- عضویت
- 11/3/20
- ارسال ها
- 1,025
- امتیاز واکنش
- 17,409
- امتیاز
- 323
- سن
- 21
- محل سکونت
- زیر گنبد کبود
- زمان حضور
- 92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
معرفی کتاب خرس قطبی | مجتبی صادقلو
رمان خرس قطبی اولین اثر مجتبی صادقلو، نویسنده جوان است که با توجه به تازگی اثر و سن نویسنده (بیست و یک سال) بیش از آثار نویسندگان میانسال به سلیقه و دغدغههای کتابدوستان جوان نزدیک است. از نقاط قوت و درخشان این داستان میتوان به انتخاب اسم بسیار زیرکانه داستان، روند و ساختار متفاوت داستان و...
forum.roman98.com
***
اسلحه پیس میکر را زیر بارانیاش پنهان، و به سمت شهر حرکت کرد. دوباره باران گرفت، این بار شدیدتر از قبل. این باران برای هارتبرکر یک نعمت بود. چون باعث میشد کسانی که از خیس شدن هراس دارند در خانههایشان بمانند و خیابانها خلوتتر شود. همه میدانند که هیچچیز برای یک قاتل بهتر از خیابان خلوت نیست. هارتبرکر بعد از چند ساعت پیادهروی به شهر رسید. شهر از بخشهای زاغه نشین شروع میشد که بسیار شلوغ، پر سر و صدا و کثیف بود. بارانی که توأم با تابش کم سوی نور خورشید از پشت ابرها بود فقط باعث تراوش بیشتر بوی لجن در آن منطقه شده بود. (رمان خرس قطبی – صفحه ۱۲)
***
ساموئل جلوی تلوزیون نشسته بود و با بیمیلی بخش حوادث روزنامه را مطالعه میکرد و سعی داشت خودش را متاسف نشان بدهد. در واقع تمرین میکرد که نسبت به خبرهای ناگوار و دردناک مانند زلزله و مرگ انسانها واکنش احساسی نشان بدهد. اما بیفایده بود و بعد از چندبار تلاش روزنامه را به گوشهای پرت کرد و از جایش بلند شد. به آشپزخانه رفت و در حالی که آواز وطن پرستانهای میخواند و ریتم اندکی در حرکاتش بود قهوهاش را مینوشید. بعد از اتمام قهوه، پاکت سیگارش را برداشت و به سمت تراس رفت تا شهر را نظاره کند. از آنجا شهر دقیقا مخالف ذاتی که داشت به نظر میآمد. پاک، پر از مردمان خوشبخت که به کار خود مشغولند، سرشار از دوستی، محبت و شکوه. آخری را شوخی کردم، راستش قرنها است که هیچ شکوهی برای این شهر باقی نمانده، حتی از دور! (رمان خرس قطبی – صفحه ۴۰)
خرس قطبی | مجتبی صادقلو
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com