تکراری ترین صحنه در رمان ها

✧آیناز عقیلی✧ · 22/7/21

چرا شخصیت اصلی رمانا هیچ جاییشون عمل نیست؟ پس دکترای پوست و مو زیبایی چیکار می‌کنن؟ چرا شخصیتای اصلی چاق نیستن:/ چرا شخصیت اصلی پسر قدش کوتاه یا متوسط نیست همه 180 به بالا؟ پس اون قد 170،160 ها کجان؟

(البته اینایی که گفتم تو رمانای خودمم نبودن اما می‌خوام اضافه کنم

)

Z.a.H.r.A☆ · 4/11/21

واقعا دیگه شورش و درآوردن

من هزار تا رمان ترسناک خوندم که موضوعشون این بوده که چند تا دختر که تازه دیپلم گرفتن بلند میشن میرن شمال

بعدشم ویلایی که میرن توش حتما باید برای پدربزرگ یکیشون باشه که ویلارو به اسم دختره زده ولی گفته نباید وارد ویلا شی

بعدم حتما ویلا نفرین شده بود

بعدشم ویلایی بـ*ـغلیشون چند تا پسر مغرور زندگی می‌کنن

بعد اینا شروع میکنن به جنگ و دعوا باهم و موضوع نفرین ویلا رو نمی‌گن

آخرشم حتما نفرین و میشکنن و اون دخترا با اون پسرا ازدواج میکنن

خدایی دیگه موضوع برای رمان ترسناک نبود که همش این و مینویسن؟

من که عاشق رمانای ترسناکم از این رمانا متنفرم

Parmida_viola · 4/11/21

تکراری ترین صحنه ممکن دقیقا اونجایی که دختره یا مسموم میشه یا با ماشین تصادف میکنه و پسره می‌برش دکتر
حتما دکتر هم باید از دختره بپرسه که ایشون شوهرته؟ بعد پسره میاد وسط میگه آرهه من شوهرشم

خدا وکیلی تو زندگی معمولی سالی ی بار هم دکتر نمیریم ولی تو رمان همه بیست و چهار ساعت بیمارستانن.
اون پسر پولدار معروف و خوشگل و غیرتی که میگن، اگه پیداش کردن بیان منم در جریان بذارن

دوست عزیزی که می‌خوای رمان بنویسی
لطفا نه دخترت به اون صورت خوشگل باشه، نه پسر اونقدر پولدار چون واقعااا نداریم.
این نگاه‌های یواشکی و کلوب رفتن و... مسائل دیگه هم که نمی‌خوام وارد بشم نیارین تو رمانتون حالا انگار همه اینجورین

اون دختر فقیری هم که همیشه خوش پوش هست پول لباس پوشیدنش رو دقیقا از کجا میاره؟

والا پولدارا هم اینقدر تیپ نمی‌زنن!
زل زدن به آینه و غیرتی شدن یهویی و شمال رفتن و اون سفر خارج که یگوشه رمان همه چپیده و آیفون ۱۲ و ماشین گرون قیمت و چشم رنگی و موی طلایی و اون داداشی که رو دختره کراش داره ولی مثل داداشه فقط و........... نیارین
دیگه مشتری نداره
با تشکر

Z.a.H.r.A☆ · 4/11/21

دختره با صدای زنگ موبایلش بیدار می‌شه بعد از اینکه کلی فحش به دوستش میده و میفهمه که دانشگاهش دیر شده

تروخدا بس کنین

Z.a.H.r.A☆ · 4/11/21

دختره از خواب بیدار می‌شه بعد میره جلوی آیینه می‌گه:
- به نظر خودم قیافم معمولیه، اما همه ازم تعریف میکنن!
این جمله خیلی رو اعصابمه

Whisper · 6/11/21

را وقتی دختره میگه تو دیوونه‌ای؟
پسره میگه آره دیوونه توام؟
دخترم خرذوق میشه اما به روی خودش نمیاره

Whisper · 6/11/21

تو همین خط اول رمان دختره یا از خواب بیدار میشه یا ازجایی میاد، بعد بیوگرافی میده!
دقیقا چرا تو باید خودتو به خودت معرفی کنی؟
مگه‌ مریضی؟ :aiwan_light_girl_to_take_umbrage2:

برگزیده۱۴ · 28/11/21

آقا من اعتراض دارم
چرا دختره همش باید تو دریای چشمان یا عسل چشمای پسره یا جنگل چشاش غرق بشه.یا توی کهکشون چشمانش..اصلا مگه غرق شدنیه؟! حالا اونی که چشماش قهوه‌ایه چه گناهی کرده

یا توی رمانای اربابی دختره چرا باید بدبخت و بیچاره و دیگه از این بدبخت تر نیست باشه و ارباب مرد باشه و پولدار و همه چی تموم و پنجه آفتاب(اصلا پنجه افتاب رو از روی این کپی کردن)؟!
از نظر من زنا ارباب‌های بهترین

یا اینکه یه نامردی تصادفی این وسط باشه؟
به نظر من دختر توی رمان حتما نباید دانشگاه روز اولش دیرش بشه یا کنکور رو همون بار اول با وجود تنبل بودنش رتبه زیر۱۰ بیاره

پسره هم که کلا باید یه بار دختره رو در بر بگیره...دختره هن حتما حتما باید یه بار غش کنه...حالا سر چیش مهم نیست

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄ · 28/11/21

نیما لبخندی بهم زد و گفت :
- افتخار رقص میدید خانووومی؟
بعد دختره به عشقش که با هم سرجنگ دارن نگاه میکنه که رگ گردنش متورم شده.
میره با پسره یا نیما مثلا میرقصه و عشقش چنگ میزنه به موهاش و رگ گردنش متورم میشه بعد یدفه میاد از پیست رقص خارجش میکنه.
حالا پدر مادر دختره بفهمن با پسری در ارتباطه کلشو میکنن ولی رقص با پسر نامحرم اصلا ...اصلاااااااا اشکال نداره

انقدر با اعتقادات بازی نکنید و حرمت قائل بشید.
رمانای امروزی همش همینه. دختره سر لج با عشقش میره با یکی دیگه و ... اصلا قاطی پاتی :straight_face:

ولی ولی ولی ولی انقدر ...یعنی انقددررررررر پسره رگ گردنش متوررررم نشهههههههههه :at_wits_end:

Akbari1987 · 31/1/22

یکی از مسخره های رمان اینه که پسره هم چشاش آبی یه هم سبزست آخه چه جوری این دو تا کنار هم والا ما هرکی رو دیدیم چشم رنگی یه پوستش روشن و هر کی سبزه ی خداییه چشاش تیرس