سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب
بار همه خار و خس کشیدیم چو آب
آخر به وطن نیارمیدیم چو آب
رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
خاقانی
سـ*ـینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیز
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
حافظ
سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم سرخوش شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت میزند آن نور زبانه
اوحدی مراغه ای
سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست
ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا
مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود
آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا
مولانا
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه
حافظ
بار همه خار و خس کشیدیم چو آب
آخر به وطن نیارمیدیم چو آب
رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
خاقانی
سـ*ـینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیز
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
حافظ
سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم سرخوش شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت میزند آن نور زبانه
اوحدی مراغه ای
سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست
ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا
مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود
آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا
مولانا
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه
حافظ
مشاعره با حرف س
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com