مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

moh@mad · 14/1/23

Moubina گفت:
انگار در مسیری از تجسم پرواز بود
ک یک روز ان پرنده نمایان شد

در ان خلونگه تاریک و خموش
نگه کردم به چشم پر ز رازش
دلم در سـ*ـینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش

POURIA · 11/3/23

moh@mad گفت:
در ان خلونگه تاریک و خموش
نگه کردم به چشم پر ز رازش
دلم در سـ*ـینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل « آری » و « نه » به لـ*ـب دارند

ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند

آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال

دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

M O B I N A · 11/3/23

آری! آغاز دوست داشتن است!
گرچه پایان راه ناپیداست،
من به پایان دگر نیاندیشم؛
که همین دوست داشتن زیباست!

POURIA · 11/3/23

~MOBÍNA~ گفت:
آری! آغاز دوست داشتن است!
گرچه پایان راه ناپیداست،
من به پایان دگر نیاندیشم؛
که همین دوست داشتن زیباست!

ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق
آخر آتش فکند بر جانت

moh@mad · 11/3/23

POURIA گفت:
ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق
آخر آتش فکند بر جانت

تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آ*غو*شت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم

POURIA · 11/3/23

moh@mad گفت:
تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آ*غو*شت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم

من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را

بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را

moh@mad · 11/3/23

POURIA گفت:
من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را

بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را

این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گیریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم

POURIA · 11/3/23

moh@mad گفت:
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گیریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

moh@mad · 12/3/23

POURIA گفت:
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

شعر گفتم که ز دل بردارم
بار سنگین غم عشقش را
شعر خود جلوه از رویش شد
با که گویم ستم عشقش را

niloofar.H · 11/5/23

این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین