خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
کوه غم بودم ولی در چهره‌ام لبخند بود
دختری آسوده اما این دلم در بند بود
هر که من را دید گفتش خوشبحالت ای جوان
در جوانی پیر گشتم، خنده‌ها ترفند بود
یک خزان عاشق شدم در مهرماهی آتشین
چشمِ او هم ظاهراً از دیدنم خرسند بود
آمدم بر خود که دیدم شاعر چشمش شدم
منبع الهامِ اشعارم همان دلبند بود
رفتی اما دلبرم این رسم مجنون‌ها نبود
رفتنت در فصل سردِ مُردنم، اسفند بود

- زهرا عسگری

که من، مرآت نور ذوالجلالم
عروس پردهٔ بزم وصالم

پروین اعتصامی


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و MēLįKąღ

MēLįKąღ

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/4/22
ارسال ها
284
امتیاز واکنش
2,979
امتیاز
228
سن
18
محل سکونت
اردبیل
زمان حضور
25 روز 21 ساعت 19 دقیقه
که من، مرآت نور ذوالجلالم
عروس پردهٔ بزم وصالم

پروین اعتصامی
کس نیست که افتادهٔ آن زلفِ دوتا نیست
در رهگذرِ کیست که دامی ز بلا نیست


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
کس نیست که افتادهٔ آن زلفِ دوتا نیست
در رهگذرِ کیست که دامی ز بلا نیست

کس دل نمی‌دهد به حبیبی که بی‌وفاست
اول حبیب من به خدا بی‌وفا نبود

- شهریار


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
کس دل نمی‌دهد به حبیبی که بی‌وفاست
اول حبیب من به خدا بی‌وفا نبود

- شهریار
کجاست منزل آن کوچ کرده تا برویم
چو بادش از پی و چون برقش از قفا برویم

چو باز مرغ دل ما هوای او دارد
ضرورتست که چون مرغ در هوا برویم

اوحدی


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
کجاست منزل آن کوچ کرده تا برویم
چو بادش از پی و چون برقش از قفا برویم

چو باز مرغ دل ما هوای او دارد
ضرورتست که چون مرغ در هوا برویم

اوحدی
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

- شهریار


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

- شهریار
کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند

از ما برید یار به اندک حکایتی
چندان نبود این که ز هم دوستان برند

وحشی بافقی


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند

از ما برید یار به اندک حکایتی
چندان نبود این که ز هم دوستان برند

وحشی بافقی
کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر شیر

مولوی


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و MēLįKąღ

MēLįKąღ

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/4/22
ارسال ها
284
امتیاز واکنش
2,979
امتیاز
228
سن
18
محل سکونت
اردبیل
زمان حضور
25 روز 21 ساعت 19 دقیقه
کلک مشکین تو روزی که زما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,343
امتیاز واکنش
15,914
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 17 ساعت 31 دقیقه
کلک مشکین تو روزی که زما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
کنون که بر کفِ گل جامِ بادهٔ صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,969
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
کنون که بر کفِ گل جامِ بادهٔ صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
کار دل رندان بلا دیده بود عشق
ای زاهد مغرور تو این کار چه دانی

نادیده ز خاک ره او کحل بصیرت
با بی بصری لـ*ـذت دیدار چه دانی


مشاعره با حرف ک

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا