خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
حنانه شانه بالا انداخت.
-دیگه چی باید بگن؟ بقیش رو خودت باید بری ازش بپرسی. البته من به روی خودم نیاوردم که دختره هم دانشگاهیمه. ولی منشی موسسه گفت اولین جلسه‌اتون باید اونجا باشه. اما اگه بخوای می‌تونم برم تو دانشگاهمون یکم درباره‌اش پرس و جو کنم بعد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MĀŘÝM و 11 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی‌راه نمی‌گفتند، «انسان مانند رودخانه است؛ هرچه عمیق‌تر باشد آرام‌تر است»
از همان روز که نامم را تغییر داد، انگار سرنوشتم هم تغییر کرد. از «یسنا زرپناه» شدم «زهرا حق پرست» نام خانوادگی پدر واقعی‌ام از من برداشته شد و نام خانوادگی برادرناتنی‌اش رویم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MĀŘÝM و 10 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
ترانه با شعف خاصی گفت:
-دمت گرم دیگه داشت مخم می‌پوکید!
لبخندی زورکی زدم و بلند شدم کش چادرم را مرتب کردم؛ وسایلم را مرتب داخل کیف گذاشتم و رو به ترانه که مشغول تمدید آرایش در آینه کوچکش بود گفتم:...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA و 10 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
این زمانه هم عجب سر ناسازگاری داشت؛ گاهی کویر می‌شد و اثری از خواستگار نبود و گاهی همه با هم سر می‌رسیدند!

بالاخره از شر ترافیک خلاص شدیم و ترانه را رساندم خانه‌شان.
مادرش زن مهربانی بود و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA و 9 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
یعنی یونا می‌آمد؟ شک داشتم. آن دفعه که به خاطر مادرم با او تماس گرفته بودم جواب نداده بود؛ مثل دفعات قبل!
به محض ورودم به داخل خانه، توسط خاله مرضیه به آ*غو*ش کشیده شدم.
-الهی قربونت برم یسنایی دلم برات یه ذره شده بود!
خندیدم و کمی خودم را عقب کشیدم.
-سلام خاله!
جواب سلامم را داد و من را به دخترهایش، بهار و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA و 9 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاهی به اطراف انداختم و وقتی دیدم کسی نزدیکم نیست، به مامان گفتم:
-راستش مامان... .
چیزی را از یخچال برداشت و گفت:
-جانم؟
کمی من و مون کردم و آهسته گفتم:
-حقیقتش من شاید... نمی‌دونم چطور بگم! یه خاستگار دارم که می‌خوام روش فکر کنم!
کمی دهانش باز ماند و آرام به سمتم آمد.
-راست میگی؟
خندیدم.
-آره دیگه دروغم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA و 9 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاله به پدرم گفت:
-آقاجواد اونی که زیردست تو بزرگ شده خوبه؛ بی‌خیال پسربازی و اینا شده و رفته پی کار و پول درآوردن! چند روز دیگه هم ان شالله به امید خدا میره اون ور آب از شر این مملکت خلاص میشه! این یکی دخترتم داداشت برات مثل دسته گل بزرگ کرده؛ درد من و نادر رو نمی‌دونی از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MaRjAn و 8 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
«در دست تعمیر»


در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MaRjAn و 8 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
«در دست تعمیر»


در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MaRjAn و 8 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
«در دست تعمیر»


در حال تایپ رمان کارمند خدا | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، Z.A.H.Ř.Ą༻، MaRjAn و 9 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا