دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

ایانا · 14/10/21

(من)

دلم یک جفت بال برای پرواز می خواد...
می خوام به بی نهایت ترین عمقم برم!
محو توی رویا...
بهم بگو تا حالا رویا رو عین واقعیت دیدی؟
من اون رویا رو دیدم... به سمتش دویدم
اما سراب بود...
رویایی که توی واقعیت محو بود
عین داستانی که بین نوشته ها گم شده
عین افتادن سوزن توی کاه...
منم خیلی وقته گم شدم
ولی... دیگه نمی خوام کسی...

ایانا · 15/10/21

( من )

یه آدم خسته از زندگی چجوری می تونه جذاب باشه؟
تمام چیزی که می خوام بدونم اینه...
هرچی بیشتر به زندگیم نگاه می کنم
می بینم همش در حال ناراحتی بودم...
گم توی غم...
من به ناراحت بودن معتادم...
این یه تقدیره؟ یا می تونم تغییرش بدم؟
می تونم از این به بعد عین آدم های معمولی باشم؟
خاص بودن خوبه... تا زمانی که افسرده ات...

ایانا · 22/12/21

( من )

همیشه میگفتم عاشق پایان تلخم
اما همیشه منتظر یک اتفاق خوب بودم
همیشه قائمکی دلم شادی می خواست
همیشه می خواستم برنده باشم
همیشه از دور به همه چیز نگاه می کردم
من منتظر یک صدا بودم. . .
فرقی نداشت از چه کسی. . .
یکی که بهم حس تنهایی نده. . .
یکی که بهم بفهمونه. . .
من فراموش نشدم!

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

ایانا

عضو تازه وارد انجمن

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

ایانا

عضو تازه وارد انجمن

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

ایانا

عضو تازه وارد انجمن

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین