- عضویت
- 10/7/20
- ارسال ها
- 1,918
- امتیاز واکنش
- 23,591
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
در روایت داریم: «لما جعل المأمون إلی علی بن موسی الرضا علیه السلام ولایةالعهد»؛ (تفسیرالإمام العسکری/312) وقتی ولایت عهدی برای حضرت رضا تثبیت شد، «دخل علیه آذنه»؛ روزی دربان حضرت رضا علیه السلام خدمت حضرت عرض کرد: «إن قوماً بالباب یستأذنون علیک یقولون نحن من شیعة علی علیه السلام »؛ عده ای آمده اند و می گویند ما شیعه علی علیه السلام هستیم و می خواهیم خدمت امام رضا علیه السلام برسیم. حضرت فرمود: «أنا مشغول فاصرفهم»؛ من کار دارم آن ها را رد کن. «فصرفهم، فلما کان فی الیوم الثانی جاءوا و قالوا کذلک مثلها»؛ آن عده فردا باز آمدند و همان حرف را تکرار کردند: ما جمعی از شیعیان علی علیه السلام هستیم و آمده ایم آقا را زیارت کنیم. حضرت دوباره فرمود: «إصرفهم»؛ آن ها را بر گردان. «إلی أن جاءوه هکذا یقولون و یصرفهم شهرین»؛ برای مدت دو ماه هر روز آن ها می آمدند و درخواستشان را عرضه می کردند و حضرت می فرمود: من کار دارم، بگو بروند. «ثم أیسوا من الوصول»؛ آنان ناامید شدند. «و قالوا للحاجب قل لمولانا إنًا شیعة أبیک علی بن أبی طالب علیه السلام و قد شمت بنا أعداؤنا فی حجابک لنا»؛ به دربان حضرت گفتند به امام بگو: ما شیعیان پدرت علی بن ابی طالب علیه السلام هستیم. ما دو ماه است می آییم و شما اجازه نمی دهید. این مایه شماتت دشمنان شده است. «و نحن ننصرف هذه الکرّة و نهرب من بلدنا خجلًا و أنفةً مما لحقنا»؛ ما از این جا می رویم؛ ولی از شهرمان نیز فرار می کنیم. چراکه وقتی این داستان در آن جا نقل شود مردم می گویند حتماً آن ها گنـ*ـاه بزرگی مرتکب شده اند که آقا راهشان نداده است. «و عجزاً عن احتمال مضض ما یلحقنا بشماتة الأعدائنا»؛ برو و به آقا بگو: ما تلخی شنیدن این شماتت اعداء را دیگر نمی توانیم تحمل کنیم.
«فقال علی بن موسی الرضا علیه السلام ائذن لهم لیدخلوا»؛ وقتی کار به این جا رسید، حضرت فرمود: بگو بیایند. «فدخلوا علیه فسلّموا علیه فلم یردّ علیهم و لم یأذن لهم بالجلوس»؛ آنان آمدند سلام و احترام کردند؛ اما حضرت اعتنایی به آن ها نکرد، حتی اجازه نشستن هم به آن ها نداد. توجه کنید: در این جا تنبیه آنان تکمیل شد. «فبقوا قیاماً»؛ همین طور ایستادند. «فقالوا یا ابن رسول الله ما هذا الجفاء العظیم و الاستخفاف بعد هذا الحجاب الصعب»؛ آن عده گفتند: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم راز این که پس از دوماه انتظار دیدار، ما را این گونه مورد خفت و خواری قرار می دهید چیست؟ «أیّ باقیة تبقی منّا بعد هذا؟» با این رفتاری که با ما شیعیان می کنید دیگر کسی شیعه نمی ماند. حضرت فرمود این آیه را خوانده اید؟ «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواً عن کثیر»؛ هر بلایی به شما می رسد، حاصل رفتار خودتان است. آن عده بیشتر ناراحت شدند و گفتند: مگر ما چه گناهی کرده ایم که این گونه باید تنبیه شویم؟ حضرت در جواب فرمودند: «ما اقتدیت إلا بربی عزوجل فیکم و برسول الله و بأمیرالمؤمنین و من بعده من آبائی الطاهرین علیه السلام عتبوا علیکم فاقتدیت بهم»؛ این را من از قرآن یاد گرفتم که شما را مورد عتاب قرار دهم؛ پدران من هم همین طور بودند. «قالوا لماذا یا ابن رسول الله»؛ آنان گفتند: مگر ما چه گناهی کرده ایم؟ «قال لدعواکم أنکم شیعة أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام؛ زیرا شما دروغ بزرگی گفتید. شما ادعا می کنید که شیعه هستید؛ ولی شیعه نیستید. چون این ادعای دروغ را کردید باید مجازات بشوید.
«فقال علی بن موسی الرضا علیه السلام ائذن لهم لیدخلوا»؛ وقتی کار به این جا رسید، حضرت فرمود: بگو بیایند. «فدخلوا علیه فسلّموا علیه فلم یردّ علیهم و لم یأذن لهم بالجلوس»؛ آنان آمدند سلام و احترام کردند؛ اما حضرت اعتنایی به آن ها نکرد، حتی اجازه نشستن هم به آن ها نداد. توجه کنید: در این جا تنبیه آنان تکمیل شد. «فبقوا قیاماً»؛ همین طور ایستادند. «فقالوا یا ابن رسول الله ما هذا الجفاء العظیم و الاستخفاف بعد هذا الحجاب الصعب»؛ آن عده گفتند: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم راز این که پس از دوماه انتظار دیدار، ما را این گونه مورد خفت و خواری قرار می دهید چیست؟ «أیّ باقیة تبقی منّا بعد هذا؟» با این رفتاری که با ما شیعیان می کنید دیگر کسی شیعه نمی ماند. حضرت فرمود این آیه را خوانده اید؟ «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواً عن کثیر»؛ هر بلایی به شما می رسد، حاصل رفتار خودتان است. آن عده بیشتر ناراحت شدند و گفتند: مگر ما چه گناهی کرده ایم که این گونه باید تنبیه شویم؟ حضرت در جواب فرمودند: «ما اقتدیت إلا بربی عزوجل فیکم و برسول الله و بأمیرالمؤمنین و من بعده من آبائی الطاهرین علیه السلام عتبوا علیکم فاقتدیت بهم»؛ این را من از قرآن یاد گرفتم که شما را مورد عتاب قرار دهم؛ پدران من هم همین طور بودند. «قالوا لماذا یا ابن رسول الله»؛ آنان گفتند: مگر ما چه گناهی کرده ایم؟ «قال لدعواکم أنکم شیعة أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام؛ زیرا شما دروغ بزرگی گفتید. شما ادعا می کنید که شیعه هستید؛ ولی شیعه نیستید. چون این ادعای دروغ را کردید باید مجازات بشوید.
شیعه واقعی از زبان ائمه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com