (ع) از بین بنی هاشم و اصحاب، مسلم ابن عقیل را به نمایندگی ویژه برای راستی آزمایی دعوت کوفیان انتخاب کرد؟
برای پاسخ به سؤال فوق و با دقت نظر در متون تاریخی و کتب اندیشمندان اسلامی، به طور خلاصه به چهار ویژگی مهم که سفیر امام حسین (ع) برای اینچنین مأموریت ویژه ای باید دارا باشد پرداخته و خواهیم دید که انتخاب به جای مسلم ابن عقیل، شایسته ترین انتخاب برای آن ماموریت بزرگ بوده است و در نهایت به درسی که از این مهم آموخته میشود اشاره خواهیم کرد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
- ویژگی های یک سفیر ویژه

۱- سفیر باید مطیع محض مسئول ما فوق خود باشد :

در یک ماموریت ویژه و آن هم در یک موقعیت بحرانی، عقل و منطق حکم می کند برای اینچنین مسئولیت سنگینی کسی در نظر گرفته شود که به طور کامل متعبد (مطیع محض) به مواضع مسئول بالاتر خود بوده و در اصل قیام و نهضت، در این مقطع از زمان با امام (ع) هم عقیده باشد.

جناب مسلم ابن عقیل علاوه بر شایستگی شخصی خود، نه تنها همه مواضع امام (ع) را قبول داشت؛ بلکه با همراهی خودش از مدینه تا مکه نشان داده بود حرفی بالاتر از حرف امام (ع) نداشته و مطیع محض امام است.

نکته قابل ذکر این است که : هر چند در بین اصحاب و یاران بودند کسانی دیگر که این ویژگی را دارا باشند، ولی امام (ع) از آنها برای مسئولیت های دیگری بنا داشت استفاده کند؛ مثل حضرت ابوالفضل العباس (ع) ...



۲- سفیر باید قدرت خطر پذیری و از خودگذشتگی داشته باشد :

در یک مأموریت ویژه مسئولیت را به کسی می سپارند که قدرت خطر پذیری و توان از خود گذشتن را داشته باشد. سابقه مسلم ابن عقیل به اثبات رسانده بود که او مرد چنین میدانی است و از چنین قابلیت و ظرفیتی برخوردار است. از همین رو امام (ع) او را به چنین مسئولیت خطرناکی گسیل داشت؛ و هنگام خداحافظی فرمودند: امیدوارم من و تو در رتبه شهیدان باشیم! پس در پناه خدا به سمت کوفه حرکت کن. (مقتل خوارزمی ج ۱ ص ۱۹۶)



۳- سفیر باید قدرت مدیریت بحران داشته باشد:

سفیر و نماینده خاص باید کسی باشد که بتواند بحران را به درستی مدیریت کرده و تصمیمات سنجیده و درستی را برای حل بحران بگیرد. به خصوص این که سفیر ویژه امام حسین (ع) قرار است در برابر شخصیت هایی چون مختار، عابس، هانی، حبیب و ... قرار گیرد که هر یک از جایگاه و مرتبه اجتماعی، سـ*ـیاسی و دینی برخوردار هستند. در بین اصحاب امام (ع) مسلم ابن عقیل از جمله شخصیت های مطرح دارای چنین ظرفیت و استعدادی بود. امام در حکم خویش به مسلم، خطاب به مردم کوفه نوشتند : اگر بزرگان، اندیشمندان و خردمندان شما، با آنچه که در نامه هایتان آمده همراه و هماهنگ باشند، به زودی به سوی شما خواهم آمد. (کتاب ارشاد شیخ مفید ج ۲، ص ۳۶)

نکته قابل توجه:

معنا و مفهوم سخن امام (ع) این است که مسلم ابن عقیل قدرت مدیریت بحران داشته و در نقش یک کارشناس خبره است که میتواند از ارزیابی یک مسئله پیچیده سـ*ـیاسی بر آید.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا