خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
884
امتیاز واکنش
4,993
امتیاز
228
زمان حضور
113 روز 16 ساعت 35 دقیقه
سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب
بار همه خار و خس کشیدیم چو آب
آخر به وطن نیارمیدیم چو آب
رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
خاقانی

سـ*ـینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیز

ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

حافظ

سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم سرخوش شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت می‌زند آن نور زبانه

اوحدی مراغه ای

سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست
ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا
مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود
آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا

مولانا

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه

حافظ


مشاعره با حرف س

 

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
884
امتیاز واکنش
4,993
امتیاز
228
زمان حضور
113 روز 16 ساعت 35 دقیقه
سرمایه ی عیش، صحبت یاران است
دشواری مرگ، دوری ایشان است
چون در دل خاک نیز یاران جمعند
پس زندگی و مرگ به ما یکسان است

استاد خلیلی

سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم
خواب را رخت بپیچیم و به سوئی بزنیم

شهریار

سحر،کرشمه ی چشمت به خواب می دیدم
زهى مراتب خوابى که بِه ز بیداری ست!

حافظ

سر شوریده ای آورده ام از وادی مجنون
تهی سازید از سنگ ملامت جیب و دامان ها

صائب تبریزی

سر کوه بلند آمد عقابی
نه هیچش ناله ای
نه پیچ و تابی
نشست و سر به سنگی هِشت و جان داد
غروبی بود و غمگین آفتابی

مهدی اخوان ثالث


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,258
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی
آخر ای بدعهد سنگین دل چرا برداشتی
خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو
چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی

سعدی


سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش
گه میفتد از این سو گه میفتد از آن سو
آن کس که سرخوش گردد خود این بود نشانش

مولانا


سـ*ـاقی دمید صبح، علاج خمار کن
خورشید را ز پرده شب آشکار کن
رنگ شکسته میشکند شیشه در جگر
از می خزان چهره ما را بهار کن

صائب تبریزی


مشاعره با حرف س

 

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
884
امتیاز واکنش
4,993
امتیاز
228
زمان حضور
113 روز 16 ساعت 35 دقیقه
سبحان الله مرا بگوید کس
تامن چه سزای بند سلطانم

مسعود سعد

سایه ی خورشید سواران طلب
رنج خود و راحت یاران طلب

نظامی گنجوی

سراسر جمله عالم پر یتیمیست
یتیمی در عرب چون مصطفی کو؟

سنایی


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
884
امتیاز واکنش
4,993
امتیاز
228
زمان حضور
113 روز 16 ساعت 35 دقیقه
سر و بالان شمایم، سر و بالین مرا
تازه دارید به نم، کهوابر نمایید همه

خاقانی

سرتابوت مرا باز گشایید همه
خود ببینید و به دشمن بنمایید همه

خاقانی

سر آن ندارد که براید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

سعدی


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,972
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
سحر،کرشمه ی چشمت به خواب می دیدم
زهى مراتب خوابى که بِه ز بیداری ست!

حافظ

سر شوریده ای آورده ام از وادی مجنون
تهی سازید از سنگ ملامت جیب و دامان ها

صائب تبریزی

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه

حافظ


مشاعره با حرف س

 

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,849
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
سعدی
.......................................................
سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن عقده هاي گره گشا در گلو شكست
قيصر امين پور
..........................................................
سيل بر خانه ي من زور چرا مي آرد؟
من كه بي وقت در خانه ي بازي نزدم
صائب تبريزي


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,258
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
سعدی
.......................................................
سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن عقده هاي گره گشا در گلو شكست
قيصر امين پور
..........................................................
سيل بر خانه ي من زور چرا مي آرد؟
من كه بي وقت در خانه ي بازي نزدم
صائب تبريزي
ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
وین دلم را طاقت اندیشهٔ ایام نیست

سنائی


سـ*ـاقی امروز در خمارت بودم
تا شب به خدا در انتظارت بودم
می در ده و از دام جهانم به جهان
امشب چو به روز من شکارت بردم

مولانا

سوختم از آتش دل در میان موج اشک
شوربختی بین که در آ*غو*ش دریا سوختم

رهی


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: niloofar.H

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,972
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب
بار همه خار و خس کشیدیم چو آب
آخر به وطن نیارمیدیم چو آب
رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
خاقانی

سـ*ـینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیز
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

حافظ

سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم سرخوش شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت می‌زند آن نور زبانه

اوحدی مراغه ای


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,258
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
وین دلم را طاقت اندیشهٔ ایام نیست

سنائی

سـ*ـاقی امروز در خمارت بودم
تا شب به خدا در انتظارت بودم
می در ده و از دام جهانم به جهان
امشب چو به روز من شکارت بردم

مولانا


سـ*ـاقی دمید صبح، علاج خمار کن
خورشید را ز پرده شب آشکار کن
رنگ شکسته میشکند شیشه در جگر
از می خزان چهره ما را بهار کن

صائب تبریزی


مشاعره با حرف س

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا