YaSnA_NHT๛
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
- عضویت
- 21/2/22
- ارسال ها
- 2,782
- امتیاز واکنش
- 13,960
- امتیاز
- 373
- محل سکونت
- کنار موتورم!
- زمان حضور
- 135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
دختره توی دانشگاه استادشو به جا دانشجو اشتباه میگیره و کل کل میکنن و در آخر دختره میفهمه پسره استادشه، اونم یه پسر جوون خوشتیپ که یا چشم ابرو مشکیه یا چشماش آبیه و وقتی خیره در چشمانش میشوی گویی در عالمی دیگر هستی، از این استادا پیدا کردین ک وسط کلاس بیاد باهات بحث کنه و بشه در چشمانش غرق شد تا ندانی در این عالم و آن عالم چه میگذرد ب منم بگین تورو خدا در جریانم بذارین
و فقط اونجایی ک دختره به طرف میگه داداش، پسره آخر میاد میگه من عاشقتم میمیرم برات دیوونتم نمیدونم چرا ما ب هرکی میگیم داداش میگه من اصلا داداش توی گودزیلا حتی توی رویا هم نمیخوام باشم
و جالب اینجاس ک یکی عاشق دختره اس ولی دختره عاشق یکی دیگه اس، و برای اینکه سر موضوعاتی بلایی سر عشقش نیاد میره پیش اونیکی و عشق خودش میگه:
- ما به درد هم نمیخوریم، من بازیت دادم و هیچ وقت عاشقت نبودم تو فقط یک سرگرمی بودی برای من
خو مرض، درد، کوفت، چی چی به درد هم نمیخوریم مزخرف خو بهش بگو مجبوری لامصب
یکی بیاد همینجوری عاشق ما بشه بخاطر اینکه بلایی سر بقیه نیاد بقیه رو ترک کنیم بریم پیشش، بس ک ازم متنفرن و این خیلی فشار روم گذاشته
وای خوب شد یادم اومد، فقط و فقط ازدواج اجباری
اون قسمت ک دختره و پسره حتی همو ندیدن و ازدواج میکنن و دوتاشون از هم متنفرن و پسره خودش اکس داره و میره پیش اکسش و اجازه نمیده دختره حتی از خونه بره بیرون
فازا مازا
بعد جالب اینجاس، حتمااااااا، ببین حتماااااا باید یه دعوایی تهش بشه دختره بره خونه باباش پسره آخرش عاشقش میشه میره دنبالش میگه من عاشقتم دیوونتم میمیرم برات بیا برگرد زنم شو بیا عروس ننه ام شو
خداااااا خودت نجاتم بده
و فقط اونجایی ک دختره به طرف میگه داداش، پسره آخر میاد میگه من عاشقتم میمیرم برات دیوونتم نمیدونم چرا ما ب هرکی میگیم داداش میگه من اصلا داداش توی گودزیلا حتی توی رویا هم نمیخوام باشم
و جالب اینجاس ک یکی عاشق دختره اس ولی دختره عاشق یکی دیگه اس، و برای اینکه سر موضوعاتی بلایی سر عشقش نیاد میره پیش اونیکی و عشق خودش میگه:
- ما به درد هم نمیخوریم، من بازیت دادم و هیچ وقت عاشقت نبودم تو فقط یک سرگرمی بودی برای من
خو مرض، درد، کوفت، چی چی به درد هم نمیخوریم مزخرف خو بهش بگو مجبوری لامصب
یکی بیاد همینجوری عاشق ما بشه بخاطر اینکه بلایی سر بقیه نیاد بقیه رو ترک کنیم بریم پیشش، بس ک ازم متنفرن و این خیلی فشار روم گذاشته
وای خوب شد یادم اومد، فقط و فقط ازدواج اجباری
اون قسمت ک دختره و پسره حتی همو ندیدن و ازدواج میکنن و دوتاشون از هم متنفرن و پسره خودش اکس داره و میره پیش اکسش و اجازه نمیده دختره حتی از خونه بره بیرون
فازا مازا
بعد جالب اینجاس، حتمااااااا، ببین حتماااااا باید یه دعوایی تهش بشه دختره بره خونه باباش پسره آخرش عاشقش میشه میره دنبالش میگه من عاشقتم دیوونتم میمیرم برات بیا برگرد زنم شو بیا عروس ننه ام شو
خداااااا خودت نجاتم بده
تکراری ترین صحنه در رمان ها
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: