■مطالب طنز ■

Nirvana · 22/8/18

معلمه پدرشاگردش رو احضار میکنه مدرسه...
فرداش پدره میاد میگه چی شده؟مشکل چیه؟
معلمه میگه بچه ی شما خیلی خنگه..!
پدر:یعنی چی؟
معلم:الان بهتون میگم..نگاه کنید...
به شاگردش میگه برو ببین من تو حیاط مدرسه ام؟
پسره میره و میادمیگه نه خانم معلم توحیاط نبودید..
معلم میگه شایدتودفترمدیرم برو اونجا رو ببین
پسره دوباره میره ومیاد میگه نه خانم اونجا هم نبودید...
معلم به پدرپسره میگه ببینید..ببینیدچقدر بچتون خنگه...
پدر میگه: خب شاید رفتی مرخصی ....!!!!

Nirvana · 22/8/18

از تاکسی پیاده شدم
درو محکم بستم
راننده گفت ۰۰
نکننننن
منم دوباره در باز کردم محکم تر بستم
راننده گفت چته؟
گفتم هیچی
▧▨▧▨
به دختره میگم چقد کیفت قشنگه
میگه ممنون چرم مشهده داداشم از فرانسه اورده
تورو قران ازدواج فامیلی نکنین!!
▧▨▧▨
طرف سگش گم شده براش اطلاعیه زده پیداش کنه
بعد من با رفیقام بیرون بودم دیر رسیدم خونه
همسایه مون منو دید سریع زنگ زد بابام گفت قبر نخر زنده س

Nirvana · 22/8/18

صحبت کردنه ۹۹٪ مردای ایرانی پشت تلفن:
نوکرتم...
کوچیکتم...
آقایی...
خاک پاتم...
شما تاج سری...
سالاری...
یه دونه ای به مولا.
یاعلی
بلافاصله بعد از قطع کردن تلفن:
مرتیکه خر...!!!
▧▨▧▨
نود درصد حرف هايى كه باهاشون موافقت مى كنم فقط واسه اينه كه
.
.
.
حال ندارم مخالفت كنم
میخوام طرف فکشو ببنده
▧▨▧▨
من کلاً تو شکست عشقی شانس ندارم
تا شکست عشقی میخورم
بچه ها برنامه شمال میچینن
میرینن به فاز عاشقانمون همه چی یادم میره

Nirvana · 22/8/18

زن :یادته وقتی اومدی خواستگاریم بهت گفتم:
واسه چی میخوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
مرد :اره یادمه گفتم میخوام یکیو خوشبخت کنم..
زن :پس چرا نکردی؟
مرد :خوشبخت کردم دیگه..
زن :کیو؟؟؟؟
مرد :همون بدبختی که ممکن بود به جای من با تو ازدواج کنه...
▧▨▧▨
این کوفت که آقايون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟
ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو
اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات آقايون...
ستاد روحیه بخشیدن به خانمها...
▧▨▧▨
زندگی متأهلی یعنی
به همسرت مسیج بدی: ای عشق، خداوند نگه‌دار تو باشد
اونوقت جواب بگیری:
یه بسته قارچ، آب‌لیمو، مرغ ، نون !

Nirvana · 22/8/18

زن از شوهرش می پرسه :عزیزم! تو زن خوشگل دوست داری یا زن با شعور؟
شوهرش می گه :هیچ کدوم عزیزم! من تورو دوست دارم!!
▧▨▧▨
مورد داشتیم زن و شوهره دعواشون شده و زنه میخواسته قهر کنه بره خونه باباش، بعدش یادش افتاده خونه باباش وای فای نداره!! هیچی دیگه شام قرمه سبزی پخته و الانم کلی خوشبختن. اونوقت میگن تکنولوژی گند زده به زندگی
▧▨▧▨
من از همسرم پرسیدم که برای سالگرد ازدواجمان به کجا برویم؟
او گفت: به جائی که تا حالا نرفتم
من گفتم: نظرت راجع به آشپزخانه چطوره !!؟
▧▨▧▨
یارو تصادف میکنه بی هوش میشه میبرنش بیمارستان
بعد از یه مدت به هوش میاد میگه : مثله اینکه تو بهشتم ؟!
زنش میگه : کوری نمیبینی نشستم کنارت !؟

Nirvana · 22/8/18

یارو شب خواب میبینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته، بیدار میشه میبینه زنش کنارش خوابیده میگه: خاک تو سرم یادم رفت save کنم
شاید مرد خوب مث دایناسور باسه که نسلش منقرض شده.. اما زن خوب عین سیمرغ می مونه که از اولش هم افسانه بوده...
من به زن های بی عاطفه ای که با مرداشون دشمنی دارن هیچ کاری ندارم! چون من زندگیمو مدیون شوهرم هستم، چرا که اگه اون نبود، سالها پیش من از خوشی مرده بودم!!!
▧▨▧▨
موقع خواب :
شوهر : گوشیارو کجا گذاشتی ؟
زن : بالا سرت !
شوهر : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟
زن : چونکه سرطانزاست !
یعنی عشق میچکه !!!

Nirvana · 22/8/18

زن: اگه امشب نيايي بريم خونه مامانم ديگه منو نمي‌بيني!
مرد:جدی می گی؟چطور مگه؟!
زن: واسه اينكه چشمهاتو درمي‌آرم!
▧▨▧▨
طرف رفته خواستگاری . . .

حواسش نبوده خودش کلید انداخته درو باز کرده !!

نخند خوب حواسش نبود

▧▨▧▨
دو تا خانم داشتن صحبت می کردند، اولی میگه: تو چرا از شوهرت طلاق گرفتی؟
دومی میگه: آخه من بهش گفتم 30،000 تومان بده برم آرایشگاه خودم خوشگل کنم، اون 300،000 تومان بهم داد!

Nirvana · 22/8/18

زن از شوهرش پرسید: چرا وقتی که من آواز میخوانم، تو از پنجره بیرون را نگاه میکنی و میخندی؟
شوهر میگه: برای اینکه مردم تصور نکنند من دارم تو را کتک می زنم و تو داری با جیغ و داد گریه می کنی!
▧▨▧▨
زمان مدرسه هم اینایی که اتود نوک هفت دهم داشتن
همیشه توی ذهنم تو یه دسته‌بندی جدا قرار می‌گرفتن .
اینایی که به ما نمی‌خورن !
▧▨▧▨
بچه از باباش می پرسه:
بابا! تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی می کنند یا با هم هستن؟
باباهه می گه:
بچه جون! اگه زنها با شوهراشون یک جا باشن که اونجا دیگه بهشت نمی شه

Nirvana · 22/8/18

پسر خاله م سال دیگه میره کلاس اول دبستان، اومده بود خونمون بهم گفت دایی یعنی من دکترم بیا معاینه ات کنم. از فشار خون و ضربان قلب و نبض بگیر، تا چربی و قند خون سوال می پرسید ازم. اونوقت تمام اطلاعات پزشکی من بعد از ربع قرن زندگی توی آمپول و اون چوب بستنی که می کردن تو حلقم خلاصه میشه.
▧▨▧▨
فقط یه مرد ایرانیه که بعد از چپ کردن ماشین
و قطع چند تا درخت و تیر چراغ برق
و کندن چندین متر گاردریل
با اعتماد به نفس از ماشین پیاده میشه و میگه :
جمع نکرررررده بودم مرده بودیماا
▧▨▧▨
افتخار نکن که به اندازه تار موهات رفیق داری. وقتی محتاجشون میشی می فهمی که کچلی.
▧▨▧▨
یه سوال فنی…به بچه ی جوجه تیغی چی میگن؟
جوجه جوجه تیغی؟
توله جوجه تیغی؟
جوجه تیغاله(گوساله،بزغاله…) !
▧▨▧▨
روزي كه من ميرفتم كنكور بدم جلوي در يه خانواده بودن با دوربين فيلم برداری ازلحظه ورود دخترشون فيلم ميگرفتن؛اونوقت مامان من به من زنگ زده بود ميگفت ٧صبح كجا رفتی!؟

Nirvana · 22/8/18

چندین سال پیش، کل خانواده مو که شامل پدرم و مادرم، برادرم همراه با خانمش که تازه عروسی کرده بودن و همچنین پدر بزرگ و مادربزرگمو به زور جمع کردم تا ازشون عکس بگیرم، همگی بعد از ۱۰ دقیقه لباس عوض کردن شیک وایسادن، منم اصرار داشتم که به همدیگه نزدیک بشین تا عکس قشنگ بشه، چون ته تغاری و یکی یدونه بودم همه هر کاری می گفتم انجام می دادن. خلاصه گفتم ۳…۲…۱ و یه دفعه پارچ آب یخی رو که کنارم گذاشته بودم با تمام توان ریختم روشون، بیچاره ها ۳۰ ثانیه ای طول کشید تا از شوک دربیان. بیچاره پدربزرگم که تو مرکز قرار داشت چون فیگور خنده گرفته بود نیم لیتر آب خورد!
▧▨▧▨
تو فصل بهار همش خوابمون میاد، تو فصل تابستون گرمازده می شیم همش زیر باد کولر ولوییم و می خوابیم. تو فصل پاییز سه ماهشو سرما خوردیم حال نداریم، می خوابیم. تو فصل زمستون هم که سرده دیگه کلا باید رفت زیر پتو خوابید.
▧▨▧▨
ه روز یه مامانه داره واسه بچش لالایی میخونده
که یهو بچه میگه مامان بسه میخوام بخوابم
بچه های این دوره زمونه رو باش ...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

مدیر بازنشسته

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین