خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
فقط یه ایرانی میتونه جلوی خودپرداز بانک با دیدن جمله لطفا منتظر بمانید استرس رو با بیشترین فشار تحمل کنه و با نگاهی ملتمسانه به دستگاه تو دلش بگه که اگه پول نمیدی جون هرکی دوست داری کارتم رو بده و بعد از دیدن جمله دستگاه در حال شمارش وجه می باشد به ناگاه آرامش تمام وجودش رو فرا بگیره دقیقا مثل فرود موفقیت آمیز هواپیما اونم در فرودگاه مشهد !!!
▧▨▧▨
فقط یه ایرانی میتونه وقتی میخواد بره عروسی در به در دنبال یکی بگرده که کراواتشو براش گره بزنه :)))
▧▨▧▨
فقط یه ایرانی میتونه اول از دستشویی بیاد بیرون بعد زیپ و کمربندشو ببنده :


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
به مامانم میگم ناهار چی داریم؟
میگه گشنته؟
میگم دِ نـَـه د میخوام بدونم زن زندگی هستی یا نه
▧▨▧▨
به مامانم ميگم ميخوام فوتبال ببينم داري چيزي ميبينی؟
ميگه اره
ميگم اين كه پيام بازرگانيه.!!!
ميگه دِ نـَـه دِ شايد بعدش يه چي نشون داد !!!
▧▨▧▨
خالم زنگ زده میگه میای پیش بچه ها بمونی من دارم میرم بیرون کار دارم میگم دِ نـَـه دِ بچه هات شیطونن من اعصابشونو ندارم میگه باشه عزیزم هرجور راحتی پس من میارمشون اونجا
▧▨▧▨
رفتیم شمال نشستم کنار دریا 3 تا دختر هی میرن تو آب هی میان از جلوی من میان بیرون ...
بعد 2-3 بار یکیشون گفت اگه ما غرق بشیم میای نجاتمون بدی؟!!!
دِ نـَـه دِ نجات نداده انگشت کردین چشمم اگه نجاتتون بدم که دیگه ...


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
بابام اومده میگه تو اخبار گفته خاویار تقلبی اومده،مواظب باشا.
دِ نـَـه دِ آخه پدره من،من خاویار خورم یا تو یا هفت نسل قبلمون!
▧▨▧▨
به مامانم میگم سرم درد میکنه,میگه چرا؟میگم شاید تومور مغزی دارم…میگه خفه شو ذلیل مرده,این حرفا چیه میزنی دِ نـَـه دِ منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم!!!
▧▨▧▨
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟
میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو…


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
کبوتر با کبوتر ، باز با باز ؟
پَ نَ پَ الاغ تک شاخ با مرغ مگس خوار
سوسک آفریقایی با نهنگ سرچکشی !
▧▨▧▨
فرشو پهن کردیم پشت بوم ، همسایه میگه شستین گذاشتید خشک بشه ؟
گفتم پَ نَ پَ انداختیم ویتامین D جذب کنه تا رنگ گُلاش ثابت بمونه !
▧▨▧▨
غذا مونده روی گاز خاکستر شده
اومده میگه سوخته ؟ گفتم پَ نَ پَ بیش از حد جا افتاده !
▧▨▧▨
تو کلاس هی میگیم “استاد خسته نباشید” ، استاد میگه یعنی وقت تمومه ؟ گفتیم پَ نَ پَ همین الان از اتاق فرمان اطلاع دادن که ۱ ساعت به تایم کلاس اضافه شده !
▧▨▧▨
فامیلمون اومده میگه شما دانشجویی ؟ گفتم پَ نَ پَ پشت کنکور مهد کودک گیر کردم !


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
توی صف بربری وایسادم ، یارو میگه شما هم توی صفی ؟ گفتم پَ نَ پَ من از اداره بازرسی و نظارت بر کیفیت و قیمت نان مزاحم میشم ، طبیعی رفتار کن سه نشه !
▧▨▧▨
دندونم سیاه شده ، میگه خراب شده؟ گفتم پَ نَ پَ این یه دونه خارجیه مدل Black Edition !
▧▨▧▨
ساعت خوابیده ، چهارپایه آوردم ، میگه میخوای باتریشو عوض کنی ؟ گفتم پَ نَ پَ اینجا جاش مناسب نیست ، سروصدا زیاده ، میخوام ببرمش اتاق خواب بخوابه !
▧▨▧▨
کل خونه همسایه رو سیاه کشیدن ، رفیقم میگه یعنی کسی فوت کرده ؟ گفتم پَ نَ پَ معدل بچشون شده ۱۹٫۹۹ ، واقعا خدا بهشون صبر عنایت فرماید !
▧▨▧▨
یه روز مامانم خونه نبود بابام غذا درست کرد . ماشاالله همه غذا رو سوزوند. اومدیم با مرام بازی دراریم تا آخر غذا رو خوردم . وقتی غذا تموم شد بابام برگشته میگه تموم شد؟میگم اره،مگه مشکلیه؟میگه دِ نـَـه دِ خاک بر سر از قحطی برگشتت الحق که آشغال خوری بچه .


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
زن :دِ نـَــــــــــــــــــه دِ الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...
▧▨▧▨
به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه میگه :دِ نـَـه دِ اگه دعاي بچه ها اثر داشت ، وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمُردی !!
▧▨▧▨
چاه کنه داشت چاه میکند بعد از چند روز صاحبش بهش گفت : حاجی تعطیلش کن این زمینی را که برای ما میکنی که آب نداره ؟ گفت : دِ نـَـه دِ برای شما آب نداره واسه من که نون داره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
▧▨▧▨
هر 39 روز يكبار يادي از دوستاتون بكنيد فكر كردي برا دلتنگي ميگم؟
دِ نه دِ براي اين ميگم كه اگه مرده بود اقلا به مراسم چهلمش برسيد!
▧▨▧▨
طرف مداركشو داده واسه ترجمه كه اقدام كنه واسه خارج.!.!.! بعد اومده خونه ما ميگم چايى ميخورى يا شربت؟؟؟ ميگه قهوه اسپرسو اگه دارى بيار !!!!!!!!!!!!!!! تو دلم گفتم :دِ نـَـه دِ هفته پيش كه خاكشيرو با كاسه سر ميكشيدى يادت نيست؟؟


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی.
میگه : دِ نـَـه دِ در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم
▧▨▧▨
با حالت افسرده نشستم زانوهام و جمع کردم تو بـ*ـغلم...میگم مامان...من که انقدر بدردنخور نبودم...من که انقدر حال بهم زن و دوست نداشتنی نبودم....مامانه بـ*ـغلم کرده میگه : آخی...نازی...دِ نـَـه دِ بودی تازه فهمیدی !
▧▨▧▨
رفتم داروخونه به یارو میگم شامپو ویتامینه میخوام! طرف با یه قیافه حق به جانب که مثلا خیلی حالیش میشه و من چیزی حالیم نیست ، به یه حالتی غمزه مانند میگه شامپو واسه موهات دیگه؟
دِ نـَـه دِ شامپو ویتامینه واسه فرش میخوام که گل هاش سریع رشد کنن


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم.. لطفا یه چیز خوب بگو یه کم حالم بهتر بشه
شوهر: دِ نــــــــــــــــــَـــــ ـــه دِ بیناییت فوق العادست عزیزم
▧▨▧▨
‎طرف میره عروسی میبینه همه موبایل به کمر بستن . اونم یه کاغذ لوله میکنه میبنده به کمرش . یکی بهش میگه یه کاغذ گیر کرده به لباست, طرف میگه د نه د این فکسه
▧▨▧▨
یک شب رفته بودم خونه خالم ، اومده میگه چیزی لازم نداری؟ میگم نه ولی ای کاش مسواکم هم آورده بودم. برگشته میگه دِ نـَـه دِ خاله جون این که ناراحتی نداره ما این جا یک مسواک داریم مخصوص مهمون الان بهت میدم باهاش بزن !!!
▧▨▧▨
*به دخترعموم که ۵ سالشه میگم: دخترا موشن مثه خرگوشن میگه پ ن پ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ایم
اصلا یه وضعی شده به خدا!
▧▨▧▨
*دوستم میگه با گوشی برم اینترنت از شارژم کم میشه؟
میگم پ ن پ از صندوق ذخیره سازمان اوپک کم میشه!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
*میخوایم بریم خونه جدیدمون، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم؟! میگم: پ ن پراست کلیک کن، کات شون کن، برو تو خونه جدیده پیست کن!
▧▨▧▨
*به دوستم اس ام اس زدم میگم کلاس تشکیل نمیشه. جواب داده یعنی استاد نیومده؟ میگم پ ن پ رفته قایم شده همه دارن دنبالش میگردن.
▧▨▧▨
*با دوستم رفتیم خرید. برگشتیم دیدیم ماشینش نیست میگه: دزدیدنش میگم پ ن پ خسته شده بود از بس منتظر ما وایساد. اس ام اس داد گفت من میرم خودتون بیاین!
▧▨▧▨
*لباس خریدم. کارت عابرمو گذاشتم رو میز میگم ۲۰۱۵٫ میگه رمز کارتته؟
میگم پ ن پ تلفنمه. دادم مزاحم بشی.
▧▨▧▨
*تو اتوبان گشت نامحسوس یه ماشینو گرفته بود. راننده ماشینه به پلیسه میگه می خوای جریمم کنی؟ پلیسه میگه: پ ن پ با دوتا همکارام می خواستیم منچ بازی کنیم یه یار کم داشتیم گفتیم مزاحم شما بشیم.


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
*نصف شب ماشین خاموش شده زنگ زدم میگم بابا باطری ماشین تموم کرده روشن نمیشه. میگه یعنی خالی شده؟
پ ن پ واقعا تموم کرده دارم میبرم خاکش کنم گفتم ببینم تو هم میای؟
▧▨▧▨
*به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه؛ مریض شدی؟ می گم پ ن پ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه.
▧▨▧▨
*یارو میره سردخونه میگه: بی زحمت جسد پدربزرگمو تحویل بدین.
میگن: می خوای خاکش کنی؟
پ ن پ میخواهم تا گارانتیش تموم نشده ببرم عوضش کنم.
▧▨▧▨
*رفتم پیژامه از کمد برداشتم پوشیدم بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
پ ن پ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم.
▧▨▧▨
*داشتم می رفتم طرف ماشینم یهو دیدم افسره داره یه چیزی می نویسه!
گفتم: داری جریمه ام می کنی؟
پ ن پ دارم اسمتو پشت کارت دعوت عروسیم می نویسم. میای؟


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا