- عضویت
- 24/10/19
- ارسال ها
- 35
- امتیاز واکنش
- 216
- امتیاز
- 103
- زمان حضور
- 4 روز 9 ساعت 5 دقیقه
همه چیز را جا گذاشتم
بی کوله و چمدان و کاسه ی آب
بی چشمی پشت ِ سر
همه چیز را جا گذاشتم.
آدم گریه اش میگیرد اما
خوب است آدم یه وقت هایی!
خودش را هم بگذارد و برود...
بدون ِ خیال ِ برگشتن
برود
برود
برود
حتی اگر یادش افتاد
کنار کوله و چمدان و کاسه ی آب
همانجا که چشمی پشت ِ سر نداشت
دلش
جامانده!
من، همه چیز را جا گذاشتم...
[ #معصومه_صابر ]
بی کوله و چمدان و کاسه ی آب
بی چشمی پشت ِ سر
همه چیز را جا گذاشتم.
آدم گریه اش میگیرد اما
خوب است آدم یه وقت هایی!
خودش را هم بگذارد و برود...
بدون ِ خیال ِ برگشتن
برود
برود
برود
حتی اگر یادش افتاد
کنار کوله و چمدان و کاسه ی آب
همانجا که چشمی پشت ِ سر نداشت
دلش
جامانده!
من، همه چیز را جا گذاشتم...
[ #معصومه_صابر ]
عاشقانههای معصومه صابر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: