مشاعره با حرف ر

-FãTéMęH- · 29/5/24

moh@mad گفت:
روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد
مرهمی نگذارد و خونابه ای بیرون دهد

سوده الماس غم را داده آمیـ*ـزش به زهر
هست لـ*ـذت بیدلی کو را ازین معجون دهد

روزگاری داشتیم و عشق بود و عشق حالی داشت
بی خیالِ زندگی بودیم و او در سر خیالی داشت

moh@mad · 30/5/24

-FãTéMęH- گفت:
روزگاری داشتیم و عشق بود و عشق حالی داشت
بی خیالِ زندگی بودیم و او در سر خیالی داشت

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

-FãTéMęH- · 31/5/24

moh@mad گفت:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند
هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

YeGaNeH · 6/6/24

روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام
دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز
چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام
اختیارم نیست چون گرداب بر سرگشتگی
نبض موجم در تپیدن بی‌قرار افتاده‌ام
عقده‌ای هرگز نکردم باز از کارِ کسی
در چمن بیکار چون دست چنار افتاده‌ام
نیستم یک چشم‌زد ایمن ز آسیب شکست
گوییا آیینه‌ام در زنگبار افتاده‌ام
هم‌چو گوهر گر دلم از سنگ گردد دور نیست
دور از مژگان ابر نو بهار افتاده‌ام
من که صائب کاری کرو کرده‌ام با کائنات
درمیان مردم عالم چه کار افتاده‌ام

- صائب‌ تبریزی

-FãTéMęH- · 6/6/24

YeGaNeH گفت:
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام
دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز
چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام
اختیارم نیست چون گرداب بر سرگشتگی
نبض موجم در تپیدن بی‌قرار افتاده‌ام
عقده‌ای هرگز نکردم باز از کارِ کسی
در چمن بیکار چون دست چنار افتاده‌ام
نیستم یک چشم‌زد ایمن ز آسیب شکست
گوییا آیینه‌ام در زنگبار افتاده‌ام
هم‌چو گوهر گر دلم از سنگ گردد دور نیست
دور از مژگان ابر نو بهار افتاده‌ام
من که صائب کاری کرو کرده‌ام با کائنات
درمیان مردم عالم چه کار افتاده‌ام

- صائب‌ تبریزی

رهایم مکن در غمِ بی کسی
کنم ناله ، شاید به دادم رسی

moh@mad · امروز در 12:43

-FãTéMęH- گفت:
رهایم مکن در غمِ بی کسی
کنم ناله ، شاید به دادم رسی

روی برگشتنم از روی تو نیست
که جهانم به یکی موی تو نیست

زان ز روی تو نگردانم روی
که به جز روی تو چون روی تو نیست

انوری

-FãTéMęH- · امروز در 15:17

moh@mad گفت:
روی برگشتنم از روی تو نیست
که جهانم به یکی موی تو نیست

زان ز روی تو نگردانم روی
که به جز روی تو چون روی تو نیست

انوری

روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست

- حافظ

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

مشاعره با حرف ر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

moh@mad

کاربر ممتاز

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

moh@mad

کاربر ممتاز

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

معاونت کل سایت رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین