- عضویت
- 10/7/20
- ارسال ها
- 1,918
- امتیاز واکنش
- 23,591
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
آیا صرف اینکه امام برای مختار طلب خیر کرده باشد، لازمه اش تأیید قیام و یا حکومت وی است؟
4. مختار پس از آنکه دعوت خود را در کوفه علنی ساخت، گروهی از کوفیان ـ که در رأس آنها افرادی چون عبدالرحمان بن شریح، سعید بن منقذ، سعر بن ابی سعر، اسود بن جراد کندی و قدامه بن مالک بودند ـ در پاسخ به ندای او دچار تردید شدند. سرانجام آنان تصمیم گرفتند هیأتی را به ریاست عبدالرحمان بن شریح به دیدار ابن حنفیه بفرستند تا جریان را با وی در میان گذارند.
هیأت به طور بسیار سرّی در مدینه با محمد حنفیه ملاقات می کند و مسئله را مطرح می نماید. ایشان پس از شنیدن سخنان هیأت و گفتن سخنانی، در پایان می گوید:
فوالله لَوَوَدتُ انّ الله انتصر لنا من عدونا، بمن شاء من خلقه.21
به خدا سوگند، دوست دارم خدا به وسیله هر کس از بندگان خود، انتقام ما را از دشمنانمان بگیرد.
البته برخی برای این روایت، ادامه ای هم ذکر کرده اند و آن اینکه محمد پس از شنیدن سخنان سران شیعه، و گفتن سخنانی که ذکر شد، آنان را مخفیانه به حضور امام سجاد(علیه السلام) می برد و وقتی گزارش محمد حنفیه تمام می شود، آن حضرت می فرماید:
یا عمّ، لو انّ عبد زنجیاً تعصب لنا اهل البیت یوجب علی الناس مؤازرته، وقد ولّیتک هذا الامر فاصنع ما شئت.
ای عمو، اگر برده ای زنگی هم به پشتیبانی از ما اهل بیت(علیهم السلام) قیام کند، حمایت از او بر مردم لازم است و در این مورد، من به شما ولایت دادم، هر طور صلاح می دانی عمل کن.
و در ادامه روایت آمده که آنها به یکدیگر می گفتند: زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند و گفتند دوست داریم خدا به وسیله هر کس از بندگانش که خواهد انتقام ما را از دشمنان بگیرد و اگر راضی نبودند ما را نهی می کردند.22
آنچه از این روایت به دست می آید این است که اگر کسی پیدا شد و انتقام اهل بیت(علیهم السلام) را گرفت، آنان راضی و خشنود خواهند شد. اما آیا صرف راضی بودن به کار کسی، بیانگر تأیید عمل آن شخص است؟ و آیا صرف اینکه امام(علیه السلام) آنان را نهی نکرد، بیانگر این است که امام(علیه السلام) در آن لحظه قیام مختار را تأیید کرده است؟
4. مختار پس از آنکه دعوت خود را در کوفه علنی ساخت، گروهی از کوفیان ـ که در رأس آنها افرادی چون عبدالرحمان بن شریح، سعید بن منقذ، سعر بن ابی سعر، اسود بن جراد کندی و قدامه بن مالک بودند ـ در پاسخ به ندای او دچار تردید شدند. سرانجام آنان تصمیم گرفتند هیأتی را به ریاست عبدالرحمان بن شریح به دیدار ابن حنفیه بفرستند تا جریان را با وی در میان گذارند.
هیأت به طور بسیار سرّی در مدینه با محمد حنفیه ملاقات می کند و مسئله را مطرح می نماید. ایشان پس از شنیدن سخنان هیأت و گفتن سخنانی، در پایان می گوید:
فوالله لَوَوَدتُ انّ الله انتصر لنا من عدونا، بمن شاء من خلقه.21
به خدا سوگند، دوست دارم خدا به وسیله هر کس از بندگان خود، انتقام ما را از دشمنانمان بگیرد.
البته برخی برای این روایت، ادامه ای هم ذکر کرده اند و آن اینکه محمد پس از شنیدن سخنان سران شیعه، و گفتن سخنانی که ذکر شد، آنان را مخفیانه به حضور امام سجاد(علیه السلام) می برد و وقتی گزارش محمد حنفیه تمام می شود، آن حضرت می فرماید:
یا عمّ، لو انّ عبد زنجیاً تعصب لنا اهل البیت یوجب علی الناس مؤازرته، وقد ولّیتک هذا الامر فاصنع ما شئت.
ای عمو، اگر برده ای زنگی هم به پشتیبانی از ما اهل بیت(علیهم السلام) قیام کند، حمایت از او بر مردم لازم است و در این مورد، من به شما ولایت دادم، هر طور صلاح می دانی عمل کن.
و در ادامه روایت آمده که آنها به یکدیگر می گفتند: زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند و گفتند دوست داریم خدا به وسیله هر کس از بندگانش که خواهد انتقام ما را از دشمنان بگیرد و اگر راضی نبودند ما را نهی می کردند.22
آنچه از این روایت به دست می آید این است که اگر کسی پیدا شد و انتقام اهل بیت(علیهم السلام) را گرفت، آنان راضی و خشنود خواهند شد. اما آیا صرف راضی بودن به کار کسی، بیانگر تأیید عمل آن شخص است؟ و آیا صرف اینکه امام(علیه السلام) آنان را نهی نکرد، بیانگر این است که امام(علیه السلام) در آن لحظه قیام مختار را تأیید کرده است؟
شیعه واقعی از زبان ائمه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com