خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا


نام دلنوشته: سقوط آزاد
نویسنده: ایانا



مقدمه:
تو اوج، سقوط کردن سخت نیست!
ولی تو سقوط کردن خیلی سخته که دوباره به اوج برسم!
گاهی می خوام خودم و از صخره زندگی به پایین بندازم.
فقط برای اینکه نمی دونم تهش به سقوط می رسم یا نه!
باور می کنی؟ :)

20.jpg


دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 20 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

برام تلخه.
این حقیقت که نمی تونم خودم و باور داشته باشم!
نه می تونم خودم و درک کنم و نه دیگران رو!
واقعا چه بلایی داره به سرم میاد؟
چرا همه چیز انقدر مبهم و گنگ شده؟
چرا من دیگه خودم نیستم؟!
یکی بهم بگه . . .

***
( من )

باور ندارم . . .
نمی تونم باور کنم که دیگه برای هیچکس اهمیت ندارم .
رهایی می خوام .
شاید هم به یک تلنگر برای خلاص شدن نیاز دارم .
چیزی مثل یک سقوط آزاد . . .




دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 18 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع


( تاریکی )

رهایی وجود نداره، دنبال چیزی که وجود نداره نگرد!
تو الان شبیه من شدی . . .
تنهایی و کسی بودنت رو نمی خواد .
نگو چرا، فقط قبولش کن و برو .
اونقدر دور شو تا زمان همه چیز رو به پایان برسونه.
این راه منه . . .



***
( تاریکی )

می بینی؟
کسی انتظارت رو نمی کشه.
کسی بخاطر تو به عقربه های ساعت خیره نیست.
اصلا بودنت حس نمی شه.
اینا واقعیه! به خودت دروغ نگو.
من اینجام تا روشن کنم حقیقت های تلخ رو . . .


دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • پوکر
  • ناراحت
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 19 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

فراموش کردم .
خواستم فراموش کنم همه چی رو .
تک تک رد پاها رو پاک کردم .
خودم و سال ها تو اتاق حبس کردم .
از خدا درخواست انتقام کردم .
ولی آخرش اشتباه کردم :)

***
( تاریکی )

سکوت . . سکوت . .
اینجا سرتاسر سکوته . . .
نمی خوای تسلیم بشی؟
من پر از دردم
نمی خوای منو تسکین کنی؟
تو عادت داری به نشنیدن!
ببین منو . . .
منم یک تکرار تلخم!


دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 18 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

دیگه تحمل ندارم.
احساس می کنم نفس کشیدن برام سخت شده.
سرم از فریاد واژه ها درد می کنه.
تو هم می شنوی؟
من دنبال یک همدرد بودم برای تسکین درد هام
ولی به اشتباه زخم زدم روی درد هام
که حاصلش شد یک اشتباه در نتیجه اعتماد . . .
بگو ببینم این جبران شدنیه؟


دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 18 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( تاریکی )

گاهی همه چیز اونطوری که می خوای پیش نمیره.
گاهی باید خودت و به نشنیدن بزنی.
گاهی برای ادامه دادن باید فراموش کنی.
گاهی هم برای زندگی ات باید عوض بشی.
می دونی تکرار همه مشکل ماست.
سعی می کنیم تکرار بشیم چون آسون تره.
زندگی ما به کلی تکرار گره خورده.
مثل تکرار فردایی که امروز می گذره . .
یا گذشته ای که یک زمانی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 17 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

چیزی حس نمی کنم.
انگار که حس به کل از قلبم رفته.
با این که اینجا همه چیز رنگ مخصوص به خودش رو داره
اما من همه چیز و سیاه می بینم!
این هم یک تکراره؟
خیلی وقته گذر زمان و حس نمی کنم.
راستی الان شب شده یا روز؟
تو داری از رویا میگی!
چیزی که مردم بهش اعتقاد ندارن.
اخه میگن که رویاها حقیقت ندارن
ولی به اسم هدف هر روز بهش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 16 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

یادمه!
هنوز خوب یادمه ، لبخند روی لـ*ـب هامو.
اشک هایی که از شادی روی گونه ام می چکید.
صدای قهقهه ها ، بادی که موهام و نوازش می داد.
دیگه به چیزی فکر نمی کردم.
دور شدم از رویاها . . .
بدون تردید . . .
دیگه چیزی نبود برای تهدید . . .
چون برای اولین بار از ته دل خوشحال بودم.
خوشحال . . به معنای واقعی کلمه.
انگار که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 15 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

سخت یا آسون . . . ؟
نمی دونم !
تا جایی که یادمه همیشه آسون ترین هارو انتخاب می کردم.
فکر کنم هیچوقت این آمادگی فکری رو به دست نیارم!
اما از نظر خودم :)
چون انتخاب های من برای دنیا یک مقدار کسل کننده شده.
پس من و به بزرگ ترین چالش زندگیم دعوت کرد:
_ تجربه . .

***
( من )

می دونم که فقط یک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 15 نفر دیگر

ایانا

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
419
امتیاز
118
سن
22
زمان حضور
17 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
( من )

یک روز شادم ، یک روز غمگین
یک روز پر از عشق هستم و یک روز پر از نفرت
احساس چی هست؟
نمی دونم!
انگار خالی از حسم . . .
چون چیزی برام مهم نیست.
خودم و نمی شناختم، چون نیازی به شناختن نبود.
اما حالا همه چیز خیلی وقته عوض شده.
درست از زمانی که شروع کردم به اهمیت دادن.
به احساس کردن . . .


دل نوشته سقوط آزاد | ایانا کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، YeGaNeH و 15 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا