•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

amir.h.f · 15/9/20

دربارهٔ مرگ چنین می‌گوید:

این آینهٔ روشن است که شرح حال خود در او بیابی.

هرحال و هر کاری که در آن حال و آن کار مرگ را دوست داری، آن کار نکوست.

پس میانِ هر دو کاری که مترددّ باشی در این آینه بنگر که از آن دو کار با مرگ کدام لایق‌تر است؟

☆من_و_مولانا

#ویلیام_چیتیک

amir.h.f · 15/9/20

در حسرتِ زندگیِ دیگران بودن

برای این است که از بیرون که نگاه می‌کنی،

زندگیِ دیگران یک کل است که وحدت دارد

اما زندگیِ خودمان، که از درون نگاهش می‌کنیم،

همه‌اش تکه‌تکه و پاره‌پاره به نظر می‌آید

و ما هنوز هم در پیِ سرابِ وحدت می‌دویم ...

☆یادداشت‌ها
#آلبر_کامو

amir.h.f · 15/9/20

بدون عشق ، قابلیت دارا بودن هویت را از دست میدهیم، در عشق تأییدی مدام از خود ما وجود دارد. شگفت نیست که، مرکزیت تمام ادیان تصور خداوندی است که قادر است در هر حال ما را ببیند، دیده شدن موجب این اطمینان است که وجود داریم.

☆عشق
#آلن_دوباتن

amir.h.f · 15/9/20

انسان بايد حتی تا پس از مرگش هم باورش به خوشبختی را حفظ كند.

معتقد باشد كه زيبایی هست.

من هم مثل شما هستم. دو چهره ندارم.

خيلی وقت‌ها هم از نااميدی فرياد زده‌ام.

من هم بارها شكست خورده‌ام

و در هم خميده شده‌ام

اما من از نوری می‌گويم كه پس از نااميدی‌ها می‌آيد.

چه شب‌هایی كه ديوانه‌وار به تمام اجزای اين زندگی لعنت فرستاده‌ام

و صبح‌ها باز زيبایی را احساس كرده‌ام.

گزينش دردها و تقدير سياهمان، يگانه نيروهایی هستند كه ما را به زندگی وصل می‌كنند.

بگذار زندگی خود را به آهنگ جهان متصل نكنيم.

اگر زندگی ما سازی ناكوك است اين به مفهوم آن نيست كه تمام قوانين هستی را زير سوال ببريم.!

#بختیار_علی

☆آخرین_انار_دنیا

amir.h.f · 15/9/20

چگونه می‌توان کسی را ترساند که شکمش فریاد گرسنگی می‌کشد و روده‌های بچه‌هایش از نخوردن به پیچ و تاب در می‌آید؟

دیگر چیزی نمی‌تواند او را بترساند.

او بدترین ترسها را دیده است...

☆خوشه‌های_خشم

#جان_اشتاین_بک

amir.h.f · 15/9/20

عزیزِ خوب من! تو هرگز دیر مکن! حوادث اما اگر دیر کردند، چاره‌ای نیست... صبور باش!

یارا ... نمی‌شود عمری نشست و حسرت خورد که: «ای کاش این واقعه زودتر اتفاق افتاده بود، و آن حادثه، قدری پیش از آن، و آن یار كه می‌طلبیدم، زودتر به دیدارم می‌آمد و این مال، که حال به من تعلق گرفته است، پارسال می‌گرفت.»

نمی‌شود یارا ... اینها که حسرت خوردنی‌ست ابلهانه و باطل، حق آدمیان کم‌عقل است. باید دوید، رسید، حادثه‌ای دیر را در آ*غو*ش کشید و گفت:

دیر آمدی ای نگار سرمست،

زودت ندهیم دامن از دست.

#نادر_ابراهیمی
☆بر_جاده‌های_آبی_سرخ

amir.h.f · 15/9/20

آن‌هایی را که دوست داریم، مرگ از ما نمی‌گیرد، برعکس، مرگ آن‌ها را برایِمان حفظ می‌کند و در جوانی دوست داشتنی‌شان ثابت نگه می‌دارد.

مرگ، خاک عشق هامان است، این زندگی است که عشق را در خود حل می‌کند!

☆برهوت_عشق

#فرانسوا_موریاک

amir.h.f · 15/9/20

اما آدم هر قدر هم محتاط باشد ممکن نیست که همیشه خود را از آجری که ممکن است از بامی فرو افتد مصون بداند ...

☆ابله
#داستایوفسکی

amir.h.f · 15/9/20

توی دنیا کسی هست که تا به حال به او اهانتی نشده باشه؟!

به خودِ من آنقدر تا به حال اهانت شده که دیگه از توهین کسی نمی‌رنجم.

وقتی نمی‌توانم عکس العملی نشون بدم چه کار باید بکنم؟

رنجیدن مانع از این میشه که آدم کارش رو انجام بده. و اگه آدم بخواد دنبال قضیه رو بگیره وقتش تلف میشه. زندگی همینه دیگه !

من اول ها از توهین مردم خیلی اوقاتم تلخ می‌شد ولی بعداً که خوب فکرش رو کردم دیدم که همهٔ اونها دل شکسته اند؛ هرکس می‌ترسه که از همسایه اش تو سری بخوره به همین جهت سعی داره که دست پیش بگیره تا پس نیفته ...

☆مادر

#ماکسیم_گورکی

amir.h.f · 15/9/20

هر هفته با مردمی روبرو میشویم که دوست دارند هنرمند یا نویسنده شوند، اما مطمئن هستند که نمیتوانند آرزوی خود را برآورده کنند.

هنگامی که از آنها علت را می‌پرسیم، می‌گویند از استعداد یا معلومات کافی برخوردار نیستند.

آنها به دلایلی که برای شکست ارائه میدهند ایمان دارند، اما به رویاهایشان نه!

#دبی_فورد
☆نیمه_تاریک_وجود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین