خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
هر سیگار اشکی ست
کمی غلیظ تر
کمی کشنده تر
کمی بی صداتر
کمی....


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
من هنوز هم باور دارم...
عاشــق که باشے...
میتوانے صدا را در حصارت کنے...
و نـــوازش کنے...
عاشــق که باشے
صدایش میشـود مرحمے
بر زخــم جــاده ها..


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
بی اجازه دوستت دارم
چشم از تو
اشک از من
دل از تو
درد از
قلب از تو
طپش از من
نفس از تو
مرگ اگر باشد آن هم از من!!!


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

Empire

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/18
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,760
امتیاز
278
محل سکونت
(: A good place
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 5 دقیقه
چه رازی در این جمله است
دوستت دارم
که هرکه می گوید
عاشق تر میشود
و هرکه می شنود
بی تفاوت تر...........!
مگر جز این میتوان گفت......


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
عشــ❣ــق زیبــــاست
ولــی قــــدِّ همین زیبایــــی

مـــردن و زنـــده شدنهــــای فـــــراوان دارد .





‏هر داستانی یک پایان خوش دارد
و اگر تو خوشحال نیستی
این پایان داستانت نیست...!





چه کسی خواهد دید
مردنم را بی تو؟
بی تو مردم
مردم.
حمید_مصدق


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
چه نزدیک است
جان تو
به جانم
.





دلخوشی یعنی
یک مرد
تکیه کند به دوستت دارم های
یک زن...





گاهی بعضی ها عجیب

بوی دوست داشتن،

میدهند مثل تو عشقم

بگو دوستم‌
می‌داری ‌ تا
زیباتر شوم

نزار_قبانی


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
از چیزهای کوچک در زندگیتان خوشی کنید !
چون روزی به گذشته نگاه میکنید و متوجه میشوید
آنها چیزهای بزرگی بوده اند ...






هیچ کس نفهمید زلیخا مرد بود
میدانی چرا ؟؟
مردانگی میخواهد!!
ماندن پای عشقی که مدام تو را پس میزند..!





دوست داشتن تو مثل دریاست
مثل هوا،مثل نفس است
مثل یک جاده بی انتهاست که
من بارها وبارهااين جاده را رفته ام
متن و فیلم اميروجود


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
وقتی تو باشی ؛ زندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناست !


وقتی تو باشی ؛ قلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی !


وقتی تو عزیز دلم باشی ؛ همدمم باشی ؛ سر پناهم باشی ؛ طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است !


تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی !!!


حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !


وقتی تو باشی ؛ عشق در وجودم همیشه زنده است ، میتپد قلبم تنها برای تو و می گذرد لحظه ها به یاد تو و می ماند برای همیشه یک عشق جاودانه در قلب هایمان !


وقتی تو گل من باشی ؛ باغچه خشک قلبم بهاری می شود ، این دل از عطر و بوی تو پر از محبت و صفا می شود !


وقتی تو عشق من باشی ؛ این چشمها برای دیدن تو بی قرار و بی تاب می شود ، حضور تو در کنارم تنها آرزو می شود !


وقتی تو همدمم باشی ؛ دیگر تنهایی با من بیگانه می شود ، غم و غصه های دنیا در قلبم فراری می شوند !


تو باشی ؛ عزیز دلم باشی ؛ عشقم باشی ؛ دنیا برایمان بهشت همیشگی می شود !


وقتی تو باشی ؛ وقتی تو همه زندگیم باشی ، این دل فدای قلب مهربانت می شود ، چشمهایم همیشه منتظر دیدن چهره ماهت می شود !


وقتی تو باشی ؛ من نیز هستم ، زیرا تو درون قلبم هستی !


پس با من باش ای عشق جاودانه ام ؛ بیا تا با هم بخوانیم ترانه عاشقانه ام را که برای تو سروده ام !


ای تو که بی تو بودن برایم خواب همیشگی است !


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در پهلویم


با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی


همچو یک رود که آرام میگذرد، عشق ما نیز آرام میگذرد


و تویی سرچشمه زلال این دل ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،


ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست


ای جان من ،


مهربانی و محبتهایت،


وفاداری و عشق این روزهایت،


امیدی است برای خوشبختی فردایت


میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،


مثل یک گل به پاکی چشمهایت،


به وسعت دنیای بی همتایت


هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،


امواجی از یاد تو را میخواهم


در دریای خاطره های به یادماندنی


همنفسمی،


ای که با تو یک نفس عاشقم


همزبانمی،


ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم


حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت،


که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند


چه با شوق میخوانم چشمانت را


و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را


گفتی دستهایم گرم است،


گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است


همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،


هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،


چقدر قلبت زیباست…


چه بی انتهاست قصر عشق تو و من


چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ،


در کنار تو ، تویی که برایم از همه چیز بالاتری


و از همه کس عزیزتر


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
حضور تو قلبم در میان گرمای حضورت پر از حرارت می شود


و نفسم در آتشکده ی احساست به شماره می افتد


حرف های پر از مهرت هدیه ایست پر از ارامش


تا مرا توانی دهد در میان این همه شور


تا با تو بودن را تاب آورم


شروع شورش شور و شادیم دوستت دارم


لحظه ها در میان شور حضورت


بی درنگ از پی هم می گذرند


و خط پایان


نزدیک و نزدیک تر میشود


فرصت ها اندکند و مهر تو بسیار


در چنین ظرف اندکی سیراب نمی شود عطش تشنگیم


و سخت است


از دریای تو نوشیدن و بی تاب نگشتن


و چشم فرو بستن از این همه آرامش


اما تقدیر مان چنین مقدر است و لحظه ی وداع آمده


تنها امید وصل توست که مرا تسکین می دهد


با خیالم لطافت واژه واژه هایت را لمس کردم


و میان مهر نگاهت شناور گشتم


نوای خوش و عطر آلود کلامت


دلیل شکفتن و اوج گرفتن پروازم شد،


به سوی آسمانی ترین لحظه های خوشبختی


حضورت در کنارم نهایت آرزویم


و بهانه ی برپایی شوری وصف ناشدنی


وقتی من و تو خوشبختی ما بودن را فریاد می زنیم


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا