مشاعره با حرف ه

fatemeha · 20/9/19

لطفا کم تر از ۴ خط ارسال نکنید!
حداقل ۷ تک بیت تا شعر با حرف ه رو بنویسید

ترجیحاً اسم شاعر در زیر هر بیت زده شود!

اسپم ممنوع

hosna97 · 20/9/19

هر ان وصفی که گویم، بیش از انی
یقین دانم که بی شک جان جانی

********

هیچم آرام دل از زلف دل آرام نماند
نازم این حلقه کزو هیچ دل آرام نماند

********

هر که غيرت نداشت دينش نيست
آن ندارد کسي که اينش نيست
اوحدي

********

هر که نان از عمل خويش خورد
منت حاتم طايي نبرد
سعدي

********

هر که در آتش سوداي تو امروز بسوخت
ظاهر آنست که فردا بود ايمن ز عذاب
خواجوي کرماني

********

هر که شد خاک نشين، برگ و بري پيدا کرد
سبز شد دانه، چو با خاک سري پيدا کرد
اعلايي

********

هر که گفتار نرم پيش آرد
همه دل ها به قيد خويش آرد
مکتبي

********

هر که منظور خود از غير خدا مي طلبد
چو گدايي است که حاجت ز گدا مي طلبد
خادم اصفهاني

********

هر که از جاده ي انصاف نهد پا بيرون
سينه ي او هدف تير حوادث گردد

********

هر گه که دل به عشق دهي خوش دمي بود
در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
حافظ

********

هر نا کس و کس مي کند آزار دل من
با آنکه به گيتي سر آزار کسم نيست
مشفق کاشاني

********

هر نفس چون گل به بادش مي دهم
گنج باد آورده را ماند دلم
علي معلم

********

هزار خويش که بيگانه از خدا باشد
فداي يک تن بيگانه که آشنا باشد
سعدي

.Mahdieh · 22/9/19

هر چیز که بشکند ز بها افتــد و لیک
دل را بها و قدر بود تا شکسته است

هادی رنجی

********

همي وعده دهي امروز و فردا
همين امروز و فردايت مرا کشت
بابا طاهر

********

هيچ کس جاي مرا ديگر نمي داند کجاست
آنقدر در عشق او غرقم که پيدا نيستم
معين کرمانشاهي

********

هيچ کس ما را نمي آرد به خاطر، اي عجب
ياد عالم مي کنيم اما فراموشيم ما
پرتو بيضايي

********

هر چند موثر است باران
تا دانه نيفکني نرويد
سعدي

********

هر بد که به خود نمي پسندي
با کس مکن اي برادر من
سعدي

********

هر جا نقش پاي تو بر خاک مانده است
عشقت مرا به خاک همانجا کشانده است
بهادر يگانه

********

هر آنگه که موي سيه شد سپيد
به بودن نماند فراوان اميد
فردوسي

********

هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلي
که بداند غم دلتنگي و تنهايي ما
معين کرمانشاهي

moh@mad · 29/9/19

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

استاد شهریار

هزار جهد نودم که سر عشق بپوشم
نبود بر سرآتش میسرم که نجوشم

سعدی

هرمائده ای که دست ساز بشر است
یا بی نمک است و یا سراسر نمک است

خاقانی

هر که جان در قدمش بازد و قدری داند
اهل دل عاشق جانباز نخوانند او را

خواجوی کرمانی

هر چه دارد عالم اخلاق بی‌ایثار نیست
دست بسیار است اگر از آستین بیرون‌کنید

بیدل دهلوی

هر روز مرا عشق نگاری به سر آید
در باز کند ناگه و گستاخ در آید

فرخی سیستانی

هوای کوی تو از سر نمیرود آری
غریب را دل سرگشته با وطن باشد

حافظ

moh@mad · 10/3/20

هر که عیب دگران پیش تــو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

سعدی

هر که غیرت نداشت دینش نیست
آن نـــدارد کسی کــه اینش نیست

اوحدی

هر که نان از عمل خویش خورد
منت حاتـــــم طایـــــــی نبـــــرد

سعدی

هر که در آتش سودای تو امروز بسوخت
ظاهر آنست که فـــردا بــود ایمن ز عذاب

خواجوی کرمانی

هر که شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد
سبز شد دانـــه، چو بــا خاک سری پیدا کرد

اعلایی

هیچم آرام دل از زلف دل آرام نماند
نازم این حلقه کزو هیچ دل آرام نماند
نام نیک ار طلبی گرد خرابات مگرد
که در این کوچه کسی نیست که بدنام نماند

فروغی_بسطامی

همه کس به يک خوي و يک خاست نيست
ده انگشت با يکديگر راست نيست

اسدی طوسی

هفت دریا بر ما غرقه یک قطره بود
که به کف شعشعه جوهر انسان داریم
چه کم ار سر نبود چونک سراسر جانیم
چه غم ار زر نبود چون مدد از کان داریم
مولانا

yeganeh yami · 2/5/20

هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
من تورا دودهنه روی دهانم زد و رفت.

"علیرضا آذر"

***
همه شهر مهیاست مبادا که تورا
آتش معرکه بالاست مبادا که تورا

"علیرضا آذر"

***
هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مرد

" علیرضا آذر"

***
هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است!

"سعدی"

***
هرگز دو لفظ را مترادف معنا نکن
جایی که عشق نیست جدایی فراق نیست!

"فاضل نظری"

***
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق، حلالت!

"فاضل نظری"

***
هیچ دانایی فریب چشمانت را نخورد
عاقبت کاری به دستم می دهد نادانی ام!

fatemeh_off · 3/5/20

هر که غيرت نداشت دينش نيست
آن ندارد کسي که اينش نيست
(اوحدي)

هر که شد خاک نشين، برگ و بري پيدا کرد سبز شد دانه، چو با خاک سري پيدا کرد
(اعلایی)

هر گه که دل به عشق دهي خوش دمي بود در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
(حافظ)

همرهي شرط است اندر کارها
تا رسد آسان به منزل بار ها
(ياسمی)

همه کارم ز خود کامي به بد نامي کشيد آخر
نهان کي ماند آن رازي کزو سازند محفل ها
(حافظ)

همه ي سهم من از عشق تو غم بود ولي دوست دارم که تو را شاد ببينم اي دوست
(سلمان هراتي)

هر جا نقش پاي تو بر خاک مانده است عشقت مرا به خاک همانجا کشانده است
(بهادر يگانه)

Mahsa._.M · 28/5/20

هر چيز که بشکند ز بها افتد و ليک دل را بها و قدر بود تا شکسته است
هادي رنجي

هر سر موي تو را با زندگي پيوندهاست با چنين دلبستگي از خود بريدن مشکل است
صائب تبريزي

هر شبي گويم که فردا ترک اين سودا کنم باز چون فردا شود امروز را فردا کنم
هلالي جغتايي

هر کجا رفتيم داغي بر دل ما تازه شد سوخت آخر جنس ما از گرمي بازارها
بيدل دهلوي

هر کجا شاخه گلي همرنگ خون رويد ز خاک
کشته ي عشقي است مدفون، از مزار ما مپرس
پرتو بيضايي

هر کجا عدل روي بنموده است نعمت اندر جهان بيفزوده است
سنايي

هر که پا از حد خود برتر نهد سر دهد بر باد و تن بر سر نهد
عطار

moh@mad · 30/5/20

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

شهریار
هر که جان در قدمش بازد و قدری داند
اهل دل عاشق جانباز نخوانند او را

خواجوی کرمانی

هر که او را دیده‌ای باشد، شناسد صورتی
کار صورت سهل باشد، ره به معنی مشکلست

اوحدی مراغه ای

هر چه دارد عالم اخلاق بی‌ایثار نیست
دست بسیار است اگر از آستین بیرون‌کنید

بیدل دهلوی

niloofar.H · 8/7/20

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم

هر آنکه نان عمل خویش خورد
منت حاتم طایی نبرد

هر نفس خواهی تجلایی دگر
زان که بی انوار نتوانم نشست

همه غمگین شوند و جان عشق
لطیف و خرم و عیار باشد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو تازه وارد انجمن

عضو جدید انجمن

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر نیمه حرفه‌ای

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین