خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
نبخشیدن باعثِ کوچک شدن افق نگاهت و پر شدن فضای ذهنت از چیزهایی میشود که هیچ نیازی به آنها نداری …

می بخشی چون به اندازه کافی قوی هستی…

می بخشی که درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند …

بخشیدن، هدیه ای است که تو به خودت میدهی …

به خاطر بسپار که آدمهای ضعیف هرگز نمی توانند ببخشند…

بخشیدن خصلت آدمهای قوی است!

بخشیدن یک اتفاق لحظه ای هم نیست…

فقط قدرتمندها می بخشند …

پس در هر شرایطی قوی بودن را انتخاب کن..

البته اگر می توانی ببخش! وگرنه بی خیال بخشش شو!!!​


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
یک عده را باید نگه داشت، نباید رها کرد به امانِ خدا

تا ببینی قسمتت هستند یا نه!

گاهی قسمت، دست گذاشته زیرِ چانه اش که ببیند آدم چه میکند،

تا کجا پیش می‌رود…

سر به سرِ آدم میگذارد

دور میکند

قایم میکند پشتش و میگوید : باد برد …!

تا ببیند چقدر دنبالش می‌روی

چقدر پی اش را میگیری

که داشته باشی اش

که نگذاری بی هوا برود …

هر چیزی را نباید رها کرد به امیدِ قسمت !

خودِ قسمت هم گاهی

امیدش به آدم هاست ..

و میگوید : چه بر سرِ بودنِ هم می‌آورید …

حواس پرتی ها

و رها کردن هایمان را

گردنِ قسمت نیندازیم …!


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Setareh7 و moh@mad

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
بزرگ شدیم و فهمیدیم که دوا، آب میوه نبود.

بزرگ شدیم و فهمیدیم که پدر همیشه با دستان پر باز نخواهد گشت آنطور که مادر گفته بود.

بزرگ شدیم و فهمیدیم که چیزهای ترسناک تر از تاریکی هم هست!

بزرگ شدیم به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته!

بزرگ شدیم و فهمیدیم که مشکلات ما دیگر در حد یک بازی کودکانه نیست!

و دیگر دستهای ما را برای عبور از جاده نخواهند گرفت!

بزرگ تر که شدیم، فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم؛ بلکه والدین ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چیزی نمانده که بروند! شاید هم رفته باشند…!

خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم که دلیل چین و چروک صورت مادر و پدر نگرانی از آینده ما بود.

خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم سخت گیری مادر عشق بود،

غضبش عشق بود،

و تنبیه اش عشق…

و خیلی بزرگتر شدیم تا فهمیدیم زیباتر از لبخند پدر، انحنای قامت اوست!


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7 و moh@mad

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
ساده ڪه باشی……..!!!
آدمها خیلی زود دوستت میشوند و تو خیلی دیر میفهمی دشمنت بودند……!

ساده ڪه باشی…….!!!
آدمها با همه ڪمبودهایشان به غرورت حمله میڪنند و باهمه غرورشان مچاله ات میڪنند……..

ساده ڪه باشی……!!!
آدمها تورا همیشه بازی میڪنند و خودشان همیشه بازیگران پشت پرده میمانند……!

ساده ڪه باشی……..!!!
آدمها اوقات بیڪاری را باسادگی ات پرمیڪنند و تو در لحظه های اندوه تنها می مانی……!

ساده ڪه باشی……!!!
سادگی ات را حماقت میخوانند و ڪسی نمیفهمد تو از فرط””آدم بودن”” ساده ای…


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
ﺍﮔﺮ می خوﺍﻫﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ

ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮔﺮﻩ ﻧﺰﻥ

ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ …

ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺣﺎﻟﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ..

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟

ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ !

ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ ﮐﻨﯽ، ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ .

ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ.

ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ می شوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می کنند !

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ

ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ، به

رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ ﮐﻦ …

ﺍﯾﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎن هاﯾﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ !

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﺗﺎﺋﯿﺪ..

ﺁن ها ﺑﺎﺑﺖ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺣﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻘﺪ

ﺍﺯ ﺗﻮ ﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ..

گویا ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺁن ها ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﯼ..

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ

ﺭﺍﺿﯿﺸﺎﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﯼ..

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴت.​


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7 و moh@mad

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
این جمله بو علی سینا را باید با طلا نوشت ..

که میفرمایند :

هر چیزی کمش دارو است

متوسطش غذا است

و زیادش سم است

حتی محبت کردن

۱- هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن… حرمتها “شکسته” میشود.

۲- هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن… تبدیل به “وظیفه” میشود.

۳ – هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز… “بی ارزش” میشی…

از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است… پس تا ذهنت را باز نکردی ، دهانت را باز نکن.​


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7 و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,533
امتیاز واکنش
20,956
امتیاز
423
زمان حضور
43 روز 20 ساعت 47 دقیقه
.
زندگی همین است.
دوست داشتنی‌ها را از دست بدهیم تا معنی دوست داشتن را بفهمیم.
در سرمای جانسوز زمستان، دست در جیبمان کنیم
تا از گرمای آن که ناشی از هیچ چیز جز گرمای تن خودمان نیست خوش باشیم.
در یک روز ابری غم آلود لبخند یک رهگذر ناشناس را ببینیم
تا به ارزش یک لبخند، در لحظات بی حوصلگی پی ببریم.
زندگی تحمل بار سنگین دنیا، روی شانه‌های خسته‌ ماست.
طوری که هر لحظه احساس کنیم شاید این بار بشکنند.
زندگی همین اشتباهات و گناهان و بی عدالتی‌هاست
که انگار هر روز هم بیشتر می‌شوند


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ASaLi_Nh8ay

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,533
امتیاز واکنش
20,956
امتیاز
423
زمان حضور
43 روز 20 ساعت 47 دقیقه
زندگی همین است.
نبرد برای اینکه درست بمانی وقتی که همه چیز خطا کردن را توصیه و تجویز می‌کند.
اینکه خوب باشی. وقتی که هیچ منطقی خوب بودن را توجیه نمی‌کند.
اینکه راضی باشی. نه چونکه اوضاع خوب است. بلکه چون باید راضی باشی
و بخندی وقتی که می‌دانی حتی برای گریه کردن بی حساب هم حق داری.
زندگی همین است.
آسیب دیدن، نا امید شدن
رنج کشیدن کار کردن گریه کردن و تحسین کردن. ...


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,533
امتیاز واکنش
20,956
امتیاز
423
زمان حضور
43 روز 20 ساعت 47 دقیقه
زندگی همین است
تجربه‌ای با طعم خاص
هدایت یک کشتی در دریایی طوفانی
به امید رسیدن به مقصدی برای آرامش
برای کشف جزیره‌های کشف نشده
و البته
وقتی که در آخر به هیچ کدام هم نرسیدیم
لبخندی از رضایت
که به هر حال قایقران ماهری شده‌ایم…
لبخند بزن زندگی همین است!


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر مستضعفی دیدی،
ولی از نان امروزت

به او چیزی نبخشیدی.
به انسان بودنت شک کن

اگر چادر به سر داری،
ولی از زیر آن چادر

به یک دیوانه خندیدی
به انسان بودنت شک کن

اگر قاری قرآنی،
ولی در درکِ آیاتش

دچارِ شک و تردیدی.
به انسان بودنت شک کن

اگر گفتی خدا ترسی،
ولی از ترس اموالت

تمام شب نخوابیدی.
به انسان بودنت شک کن

اگر هر ساله در حجّی،
ولی از حال همنوعت

سوالی هم نپرسیدی.
به انسان بودنت شک کن

اگر مرگِ کسی دیدی،
ولی قدرِ سَری سوزن

ز جای خود نجنبیدی
به انسان بودنت شک کن…
انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


دل‌نوشته‌‌های زندگی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا