نویسنده این موضوع
-فکر انتقامی؟
یک تای ابروهام رو بالا دادم و همونطور که سرم پایین بود به چشمهاش نگاه کردم، با لحن بیتفاوتی گفتم:
-فرقی هم میکنه؟
با لحنی سرزنشگری گفت:
-آیدین کاری نکنی که قبلش خودت توش گیر کنی!
پرونده رو بستم، نگاهم رو توی تک تک اجزای صورتش چرخوندم. موهای فر و پلکهای پفدار و صورتی بیضی شکل...
عصبی و کلافه گفتم:
-اینقدر نمک رو...
یک تای ابروهام رو بالا دادم و همونطور که سرم پایین بود به چشمهاش نگاه کردم، با لحن بیتفاوتی گفتم:
-فرقی هم میکنه؟
با لحنی سرزنشگری گفت:
-آیدین کاری نکنی که قبلش خودت توش گیر کنی!
پرونده رو بستم، نگاهم رو توی تک تک اجزای صورتش چرخوندم. موهای فر و پلکهای پفدار و صورتی بیضی شکل...
عصبی و کلافه گفتم:
-اینقدر نمک رو...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: