خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اینان‌ با در نظر گرفتن‌ مورد آیه، یک‌گونه‌ عصمت‌ از خطا قائل‌ شده‌اند. حال‌ آنکه‌ آیه‌ نخست‌ که‌ به‌طور مطلق‌ دستور مشورت‌ می‌دهد، شامل‌ مورد بحث‌ در این‌ آیه‌ نیز می‌شود، زیرا رهبر نیز از جمله‌ مؤ‌منانی‌ است‌ که‌ در کارهای‌ مربوط‌ به‌ مقام‌ مسؤ‌ولیت‌ خویش، باید راه‌ مشورت‌ را پیش‌ گیرد و نمی‌تواند مفاد این‌ آیه، یک‌ حالت‌ استثنایی‌ باشد.
ظاهر آیه‌ نیز همین‌ معنا را ایفاد می‌کند که‌ در مقام‌ تنفیذ (تنفیذ رأی‌ اکثریت) دغدغه‌ به‌ خود راه‌ مده، و بر خداوند تکیه‌ داشته‌ باش‌ که‌ ضامن‌ سلامتی‌ راه‌ است. خداوند، به‌ پیامبرش‌ و هر مقام‌ مسؤ‌ول، این‌ اطمینان‌ را می‌دهد که‌ اگر روال‌ کار، طبق‌ متعارف‌ باشد و بر شیوه‌ عقل‌پسند رفتار شود، سلامت‌ آن‌ تضمین‌ شده‌ است‌ و او است‌ که‌ هر که‌ بر راه‌ مستقیم‌ حرکت‌ کند، او را به‌ هدف‌ مقصود، به‌ سلامت‌ برساند. مصلحت‌ نیز ایجاب‌ می‌کند که‌ رهبران‌ - در هر مقام‌ - به‌ آرای‌ شایستگان‌ احترام‌ نهند.
‌ ‌از دیدگاه‌ روایات‌
از دیدگاه‌ روایات‌ نیز تاکید شده‌ که‌ سزاوار نیست‌ از رأی‌ صاحب‌نظران‌ تخلف‌ شود:
امام‌ ابوجعفر باقر(ع) فرمود: «قیل‌ لرسول‌ ا(ص): ما الحزم؟ قال: مشاورة‌ ذوی‌ الرأی‌ و اتباعهم(»).
از پیامبر اکرم‌ پرسیده‌ شد: حزم‌ (استواری‌ در تصمیم) چیست؟ فرمود: مشورت‌ با صاحب‌نظران‌ و پیروی‌ از آنان! لذا مولا امیر مؤ‌منان‌ می‌فرماید: «الخلاف‌ یهدم‌ الرأی.» (مائده/ 24) مخالفت‌ با صاحب‌نظران‌ مایه‌ تباهی‌ رأی‌ تصمیم‌گیرنده‌ است. در همین‌ راستا، پیامبر نیز می‌فرماید:
«الحزم‌ أن‌ تستشیر ذا الرأی‌ و تطیع‌ أمره. قال: اًذا أشار علیک‌ العالق‌ الناصح‌ فاقبل، و اًیاک‌ و الخلاف‌ علیهم، فاًن‌ فیه‌ الهلاک(»). استواری‌ در تصمیم‌گیریها آنگاه‌ است‌ که‌ با صاحب‌نظران‌ به‌ مشورت‌ بنشینی‌ و از صلاحدید آنان‌ پیروی‌ کنی. و هر گاه‌ خردمندان‌ دلسوز نظری‌ دادند، زنهار تا مخالفت‌ نورزی‌ و آن‌ را بپذیری، زیرا مخالفت‌ با آنان‌ مایه‌ هلاکت‌ و تباهی‌ عمل‌ است.
یا فرموده‌ است: «استرشدوا العاقل‌ و لا تعصوه‌ فتندموا(»). با خردمندان‌ به‌ کنکاش‌ بنشینید و با آنان‌ مخالفت‌ نورزید که‌ پشیمانی‌ درپی‌ دارد.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
روایات‌ در این‌ زمینه‌ فراوان‌ است‌ و از هرگونه‌ مخالفت‌ با صاحب‌نظران‌ شایسته، بر حذر داشته‌ است.
و این‌ دستورات، شامل‌ همه‌ مقامات‌ مسؤ‌ول‌ می‌گردد، و دلیلی‌ بر استثنأ وجود ندارد، و معقول‌ هم‌ نیست. و لذا است‌ که‌ امام‌ صادق(ع) می‌فرماید: «لا یطمعن‌ القلیلُ‌ التجربه، المعجبُ‌ برأیه‌ فی‌ رئاسةٍ(»). هرگز کسی‌ که‌ پیشینه‌ آزمودگی‌ ندارد و شیفته‌ رأی‌ خویشتن‌ است، در پی‌ رسیدن‌ به‌ ریاست‌ نباشد.
‌ ‌با چه‌ کسی‌ مشورت‌ شود؟
در وصیت‌ پیامبر به‌ امیر مؤ‌منان‌ گذشت: «اجعلوه‌ شوری‌ بین‌ المؤ‌منین(») یا «تجعلونه‌ شوری‌ بین‌ العابدین‌ من‌ المؤ‌منین(»). طرف‌ مشورت‌ باید از تعهد ایمانی‌ برخوردار باشد.
در روایات، علاوه‌بر کارشناسی، خردمندی‌ و حسن‌ نیت، پارسایی‌ و خداترسی‌ نیز شرط‌ شده‌ است.
مولا امیر مؤ‌منان‌ می‌فرماید: «شاور فی‌ حدیثک‌ الذین‌ یخافون‌ ا(»).
امام‌ صادق‌ به‌ سفیان‌ ثوری‌ می‌فرماید: «و شاورهم‌ فی‌ امرک‌ الذین‌ یخشون‌ ا عزوجل(»). نیز می‌فرماید: «استشر العاقل‌ من‌ الرجال‌ الوَرِ‌ع، فاًنه‌ لا یأمر اً‌لا‌ بخیر. و اًیاک‌ و الخلاف، فاًن‌ خلاف‌ الوِرِ‌ع‌ العاقل، مفسدةٌ‌ فی‌الدین‌ و الدنیا(»). با فرزانگان‌ پارسا به‌ کنکاش‌ بنشین، زیرا جز به‌ نیکی‌ و صلاح‌ دستور نمی‌دهند، زنهار تا با رأی‌ آنان‌ مخالفت‌ نورزی‌ که‌ دین‌ و دنیای‌ خود را تباه‌ ساخته‌ای!
خلاصه، اوصافی‌ که‌ مشورت‌شونده‌ را شایسته‌ می‌سازد، عقل، ایمان، وَرَ‌ع، نُصح‌ و تعهُّد. علاوه‌بر کارشناسی‌ مربوطه‌ است.
مولا امیر مؤ‌منان(ع) می‌فرماید: «أفضلُ‌ من‌ شاورتَ‌ ذو التجارب(»).
بهترین‌ کسانی‌ که‌ می‌توانند طرف‌ مشورت‌ قرار گیرند صاحبان‌ تجربه‌اند.
‌ ‌فایده‌ مشورت‌
فایده‌ مشورت‌ و پیروی‌ از آن، در آن‌ است‌ که‌ در صورت‌ رسیدن‌ به‌ صواب، موجب‌ ستایش‌ است، و در صورت‌ خطا، عذری‌ موجه‌ و مقبول.
امام‌ موسی‌بن‌ جعفر(ع) می‌فرماید: «من‌ استشار لم‌ یعدم‌ عند الصواب‌ مادحاً، و عند الخطأ عاذراً(»).
هرکه‌ با مشورت‌ کاری‌ انجام‌ دهد، اگر درست‌ آید، کار او ستوده‌ است. و اگر نادرست‌ آید، جای‌ نکوهش‌ نیست‌ و معذور خواهد بود. و در سایه‌ مشورت‌ است‌ که‌ نظر صائب‌ بدست‌ می‌آید.
مولا امیر مؤ‌منان‌ می‌فرماید: «اضربوا بعض‌ الرأی‌ ببعض‌ یتولدینه‌ الصواب(») اندیشه‌ها را با یکدیگر بسنجید تا رأی‌ صواب‌ از آن‌ آشکار گردد. لذا مقتضایِ‌ خرَد است‌ که‌ رهبران، در تمامی‌ سیاستگذاریها، از راه‌ مشورت‌ با کارشناسان‌ شایسته‌ اقدام‌ کنند، که‌ به‌ صواب‌ نزدیکتر و مایه‌ ستایش‌ است. و در صورت‌ خطا، عذر موجه‌ و قابل‌ قبولی‌ است. و هرگز مورد ملامت‌ قرار نخواهند گرفت.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این‌رو، کار با مشورت‌ هرگز پشیمانی‌ ندارد. پیامبر اکرم(ص) به‌ مولا امیر مؤ‌منان(ع) می‌فرماید: «یا علی، ما حار من‌ استخار، و لا ندم‌ من‌ استشار(»). هرگز سرگردان‌ نخواهد ماند کسی‌ که‌ از خداوند درخواست‌ رهنمود کند. و هرگز پشیمان‌ نمی‌گردد کسی‌ که‌ کاری‌ را با مشورت‌ انجام‌ دهد!
‌ ‌اعتبار رأی‌ اکثریت‌
در حکومت‌ دینی‌ مردمی‌ و به‌ تعبیر امروز، جمهوری‌ اسلامی، حق‌ مردم‌ است‌ که‌ در ادارة‌ نظام‌ سهیم‌ باشند و آرأ آنان‌ محترم‌ شمرده‌ شود، خواه‌ در سطح‌ عموم‌ یا نهادهای‌ برخاسته‌ از متن‌ جامعه‌ و با گزینش‌ مردم. مولا امیر مؤ‌منان، در این‌باره‌ تأکید فراوان‌ دارد: می‌فرماید: «و الزموا السوادَ‌ الأ‌عظم، فاًن‌ یَدَ‌اِ‌ عَلَی‌ الجامعة(»). با انبوه‌ مردم‌ همگام‌ باشید، زیرا دست‌ عناید الهی‌ بر سر انبوه‌ ملت‌ است. نیز می‌فرماید: «اِلزموا ما عُقد علیه‌ حُبلُ‌ الجماعة(»). به‌ آنچه‌ بافت‌ انبوه‌ امت‌ بر آن‌ است، چنگ‌ زنید.
آیه‌ «و اعتصموا بحبل‌ا جمیعاً‌ و لا تفرقوا» (آل‌عمران/ 102) و نیز به‌ همین‌ حقیقت‌ اشارت‌ دارد: به‌ ریسمان‌ ناگسستنی‌ الهی‌ چنگ‌ زنید و از هم‌ پراکنده‌ نگردید. نهی‌ در «و لا تفرقوا»، به‌عنوان‌ تبیین‌ و تفریع‌ بر امر «و اعتصموا بحبل‌ ا جمیعاً» آمده‌ و این‌ می‌رساند که‌ چنگ‌ زدن‌ به‌ ریسمان‌ الهی، همان‌ پیوستن‌ به‌ بافت‌ جماعت‌ امت‌ است. و لذا است‌ که‌ مولا امیر مؤ‌منان، «حبل‌ الجماعة» را به‌جای‌ «حبل‌ ا» بکار برده‌ و تفسیر آن‌ به‌شمار می‌رود.
«الزموا ما عقد علیه‌ حبل‌ الجماعة‌ و بنیت‌ علیه‌ ارکان‌ الطاعة.» (آل‌عمران/ 102) در بافت‌ جماعت‌ مسلمین‌ بپیوندد، که‌ پایه‌ طاعت‌ و دینداری‌ بر آن‌ استوار است.
«و الزموا السواد الأ‌عظم، فاًن‌ ا علی‌ الجماعة. و ایاکم‌ و الفرقة، فاًن‌ الشاذ للشیطان، کما أن‌ الشاذ‌ من‌ الغنم‌ للذئب.» (آل‌عمران/ 102) با انبوه‌ مردمی‌ همراه‌ باشید، زیرا دست‌ عنایت‌ حق‌ بر سر آنان‌ است. زنهار که‌ از پراکندگی‌ بپرهیزید که‌ نصیب‌ دیو خواهید گشت، همانگونه‌ که‌ گوسفند جدا از گله، نصیب‌ گرگ‌ است.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
در دستورالعملی‌ که‌ برای‌ مالک‌ اشتر نوشته‌ است‌ آمده: «همواره‌ در سیاستگذاریهای‌ راه‌ میانه‌ را برگزین، که‌ به‌ حق‌ نزدیکتر و جوانب‌ عدالت‌ را فراگیرتر است. و بیشتر و بهتر می‌توان، رضایت‌ همگان‌ را فراهم‌ نمود. زیرا ناخشنودی‌ عامه‌ (انبوه‌ امت) همچون‌ سیلی‌ خروشان، خواسته‌های‌ خاصه‌ (نزدیکان) را درهم‌ فرو می‌ریزد، ولی‌ نارضایتی‌ نزدیکان‌ قابل‌ چشم‌پوشی‌ است...(»).
‌ ‌مصونیت‌ جماعت‌
از دیدگاه‌ آیات‌ و روایات، یک‌ مصونیت‌ جمعی‌ برای‌ انبوه‌ امت‌ لحاظ‌ گردیده‌ است، و به‌ عبارتی‌ آرأ عمومی‌ و اکثریت‌ قاطع، از جانب‌ حق، بیمه‌ شده‌ است. آیه‌ اعتصام‌ (آل‌عمران/ 102) و آیه‌ منع‌ از تنازع‌ (انفال/ 46) و آیات‌ نکوهش‌ از تفرق‌ (روم/ 32، آل‌عمران/ 105) و اتباع‌ سُبُل‌ (انعام/ 153) و دیگر آیات‌ بر همین‌ أمر تاکید دارند، علاوه‌بر روایات‌ مربوطه: «و الزموا السواد الأ‌عظم...» و «الزموا ما عُقد علیه‌ حبل‌ الجماعة...» که‌ گذشت.
این‌ نکته‌ در کلام‌ مولا امیر مؤ‌منان(ع): «فاًن‌ یدا علی‌ الجماعة» قابل‌ توجه‌ است، که‌ دست‌ عنایت‌ حق‌ بر سر جماعت‌ است، یعنی: همای‌ رحمت‌ الهی، تنها بر فراز انبوه‌ مسلمین‌ پر افشان‌ است، و هرکه‌ در سایه‌ این‌ رحمت‌ قرار گیرد، از این‌ ریزش‌ بی‌پایان‌ بهره‌مند است، و آن‌که‌ کنار گرفته‌ محروم!
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «اًن‌ ا وعدنی‌ فی‌ أمتی، و أجارهم‌ من‌ ثلاث: لا یعمهم‌ بِسَنَةٍ، و لا یستأصلهم‌ بعدو‌ و لا یُجعهم‌ علی‌ ضلالةٍ(»)
خداوند، مرا نوید داده‌ که‌ امت‌ اسلامی‌ از سه‌ آفت‌ مصون‌ باشند:
1. هیچ‌گاه‌ قحطی‌ و خشکسالی‌ آنان‌ را فرا نگیرد.
2. هیچ‌گاه‌ دشمن‌ بر گستره‌ قلمرو اسلامی‌ چیره‌ نگردد.
3. هیچ‌گاه‌ بر امر باطلی‌ اتفاق‌ نظر ننمایند.
و مسأله‌ «لا تجتمع‌ أمتی‌ علی‌ ضلال»، واقعیتی‌ است‌ انکارناپذیر که‌ با در نظر گرفتن‌ حکمت‌ الهی‌ و قاعده‌ لطف، کاملاً‌ قابل‌ توجیه‌ است. و اگر برخی‌ از این‌ سخن‌ حق‌ سوء استفاده‌ کرده، راه‌ اشتباه‌ مصداقی‌ را پیموده‌اند، این‌ حاکی‌ از سوء فهم‌ یا سوء نیت‌ آنان‌ می‌باشد. زیرا آنچه‌ را که‌ اینان‌ به‌عنوان‌ «اجماع‌ امت» مطرح‌ کرده‌اند، تنها اجتماع‌ سران‌ چند قبیله، آنهم‌ به‌ شیوه‌ عرب‌ جاهلی‌ بوده، و هرگز سران‌ امت‌ (بزرگان‌ صحابه) و توده‌ مردم‌ در آن‌ نقش‌ نداشته‌اند. و اساساً‌ «جماعت‌ امت»، برگزیدگان‌ امت‌ و مقبول‌ مردمند.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
ابوجعفر برقی‌ از امام‌ صادق(ع) روایت‌ می‌کند، فرمود: «سُئل‌ رسول‌ا(ص): من‌ جماعة‌ أمتک؟ فقال: جماعة‌ امتی‌ أهل‌ الحق‌ و اًن‌ قلوا(»). و در روایت‌ دیگر آمده: «من‌ جماعة‌ أمتک؟ قال: من‌ کان‌ علی‌ الحق‌ و ان‌ کانوا عشرة(»). لذا امام‌ ابوجعفر باقر(ع) می‌فرماید: «اًن‌ القلیل‌ من‌ المؤ‌منین‌ کثیر(») مؤ‌منان، گرچه‌ اندک‌ باشند بسیارند.
‌ ‌شاخصة‌ «جماعة‌ المؤ‌منین»
در اینجا ممکن‌ است‌ برخی‌ سوء استفاده‌ کرده، همانند صدر اسلام، جماعت‌ مؤ‌منین‌ را در همفکران‌ خویش‌ بدانند و بگویند: مقصود از مؤ‌منان‌ که‌ جماعت‌ امت‌ را تشکیل‌ می‌دهند مائیم!
ولی‌ جماعت‌ المؤ‌منین، شاخصه‌ای‌ دارد که‌ در انبوه‌ امت‌ ایران، در این‌ دوران، به‌ پیروی‌ از رهبر کبیر انقلاب‌ امام‌ راحل‌ قدس‌ سره، عیان‌ گردید و آن، شعار توحید (توحید کلمه‌ و کلمه‌ توحید(» و ندای‌ «وا اسلاما» بود که‌ سر دادند و بر سر این‌ کلمه‌ ایستادند و فداکاریها کردند، تا محبوب‌ پیروزی‌ و مطلوب‌ نهایی‌ خویش‌ (حاکمیت‌ نظام‌ اسلامی) را در بر گرفتند «الذین‌ قالوا ربنا ا ثم‌ استقاموا تتنزل‌ علیهم‌ الملائکة(»).
این‌ شاخصه، هنوز هم‌ در انبوه‌ این‌ ملت‌ پابرجا است‌ و موجب‌ حضورشان‌ در همه‌ صحنه‌ها است، و لایزال‌ پابرجا خواهد ماند «و العاقبة‌ للمتقین».
ولی‌ کسانی‌ که‌ در آن‌ روز و امروز با هدفهای‌ خاص، در پی‌ جناح‌بندی‌ و بر سر قدرت‌ در ستیزند، همانا مصداق‌ بارز «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب‌ ریحکم» (انفال/ 46) می‌باشند، و از جرگه‌ مؤ‌منان‌ متعهد و صالحان‌ بیرون.
این‌ شاخصه، محدوده‌ جماعة‌ المؤ‌منین‌ را مشخص‌ می‌سازد: هرکه‌ نوای‌ حق‌خواهی‌ نوازد و در جهت‌ عام‌ قدم‌ بردارد، خودی‌ است. و هرکه‌ در راستای‌ خویشتن‌خواهی‌ و مصلحت‌ خاص‌ قدم‌ نهد غیر خود است!


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
‌اکثریت‌ در قرآن‌
برخی‌ را گمان‌ بر آن‌ است‌ که‌ قرآن، اکثریت‌ را به‌طور مطلق‌ و در همة‌ موارد، نکوهش‌ کرده‌ است: «و ما وجدنا لأ‌کثرهم‌ من‌ عهد» (اعراف/ 102) بیشترشان‌ را بر سر پیمان‌ خود نیافتیم. «و أکثرهم‌ للحق‌ کارهون» (مومنون/ 7) بیشترینشان، حق‌ را ناخشنود دارند. «و لا تجد أکثرهم‌ شاکرین» (اعراف‌ / 17) بیشترینشان‌ را، سپاس‌گذار نخواهی‌ یافت. و از این‌ قبیل‌ آیات‌ که‌ در قرآن‌ فراوان‌ است: «و اًن‌ تطع‌ أکثر من‌ فی‌ الأ‌رض‌ یُضلوک‌ عن‌ سبیل‌ا..» (انعام‌ / 116) اگر از بیشترین‌ مردم‌ روی‌ زمین‌ پیروی‌ کنی، تو را از راه‌ خدایی‌ گمراه‌ خواهند ساخت...
و چنین‌ نتیجه‌ گرفته‌اند که‌ در منطق‌ قرآن، پیروی‌ از اکثریت‌ مردم‌ - در هر زمینه‌ - همواره‌ گمراه‌کننده‌ است! اما به‌عقیدة‌ ما این‌ برداشت‌ از قرآن، ناظر به‌ کلیة‌ اوضاع‌ و احوال‌ و همه‌ جوامع‌ و در همة‌ موارد نیست. نمی‌توان‌ فرض‌ نمود که‌ منطق‌ قرآن‌ بر آن‌ است‌ که‌ آرأ اکثریت، همواره‌ و در هر زمینه، ناصواب‌ و قرین‌ خطا است، و نظر اقلیت‌ همیشه‌ و در هر مورد قرین‌ صواب‌ است. این، با منطق‌ عقل‌ سازگار نیست‌ و به‌ طریق‌ اولی‌ با منطق‌ شرع‌ در تضاد‌ است.
مثلاً‌ اگر ولی‌ امر مسلمین‌ به‌ فرماندهی‌ دستور دهد که‌ با مشورت‌ در سازماندهی‌ کارهایش‌ اقدام‌ کند، و طرف‌ مشورت‌ او را ده‌ تن‌ از کارشناسان‌ مربوطه‌ معین‌ سازد، آنگاه‌ به‌ این‌ فرمانده‌ بگوئیم: منطق‌ قرآن‌ بر آن‌ است‌ که‌ اگر هشت‌ تن‌ موافق‌ و دو تن‌ مخالف‌ بودند، بایستی‌ از رأی‌ آن‌ دو تن‌ پیروی‌ کنی، زیرا «أکثرهم‌ لا یعقلون»!! (مائده/ 103) یا موقعی‌ که‌ اکثریت‌ قاطع‌ مردم‌ ایران‌ - مردمی‌ که‌ دارای‌ رشد سـ*ـیاسی‌ بالا و بینش‌ و شناخت‌ کامل‌ از اسلام‌ و انقلاب‌ بودند - به‌ ندای‌ امام‌ راحل، لبیک‌ گفته‌ و آری‌ گفتند، بگوئیم: ناصواب‌ گفته‌اند، و آن‌ چند تن‌ شکست‌ خورده‌ از قافله‌ عقب‌ مانده، که‌ لـ*ـب‌ فرو بستند یا جرأت‌ مخالفت‌ کردند، درست‌ رفته‌اند. به‌ این‌ دلیل‌ که‌ «أکثر الناس‌ لا یعلمون» (اعراف/ 187) یا «اکثرهم‌ للحق‌ کارهون»!!


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
‌نظارت‌ متقابل‌
یکی‌ از مهمترین‌ جوانبی‌ که‌ در تنظیم‌ حیات‌ اجتماعی‌ مسلمین‌ نقش‌ اساسی‌ دارد، جنبة‌ مسؤ‌ولیت‌ عمومی‌ و همگانی‌ امت‌ است‌ که‌ به‌عنوان‌ فریضة‌ «امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر» مطرح‌ گردیده‌ است. هر فرد مسلمان‌ در محیط‌ نفوذ خود مسؤ‌ول‌ سلامت‌ و پاکی‌ آن‌ محیط‌ می‌باشد. هرکس‌ در درجه‌ اول‌ مسؤ‌ول‌ پاک‌ زیستن‌ خود «علیکم‌ أنفسکم» (مائده/ 105) خود را دریابید. پاک‌ زیستن‌ اهل‌ و وابستگان‌ خود «قوا أنفسکم‌ و أهلیکم‌ ناراً(») خود و بستگان‌ خود را از آتش‌ نگاه‌ دارید. و سپس‌ مسؤ‌ول‌ پاک‌ نگاه‌ داشتن‌ جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کند «و کذلک‌ جعلناکم‌ أمةً‌ وسطاً‌ لتکوفوا شهدأ علی‌ الناس» (بقره/ 143) امت‌ اسلامی، مسؤ‌ولیت‌ پاک‌ نگاه‌ داشتن‌ همگان‌ را برعهده‌ دارند. لذا در حدیث‌ آمده‌ است: «کلکم‌ راعٍ‌ و کلکم‌ مسؤ‌ول‌ عن‌ رعیته(») همه‌ مسؤ‌ولیت‌ سرپرستی‌ دارید و همه‌ نسبت‌ به‌ کسانی‌ که‌ تحت‌ سرپرستی‌ شمایند مسؤ‌ول‌ هستید.
این‌ مسؤ‌ولیت‌ و سرپرستی، ربطی‌ به‌ رتبه‌ و مقام‌ اجتماعی‌ شخص‌ ندارد، و اَحیاناً‌ یک‌ مأمور، مسؤ‌ول‌ رفتار آمر خویش‌ می‌شود. و لذا همان‌گونه‌ که‌ مسؤ‌ولین‌ دست‌ بالا، بر رفتار زیردستان‌ نظارت‌ دارند و مسؤ‌ول‌ می‌باشند، همچنین‌ مأمورین‌ زیردست، بر رفتار و کردار و حتی‌ گفتار مسؤ‌ولین‌ فوق‌ نظارت‌ داشته، مسؤ‌ول‌ اَ‌عمال‌ و تصرفات‌ آنان‌ می‌باشند و نبایستی‌ بی‌تفاوت‌ باشند، که‌ این‌ بی‌توجهی‌ در اسلام، جرم‌ محسوب‌ می‌شود. زیرا همین‌ بی‌تفاوتی‌ها موجب‌ گستاخی‌ و زیاده‌روی‌ دست‌ بالا می‌گردد، و جامعة‌ این‌ چنینی، راه‌ فساد را می‌پیماید.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
توضیح‌ آنکه‌ در ساختار جامعه‌ اسلامی، مسوولیت‌ها به‌ شکل‌ مخروط‌ از نقطه‌ بالا شروع‌ می‌شود، و هم‌چنین‌ در حال‌ گسترش‌ است‌ تا به‌ پهنای‌ زیر قاعده‌ مخروط‌ منتهی‌ می‌گردد. سپس‌ همین‌ مسؤ‌ولیت‌ به‌ حال‌ تصاعدی، از قاعده‌ مخروط‌ به‌ طرف‌ بالا آغاز می‌شود، و هر زیردستی‌ مسؤ‌ول‌ رفتار بالادست‌ است‌ تا منتهی‌ شود به‌ رأس‌ مخروط، که‌ مقام‌ رهبری‌ جامعه‌ است. و با این‌ شکل‌ مخروط‌ و مسؤ‌ولیت‌ متقابل، تمامی‌ امت، ناظر و شاهد بر اعمال‌ و رفتار همگانند، از بالا به‌ پائین‌ و از پائین‌ به‌ بالا.
این‌ مسؤ‌ولیت‌ دوجانبه، هرگاه‌ به‌ نحو احسن‌ انجام‌ گیرد، چنین‌ جامعه‌ای‌ همواره‌ در حالت‌ اعتدال‌ و توازن‌ به‌سر می‌برد، و پیوسته‌ سلامت‌ و پاکی‌ خویش‌ را در تمامی‌ مراتب‌ و مراحل‌ نگاه‌ داشته‌ است.
با این‌ روش، مسأله‌ «کلکم‌ راعٍ‌ و کلکم‌ مسؤ‌ول‌ عن‌ رعیته» تحقق‌ عینی‌ پیدا کرده‌ است. پیامبر اکرم(ص) در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: «هرگاه‌ مردم، از فریضه‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر شانه‌ خالی‌ کنند، آنگاه‌ است‌ که‌ باید انتظار پیش‌آمدهای‌ ناگوار باشند(»).
باز می‌فرماید: «هرگاه‌ مردم، امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر نموده، در خوبی‌ها و زدودن‌ زشتیها، با یکدیگر همکاری‌ کنند، زندگی‌ خوبی‌ خواهند داشت‌ و هرگاه‌ از این‌ فریضه‌ شانه‌ خالی‌ کنند، برکت‌ از بیان‌ آنان‌ رخت‌ بندد و برخی‌ بر برخی‌ چیره‌ گردند و فریادرسی‌ نخواهند داشت(»).
امام‌ برتر(ع) می‌فرماید: «امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، شیوه‌ انبیا و پیشه‌ صُلَحا و فریضه‌ بزرگی‌ است‌ که‌ دیگر واجبات‌ بر آن‌ استوار می‌باشد، کسب‌ و کارها حلال، نظام‌ بر طرف‌ و زمین‌ آباد می‌گردد(»).
لذا همان‌گونه‌ که‌ مقامات‌ فوق، حق‌ نظارت‌ بر مردم‌ و بر عامه‌ مسؤ‌ولیتهای‌ زیردست‌ را دارند، مردم‌ و مسؤ‌ولیتهای‌ زیردست‌ حق‌ و وظیفه‌ نظارت‌ بر اعمال‌ و جریانات‌ فوق‌ را دارند. این‌جا است‌ که‌ حق، وظیفه‌زا است، حق‌ نظارت، وظیفه‌ نظارت‌ را ایجاب‌ می‌کند و قابل‌ چشم‌پوشیدن‌ از این‌ حق‌ و اعمال‌ وظیفه‌ نیست. از این‌رو، این‌ یک‌ تکلیف‌ متقابل‌ است‌ که‌ از حق‌ متقابل‌ ناشی‌ شده‌ است.
مولا امیر مؤ‌منان(ع) می‌فرماید: «هرگاه‌ خواص، آشکارا دست‌ به‌ تباهی‌ زدند و انبوه‌ مردم‌ بر آنان‌ نشوریدند، هر دو گروه‌ مستوجب‌ عقوبت‌ خواهند بود(»).


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این‌رو، روابط‌ میان‌ مردم‌ و زمامداران‌ در نظام‌ حکومت‌ اسلامی، کاملاً‌ صمیمانه‌ و مستحکم‌ نخواهد بود، هر یک‌ در رفع‌ کاستیها و تکامل‌ یکدیگر می‌کوشند و سعی‌ بر آن‌ دارند تا جامعه، بر صراط‌ مستقیم‌ و با قدمی‌ استوار پیش‌ رود.
‌ ‌بیعت، حق‌ است‌ یا تکلیف؟
در کلام‌ مولا امیر مؤ‌منان(ع) گذشت‌ که‌ از حقوق‌ دولت‌ بر ملت، وفای‌ به‌ بیعت‌ است‌ «الوفأ بالبیعة». بیعت، پیمانی‌ است‌ که‌ میان‌ زعیم‌ مسؤ‌ول‌ و افراد تحت‌ مسؤ‌ولیت‌ او بسته‌ می‌شود و یک‌ شیوه‌ عربی‌ و قبائلی‌ است‌ که‌ همچنان‌ در اسلام‌ جریان‌ یافت. بیعت‌ در اسلام‌ جریان‌ یافت‌ با اندکی‌ تغییر (در محتوا نه‌ در شکل)، بویژه‌ از دیدگاه‌ مکتب‌ تشیع: بیعت‌ از این‌ دیدگاه، در دو عهد حضور و غیبت، حالت‌ متفاوت‌ دارد: در عهد حضور، تکلیف‌ محض‌ است‌ و در عصر غیبت، آمیخته‌ای‌ از حق‌ و تکلیف.
بیعتهایی‌ که‌ پیامبر اکرم(ص) به‌ شیوة‌ قبائلی‌ از مردم‌ می‌گرفت‌ نیز دو گونه‌ بود:
1. بیعتهایی‌ که‌ از قبائل‌ عرب‌ و نیز مردم‌ مدینه‌ برای‌ تثبیت‌ پایه‌های‌ نبوت‌ و زعامت‌ خویش‌ گرفت‌ و با آنان‌ پیمان‌ بست، به‌ همان‌گونه‌ نخست‌ متداول‌ در میان‌ عرب‌ بود. با این‌ تفاوت‌ که‌ به‌ ظاهر، آنان‌ را اقناع‌ می‌نمود تا بپذیرند ولی‌ درواقع، مکلف‌ به‌ پذیرفتن‌ بودند. زیرا او، خود را از جانب‌ خدا، رسول‌ و زعیم‌ و رهبر می‌دانست‌ و سعی‌ بر آن‌ داشت‌ تا به‌ هر شیوه‌ ممکن، موضع‌ خود را نسبت‌ به‌ آنان‌ بقبولاند.
پیامبر، وظیفه‌ رسالت‌ خویش‌ را از فرمان‌ «فاصدع‌ بما تؤ‌مر» (حجر/ 94) دریافت‌ کرده‌ بود و مقام‌ زعامت‌ و رهبری‌ را از آیه‌ ولایت‌ «النبی‌ أولی‌ بالمؤ‌منین‌ من‌ أنفسهم.» (احزاب/ 6) بدین‌ معنا که‌ از روز نخست‌ خود را مسؤ‌ول‌ و رهبر مردم‌ در امر دین‌ و دنیا می‌دانست‌ و نیاز او به‌ بیعت‌ مردمی، صرفاً‌ برای‌ کسب‌ قدرت‌ اجرایی‌ و فراهم‌ شدن‌ امکانات‌ در انجام‌ دستورات‌ الهی‌ بود. و مردم‌ از همان‌ اول‌ مکلف‌ بودند تا به‌ رسالت‌ او ایمان‌ بیاورند و به‌ زعامت‌ او گردن‌ نهند «و یسلموا تسلیماً.» (نسأ/ 65)


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,573
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
بیعتی‌ از که‌ روز غدیر، برای‌ مؤ‌منان‌ از مردم‌ گرفت، نیز از همین‌ قبیل‌ است. زیرا طبق‌ دستور «بلغ‌ ما أنزل‌ اًلیک‌ من‌ ربک» صریحاً‌ او را بر مقام‌ ولایت‌ امری‌ مسلمانان‌ نصب‌ فرمود و آنگاه‌ بیعت‌ گرفت، و درواقع‌ از آنان‌ پیمان‌ گرفت‌ تا به‌ این‌ فرمان‌ گردن‌ نهند و وفادار باشند. همان‌ وقت‌ که‌ فرمود «فمن‌ کنت‌ مولاه‌ فهذا علی‌ مولاه» فرمان‌ نصب‌ او را اعلام‌ کرد و قضیه، پایان‌ یافته‌ تلقی‌ گردید. لذا مردم‌ در آن‌ هنگام‌ وظیفه‌ داشتند تا مراتب‌ تسلیم‌ خود را در برابر فرمان‌ پیامبر اعلام‌ بدارند که‌ به‌صورت‌ بیعت‌ و پیمان‌ اعلام‌ گردید.
بیعتهایی‌ که‌ از گروههای‌ مختلف‌ و از مردم‌ مکه‌ پس‌ از فتح‌ بویژه‌ زنان‌ قریش‌ برای‌ تن‌ دادن‌ به‌ احکام‌ شریعت، گرفت، همگی‌ از همین‌ قبیل‌ و با عنوان‌ تکلیف‌ واجب‌ الاتباع‌ بود.
2. بیعت‌ رضوان‌ و بیعتهای‌ پیاپی‌ که‌ در مواقع‌ مختلف، جنگها و پیش‌آمدها، از صحابه‌ و پیروان‌ خود می‌گرفت، از نوع‌ دوم‌ و پیشنهادی‌ بود. در بیعت‌ رضوان‌ (سال‌ ششم‌ هجری‌ در حدیبیه) پس‌ از آنکه‌ عثمان‌ را فرستاد و باز نیامد، پیامبر آهنگ‌ ستیز با قریش‌ نمود و از همراهان‌ خود که‌ 1400 تن‌ بودند خواست‌ تا ببیند آمادگی‌ دارند یا نه. آنان‌ به‌جز یک‌ نفر اعلام‌ آمادگی‌ کردند و با او پیمان‌ بستند تا آخرین‌ نَفَس‌ در رکاب‌ او بجنگند. این‌ نوع‌ بیعت‌ و أخذ پیمان‌ درواقع‌ تأکید بر انجام‌ یک‌ وظیفه‌ شرعی‌ به‌عنوان‌ واجب‌ کفائی‌ است. درواقع، حق‌ واپس‌ رفتن‌ نداشتند ولی‌ انجام‌ آن، واجب‌ عینی‌ نبود، و در اقدام‌ باید سبقت‌ جویند تا اندازه‌ کفایت. و در تمام‌ دوران‌ حضور، امر بر همین‌ منوال‌ بود، و اگر بیعتی‌ (پیمانی) گرفته‌ می‌شد از این‌ دو نوع‌ تکلیف‌ (عینی‌ یا کفایی) بیرون‌ نبود.


امام علی (ع) و حقوق متقابل مردم و حکومت

 
  • تشکر
Reactions: *RoRo*، FaTeMeH QaSeMi و Narín✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا