رمان روجیار | Arti کاربر انجمن رمان ۹۸

Arti · 29/12/20

درحالی‌که انگشت شستش رو نوازش‌وار روی دستم می‌کشید گفت:
- ممنون.
همون یک‌کلمه، با من کاری کرد که باعث شد انقلاب بزرگی توی دلم برپا بشه...

Arti · 29/12/20

از ترس جیغ خفه‌ای کشیدم و چمدون از دست مرتضی افتاد. هر دو شوکه و متعجب به مادرم نگاه می‌کردیم.
دهن...

Arti · 29/12/20

نزدیکش رفتم و گفتم:
- مرتضی؟ این‌جا چه خبره؟ اینا چی‌ان؟
برگه‌ی توی دستش رو تا کرد و توی جیب گرم‌کنش گذاشت.
نفس عمیقی کشید و درحالی‌که به کارتن‌ها نگاه می‌کرد...

Arti · 29/12/20

رفتم و با اخم، لباس‌هام رو درست کردم و چادر به سر به سمت در رفتم.
مرتضی که دید به سرم زده، بلند شد و گفت:...

Arti · 12/1/21

من برم به احمد زنگ بزنم، امشب با هم بیرون بریم.
سرم رو بلند کردم و بدون نگاه کردن به چشم‌هاش گفتم:...

Arti · 12/1/21

بازوش رو نیشگون گرفتم و گفتم:
- شما به فکر ابروهای من نباش خانم. تو بپا امشب کسی نفهمه نی‌نی داری!
بازوش رو ماساژ داد و گفت:
- اگه تو نگی، کسی...

Arti · 12/1/21

نگاهش بهم احساس خوبی می‌داد؛ احساس قدرت و اعتماد به نفس....

Arti · 13/1/21

مادرم از دور، چپ چپ نگاهم می‌کرد.
هر چی ردبول توی آرایشگاه خورده بودم، اثرش دود شده بود.
یک‌ اشاره...

Arti · 13/1/21

پدربزرگش بی‌توجه به کنایه‌اش، اون رو توی حصار دست‌هاش کشید.
چند ضربه به کمرش زد و گفت:
- خوشحال می‌شم بعد یه...

Arti · 15/1/21

نگاهی به کل ظاهرم انداختم و با استرس و تردید، از پله پایین اومدم. به هر جا که نگاه کردم، مرتضی نبود...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

مدیر آزمایشی تالار معماری

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین