~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

fazi73 · 4/7/23

درباره دختری ک به اصرار پدرش با یکی ازدواج میکنه چون شوهرش یکی دیگ رو دوست داشت اون خودکشی میکنه دختر هم با مادرش پیش پدربزرگ و مادربزرگش میاد بهمراه پدربزگش تو باغ اناری کار میکنن بعد ی پسر از آمریکا میاد

a.h00 · 5/7/23

Hasti_qb گفت:
سلام.
داستانی که خوندم در مورد یه دختری بود که دو تا برادر داشت و یه خواهر که مرده بود. اسم برادراش هم طاها و طاهرش بودش. این از طرف خانواده‌ش همه جوره طرد شده بود چون خانواده‌ش فکر می‌کردن این دختره با ارتباط بر قرار کردن با نامزد خواهرش به خواهرش خیـ*ـانت کرده و خواهرش هم به خاطر همون خودکشی کرده. ولی به هر حال باز با خانواده‌ش زندگی می‌کرد. دختره خودش هم قبلا نامزد داشته که اسم نامزدش سروش بوده و اسم برادر نامزدش که نامزد خواهرش هم می‌شده سیاوش بوده. که بعدا مشخص می‌شه ریشه‌ی همه‌ی این‌ها یه چیز جنایی بوده.

یکی از قشنگ ترین رمان ها
به اسم " سفر به دیار عشق "

سارا_راد · 6/7/23

من دنبال ی رمانیم ک پسره ی شخص معروفه و خیلی وسواسیه بعد برای کافه

سلام ی رمان میخوندم قبلا اسمش یادم نمیاد درمورد دختریه ک تو تاکسی کار میکنه و ی روز میفهمه ک ی شخصیت معر وف داره ی کافه میزنه و نیاز به ی همکار داره برای کافه اش ک باید بهترین باشه و چندین نفر و بخاطر وسواس زیاد و اخلاق عجیبش ردمیکنه و دختره رو میپذیره
دختره با نامادریش و دوتا خواهر دوقلوش زندگی میکنه و خرجشون و میده

Mahro.khanoom · 8/7/23

سلام دوستان یک رمانی بود پسره عاشق یک دختری بنام نیلوفر بود اما دختره عاشق یکی دیگه بود و باهاش ازدواج کرد و پسره از سر لجبازی با دوست صمیمی دختره ازدواج میکند و تا حالا اصلا دستپخت دختره رو نخورده هر وقتم که میرن خونه نیلوفر زنش آشپزی می‌کنه ولی پسره نمیدونه و بعدا دختره باردار میشه
ممنون میشم اسمشو بهم بگید من عاشق این رمان بودم

panah13 · 9/7/23

سلام . من دنبال یه رمان میگردم که دختره و پسره دختر عمو پسر عمو بودن و عاشق هم اما دختره نمی‌تونست باردار شه برای همین پدر بزرگشون مجبورش می‌کنه عروسی رو کنسل کنه دختره سفالگر بود پسره هم می‌ره با یه دختر دیگه ازدواج می‌کنه بعد زنش میمیره یه پسر از زنش داره دختره پدرش فوت کرده پیش پدربزرگش زندگی می‌کنه مادرشم دوباره ازدواج کرده

mahshadgh · 9/7/23

سلام دنبال یه رمانم که نمیدونم چی شد دختره رفت پیش پسره زندگی کرد خیلی ازش کوچیک تر بود پسره هم اسمشو زد توی شماسنامه اش به عنوان فرزند خوندش فرستادش مدرسه که درس بخونه و با خودش میبردش توی جمع دوستاش

-FãTéMęH- · 10/7/23

سلام.
یه رمان عاشقانه که دختره مطلقه بود و به وسیله شوهر دوستش تو یه شرکت کار پیدا می کنه، دختره حجاب داشت و به نامحرم و محرم اهمیت می داد. اونجا رئیس شرکت کم کم ازش خوشش میاد و دختره هم عاشقش میشه. پسره زیاد بند نامحرم و محرم نبود ولی به خاطر دختره پیشنهاد عقد موقت میده. دختره هم بعد فکرای زیاد قبول می کنه.
بعد همه متوجه میشن و تو شرکت و پیش خانواده اش آبروش می‌ره. خانواده پسره هم به دلیل مطلقه بودنش، قبول نمی کردن.
در آخر هم فکر می کنم ازدواج کردند.

sara2981 · 11/7/23

سلام یه رمانی هست دنبالش میگردم، یه دختری بود که آدم میکشت روش موزد علاقه اش هم سرنگ هوا بود، بعد یه بار یکی از طعمه هاش یه پلیس بود که جلوش و میگیره و نمیزاره بکشتش، پسره هم خیلی زرنگ بود و چند بار تا دم خونه دختره هم میاد، دختره یه لامبورگینی قرمز خفن هم داشت، چشمای پسره هم کهربایی بود که دختره میره سنگش و میخره

سارا_راد · 11/7/23

سلام من دنبال ی رمان میگردم ک تو اون ی پسر معروف ک چندتا سیمرغ گرفته دنبال ی فردی میگرده ک مدیر برنامه هاش باشه تو کافه ی جدیدی ک میخاد بزنه و اون کافه قراره بهترین کافه باشه.
بعدش ی دختره ک تاکسی رانی میکرده خیلی اتفاقی با برای استخدام میره و با اخلاق عجیب پسر داستان ک خیلی وسواسیه جور در میاد.
میخام بدونم اسمش چیه لطفا میشه بگید

Fatema · 12/7/23

سلام دنبال اسم رمانی میگردم که چند وقت پیش خواندم
از زبان پسر شروع میشه ترکان تو خونه نشسته و دوست دخترش پیششه دختر میگه من دیگه باید برگردم خونه خواهرم حساس شده پسر بهش میگه خواهرت پاش بیوفته ازهمه بدتره دختر میگه نه خواهرم این جوری دختری نیست پسر میگه من ثابت میکنم که اون بد هست بعد با یه نقشه وارد بازی میشه تا ثابت کنه خواهر دوست دخترش دختر خوبی نیست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین