رمان خاکستر شعله ور | M£R کاربر انجمن رمان ٩٨

Amerətāt · 10/2/21

پارت چهل و هشت
خواب برای ذهن پر مشغله‌ام واژه‌ی نامانوسی بود. پس از غلتیدن‌های بسیار روی تـ*ـخت بلند شدم و از اتاق خواب سمت نشیمن رفتم. ‌تای جانماز سبز رنگ طرح ترمه را با حوصله...

Amerətāt · 10/2/21

پارت چهل و نه
چنان تشویشی از پشت تلفن سویم روانه کرد که با وجود مسکن‌های شب قبل، دوباره سر دردم شروع شد. تا قبل از این ماجرا‌ها کم و بیش و تنها موقعی که فشار کاری بالا بود، سراغم می‌آمدند؛ اما حالا...

Amerətāt · 10/2/21

پارت پنجاه
سرم را تکان دادم و منتظر به مینایی که بسیار جوان به نظر می‌رسید، چشم دوختم.
-سهیل تو اتاق...

Amerətāt · 10/2/21

پارت پنجاه و یک
زبانم قفل شده بود توان حرف زدن را گرفته بود. سعید چه ربطی به این ماجرا داشت؟ چرا باید سعید آن قاتلی باشد که زندگی‌مان را به هم ریخته؟ از روی مبل بلند شدم و سمت حیاط رفتم. احساس سنگینی عجیبی در سر...

Amerətāt · 10/2/21

پارت پنجاه و دو
ساعت از دوازده گذشته بود و روبه‌روی آدرس به انتظار ساعت یک نشسته بودیم. محسن از همه چیز باخبر بود و این موجب آسودگی خیالم شده بود. مینا توان گریه نداشت و خیره به...

Amerətāt · 10/2/21

پارت پنجاه و سه
-بچه گول می‌زنی؟ فیلم رو تحویل می‌گیرم و سه چهار روز دیگه آدرس...

Amerətāt · 11/2/21

پارت پنجاه و چهار
پلک‌های سنگین و خسته‌ام را روی هم نهادم. صدای محسن کم و کمتر می‌شد، تا در نهایت محو شد. با تمام وجودم نیاز به خواب طولانی را حس می‌کردم؛ اما کابوس‌ها باز هم رهایم نکردند...

Amerətāt · 12/2/21

پارت پنجاه و پنج
سهیل صدایش را پایین تر آورد.
-یه امشب رو مخم رژه نرو نسیم، اعصاب ندارم!
مادر با صدای گرفته‌‌ی گفت:
-کی اعصاب داشتی تو؟ از وقتی‌ هم که به...

Amerətāt · 12/2/21

پارت پنجاه و شش
متعجب قرآن را روی صندلی چوبی کنارش گذاشت و با لبخندی که با تعجب یکی شده بود از روی صندلی برخاست. دو دستش را به آسمان گرفت.
-خدا رو شکر، خدا رو شکر، تو که ما رو...

Amerətāt · 13/2/21

پارت پنجاه و هفت
وقت ملاقات رسیده بود و اتاق جای سوزن انداختن نداشت. نیما و محسن روی تـ*ـخت خالی کنار نشسته بودند و با هم صحبت می‌کردند. عمه و زن عمو روبه‌روی من برای تدارک آش نذری...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کدوم لحن رو بیشتر می‌پسندید؟

همون قبلی بهتر بود

لحن ادبی

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین