مشاعره با حرف د

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
دلا، گر عاشقی بنشین که جانانت برون آید
بر آن در منتظر میباش، تا جانت برون آید

اگر صد سال آب از گریه بر آتش زند چشمم
هنوز از سـ*ـینه من سوز هجرانت برون آید

دايم دل خود ز معصيت شاد كني
چون غم رسدت خداي را ياد كني

moh@mad · 5/1/23

Morad گفت:
دايم دل خود ز معصيت شاد كني
چون غم رسدت خداي را ياد كني

دل را ز چاک سـ*ـینه توانم برون کنم
غم را ز دل برون نتوان کرد، چون کنم

خواهم ز دل برون کنم این درد را ولی
در جان درون شود اگر از دل برون کنم

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
دل را ز چاک سـ*ـینه توانم برون کنم
غم را ز دل برون نتوان کرد، چون کنم

خواهم ز دل برون کنم این درد را ولی
در جان درون شود اگر از دل برون کنم

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چـــون بشد دلبـــر و بـــا یار وفـادار چه کرد

moh@mad · 5/1/23

Morad گفت:
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چـــون بشد دلبـــر و بـــا یار وفـادار چه کرد

دردمندان همه از صبر قراری گیرند
چون من از درد تو بی صبر و قرارم چه کنم

گر چو مرغان خزان دیده ملولم چه عجب
گل نمی بینم و آزرده خارم، چه کنم

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
دردمندان همه از صبر قراری گیرند
چون من از درد تو بی صبر و قرارم چه کنم

گر چو مرغان خزان دیده ملولم چه عجب
گل نمی بینم و آزرده خارم، چه کنم

دام تزویـــر که گستردیم بهــر صید خلق

کرد ما را پایبند و خود شدیم آخر شکار

moh@mad · 6/1/23

Morad گفت:
دام تزویـــر که گستردیم بهــر صید خلق

کرد ما را پایبند و خود شدیم آخر شکار

در مذحب ما محب و محبوب یکی است
رغبت چه بود راغب و مرغوب یکی است
گویند مرا که عین او را بطلب
چه جای طلب طالب و مطلوب یکی است

Moubina · 7/1/23

moh@mad گفت:
در مذحب ما محب و محبوب یکی است
رغبت چه بود راغب و مرغوب یکی است
گویند مرا که عین او را بطلب
چه جای طلب طالب و مطلوب یکی است

در میان خوب رویانخوب من تنها تویی
گر نترسم از خدا گویند خدای من تویی

Morad · 7/1/23

در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

moh@mad · 9/1/23

Morad گفت:
در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند

Moubina · 9/1/23

moh@mad گفت:
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند

دست از طلب ندارم تا کار من براید
یا تن رسد ب جانان با جان ز تن در اید

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین