Narín✿
سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
- عضویت
- 1/12/19
- ارسال ها
- 2,131
- امتیاز واکنش
- 43,894
- امتیاز
- 418
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
بر فراز بام آواز ایران
استاد پرآوازه آواز ايرانزمين محمدرضا شجريان پس از سالياني رنج و اندوه به ديار باقي پر کشيد و صداي گرم و دلنشينش را در سينههاي مردم عاشق به يادگار گذاشت. در ميان هنرمندان فرازمند جهان کم بودهاند کساني که در نهانخانه جان ميليونها مردم به خاطر هنرشان نفوذ کرده باشند. استاد شجريان از معدود هنرمنداني بود که با روح فرهنگ اين مرز و بوم گره خورد و دل آدميان را به دنبال صدايش به يغما برد. نگارنده اين سطور خاطرات زيادي از او شنيده است که جاي ذکرش نيست. روزي برايم گفت در کنسرتهاي خارج از کشور کساني که فارسي نميدانند و شرکت ميکنند، شيفتگيشان از اين صدا و آواز است که اينها را به سوي خود ميکشاند و درشگفتند که اين صدا از کدام حلقوم و حنجرهاي برکشيده ميشود. باز برايم ميگفت: در دريا روي قايق ميخواندم، صدايم که به اوج ميرفت، مرغان دريا بالاي سرم پرواز ميکردند. بايد بگويم شجريان هنرهاي ديگري در کارنامه خود داشت که از آوازش کم نبودند. خوشنويسي، گلکاري، گياهشناسي، گلپروري در کنار موسيقي به همراه داشت. از او شنيدم که ميگفت عاشق خاکم و غالب گلهاي خودروي وحشي که در کوهساران ميرويد، ميشناسم. دانش موسيقي او کمتر از آوازش نبود. شعرشناسي و سبکشناسي و اينکه کدام اوزان عروضي را در کدام دستگاه موسيقي بخواند، از هنرهاي کمنظير او بود. همانطور که صدا در دستگاهها و رديفها و گوشههاي مختلف شکل ميگيرد، شعر نيز در بهطور مختلف و اوزان عروضي متعدد نظم ميگيرد. حفظ تناسب وزن شعر با دستگاه و گوشه و رديف، کاري بود که شجريان از آن غفلت نميکرد. در کنار اين همه زيبايي، حفظ استقلال شخصيت و هويت کارياش بود. هيچگاه گوهر هنرش را با زر ناسره سودا نميکرد و اين دُرِ لفظ دري را با حزبي و گروهي گره نميزد. بالهاي هنرش را براي مردمش پرواز ميداد، هر شعري را مناسب با اوضاع روزگار برميگزيد و ميخواند. از آن مهمتر، چيزي که شجريان را صدرنشين کرد، تعهدش به هنر و همدلي و همدرديش با مردم بود. آواز را براي آواز نميخواست. آواز را روشي در جهت احياي فرهنگ مردم ايران به کمال رسانيد. او عطار و مولوي و حافظ و سعدي را به خانههاي مردم برد. گوش مردم را با سرودههاي شاعران بزرگ آشنا کرد. شاهکاري که تمام مردم به استقبالش شتافتند، خواندن چند بيت مثنوي و صداي به اوج نشسته «ربناي» او بود که آياتي چند از قرآن را با سليقه بيهمتاي هنري خود برگزيده بود و در بهترين حالات معنوي بر سر سفرههاي مردم حضور داشت و همه شيداي شنيدن شور آواز و دعاي «ربنايش» بودند. حيف که سالها اين آواز ملکوتي از مردم دريغ داشته شد. اميد است مسئولان رسانه ملي اين صداي روحي و معنوي را به صداوسيما بازآورند و «ربناي»اي که وقف مردم شد، به گوش مردم بسپارند. و در پايان خطاب به او از قول فرخي سيستاني ميگويم: «شرف و قيمت و قدر تو به فضل است و هنر/ نه به ديدار و به دينار و به سود و به زيان/ هر بزرگي که به فضل و هنر گشت بزرگ/ نشود خُرد به بد گفتن بهمان و فلان/ گرچه بسيار بماند به نيام اندر تير/ نشود کُند و نگردد هنر تيغ نهان».
مطبوعات روز
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com