کوه غم بودم ولی در چهرهام لبخند بود
دختری آسوده اما این دلم در بند بود
هر که من را دید گفتش خوشبحالت ای جوان
در جوانی پیر گشتم، خندهها ترفند بود
یک خزان عاشق شدم در مهرماهی آتشین
چشمِ او هم ظاهراً از دیدنم خرسند بود
آمدم بر خود که دیدم شاعر چشمش شدم
منبع الهامِ اشعارم همان دلبند بود
رفتی اما دلبرم این رسم مجنونها نبود
رفتنت در فصل سردِ مُردنم، اسفند بود
- زهرا عسگری
که من، مرآت نور ذوالجلالم
عروس پردهٔ بزم وصالم
پروین اعتصامی
مشاعره با حرف ک
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com