خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم اللّه الرحمن الرحیم

نام دلنوشته: سفری به مقصد تو
نویسنده: آفسا Afsa
مقدمه: فکر می‌کردم که می‌توانم تا ابد با کوله رنگ و رو رفته‌ام قدم بزنم و به هیچ چیز فکر نکنم.
از شعر و شاعری و عشق و عاشقی گریزان بودم!
ولی هنگامی که نسیم تو از شرق وزیدن گرفت؛ نفهمیدم چگونه راهم را به سوی تو کج کردم!



نقد و بررسی دلنوشته سفری به مقصد تو | آفسا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، ~HadeS~، FaTeMeH QaSeMi و یک کاربر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,489
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
«به نام ایزد یکتا»
نقد و برسی دلنوشته سفری به مقصد تو

رعایت تناسب بین لغات در یک متن ادبی، اهمیت زیادی دارد.
این تناسب شامل ارتباط داشتن لغات از نظر سطح و بار معنایی + واج آرایی و تناسب آوای متن می‌شود. که مورد دوم معمولا در ساختار برخی از دلنوشته‌ها وجود ندارد، اما با این حال قوی هستند! تمرکز ما در دلنوشته بیشتر باید روی مفهوم و بازی با کلمات باشد.
متاسفانه باید بگویم دلنوشته سفری به مقصد تو طبق معیارها، کم و کاستی داشت!
اولین چیزی که در متن خیلی به چشم می‌خورد و باعث ناخوشایند بودن متن شده، لغات انتخابی و سوتی‌هایی بوده که نگارشگر مرتکب به آن شده.

همش از خود می‌پرسم دیگر چه چیزی ممکن است از قلم افتاده باشد؟ (پست 23)
توی کوله‌ام به جز چند تکه لباس و چند کنسرو سرد، دفترچه کوچکی داشتم. (پست 6)
این موارد نمونه‌هایی بود که کلمات آمیانه در کنار ادبی آمده! باید بگویم اینکه کلمات آمیانه در شعر و دلنوشته به کار رود نوعی سبک است، مثلا نیما یوشیج در اشعار خود از لهجه و گویش مازندرانی استفاده کرده و شعر را موزون‌تر ساخته.
این سبک به شرطی قابل قبول است که لغات یا جمله متعلق به یک گویش باشد. قید، حرف اضافه، فعل و از این قبیل کلمات برای آمیانه شدن در متن ادبی مناسب نیستند.
از بعضی دیارها برایت سوغاتی تهیه می‌کردم.
اما در مسیر وقتی بارم سنگین می‌شد یا از نرسیدن ناامید می‌شدم، سوغات‌هایت را دور می‌انداختم!
به این راحتی هم نبود؛ بهای آن‌ها اشک‌هایم بودند.
هروقت خسته می‌شدم با بغض بندهای کوله‌ام را سفت در دست می‌گرفتم.
به آسمان و ستاره‌هایش می‌نگریستم؛
و به این فکر می‌کردم که تو نیز زیر همین آسمانی! هر چه قدر هم که دور باشی. (پست 9)
جمله اول این دلنوشته از نظر سطح و لغات انتخابی مناسب متن نیستند! چرا که این جمله خیلی ساده نگاشته شده و با بقیه متون که تقریبا سطحی متوسط دارند مناسب نیست.
فکر کنم تقریباً دوسال است که در سفرم.
نمی‌دانم! حساب روزها در دستم نیست؛ سایر امور سفرم برایم چندان اهمیت ندارند.
اما بعضی چیزها هستند که در حین سفر به آن‌ها می‌پردازم.
هم فال است و هم تماشا، چرا از مسیر لـذت نبرم؟
یادگرفتن و کسب تجربه برای من نشاطی بی‌نظیر به وجود می‌آورد.
در این اثنا یاد تو از خاطرم نمی‌رود و این برایم کمی عجیب است.
اینکه فراموشت نمی‌کنم! (پست 10)
بیان این جملات مستقیم بود، راه حل این است که به جای نگارش مستقیم از آرایه‌های ادبی مثل ایهام و تشبیه استفاده کنید.
خیلی از تو ناراحت شدم؛ چون هرچه بیشتر درباره‌ات می‌فهمم پیدایت نمی‌کنم. (پست 8)
ژانر دلنوشته شما تراژدی بود و متون ادبی تراژدی مسلماً باید حس غم به خواننده منتقل کند. اینجا هم همانند رمان باید عمل کنید؛ مستقیم نگویید "خیلی از تو ناراحت شدم" شاید اینکه بگویید "تو جانم بودی و آرام از روحم جدا شدی" بیشتر به دل بنشیند. حتی می‌توان از آرایه‌های بیشتری مجزا از مثالی که زدم استفاده کنید، آرایه یک دلنوشته، زینت آن است.
پس، لغاتی که به کار می‌برید مهم است!

می‌گویند که قلب منطق مغز را نمی‌فهمد.
درست است؛ با وجود اینکه عاشق فلسفه و منطق هستم،
اما این سخن را قبول دارم که تمایلات انسان، منطق ساز می‌شوند.
و انسان باید تمایلات و علاقه‌هایش را مدیریت کند.
و من عشق تو را اینگونه مدیریت می‌کنم،
با سفر کردن و سخن گفتن با باد و باران.
چه کسی گفته که عقل و احساس همخوانی ندارند؟ (پست 19)
چیزی که یک شعر یا دلنوشته را متفاوت می‌سازد، صرفا فقط تناسب و آرایه‌های آن نیست؛ طرز دیدگاه نگارشگر هم هست.
درواقع دلنوشته یعنی _بیان ادبی دیدگاه نویسنده به موضوع مورد نظر_ دیدگاه شما جالب و مقبول است اما طرز بیان خیر.
نازنینم؛ بخواهم با تو صادق باشم باید بگویم خیلی وقت‌ها فراموشَت می‌کردم.
یا مثل دریاچه‌ای عمیق ساکت می‌شدم و بدون هیچ حرفی قدم می‌زدم؛
و یا مثل جویباری پرخروش می‌رمیدم و شادی می‌کردم.
شاید برای همین عده‌ای فکر می‌کردند دیوانه‌ام!
برای چه انقدر در این سفر خودم را به سختی می‌افکنم،
وقتی می‌توانم به خانه برگردم و همانجا شاد باشم؟ (پست 11)
یکی از قطعات مورد علاقه‌ام در سفری به مقصد تو، این پست و پست مقدمه بود. تقریبا می‌شود گفت قالب آن در سبک اشعار سهراب است.
استفاده از آرایه‌ها، تناسب و مفهوم هر سه موجود بود و باعث نتیجه مطلوبی شده.
مجموعا نظر من این است که نویسنده سعی کند در انتخاب کلمات بیشتر دقت کند و دایره لغتش را گسترده سازد. استدلال‌ها و افکار نویسنده جذاب است فقط باید روی پیاده کردن آن‌ها روی دلنوشته تلاش کند.


سپاس بابت انتقاد پذیری شما
Hades
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی دلنوشته سفری به مقصد تو | آفسا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Parmida_viola، Tavan، زینب نامداری و 4 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا