شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

Marziyeh · 19/8/18

همه ى مردم ستاره دارند اما همه ى ستاره ها یک جور نیست:
واسه آنهایی که به سفر مى روند حکم راهنما را دارند
واسه بعضی دیگر فقط یک مشت روشنایی سوسوزن اند .
براى بعضى که اهل دانشند هر ستاره یک معما است
واسه آن باباى تاجر طلا بود .
اما این ستاره ها همه شان زبان به کام کشیده و خاموشند .
فقط تو یکی ستاره هایی خواهی داشت که تنابنده اى مثلش را ندارد

Marziyeh · 19/8/18

روباه گفت : الان زندگی یکنواختی دارم . من مرغ ها را شکار می کنم . آدم ها مرا .
همه مرغ ها عین هم اند . به همین جهت در این جا اوقات به کسالت می گذر
ولی تو اگر منو اهلی کنی . انگار که زندگیم را چراغان کرده باشی.

Marziyeh · 19/8/18

شبانگاهان که به آسمان پرستاره می نگری . آن ها به تو تعلق دارند .
گوئی ستاره ها می خندند . چون من روی یکی از آن ستاره ها زندگی می کنم .
روی یکی از آن ستاره های خندان. ستاره ها فقط به تو تعلق دارند .
همان ستاره هایی که می توانند بخندند .

*AsAl* · 22/9/23

شازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد: تا وقتی که هست نمی فهمی.

هوانورد: تو داری یه فرد بالغ میشی این فوق العادست
هوانورد به دختر کوچولو: بزرگ شدن که مشکل نیست، فراموش کردی.
هوانورد: هی. هی تو گرسنته هان؟ من جایی را می شناسم که توی روز تولدت به تو پنکیک مجانی میدن.
دختر کوچولو: اما تولد من دو هفته دیگه ست.
هوانورد: خب اونا که نمی دونن.

*AsAl* · 22/9/23

شازده کوچولو: اگر تو عاشق گل هایی باشی که روی ستاره ها زندگی می کنند خیلی لـ*ـذت بخشه که شب ها به آسمون نگاه کنی. چون همه ی ستاره ها مثل شکوفه های یک گل سرخ هستن.

شازده کوچولو پرسید: کی اوضاع بهتر میشه؟
روباه گفت: از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره

*AsAl* · 22/9/23

شازده کوچولو به روباه: سلام، با من بازی می کنی؟
روباه: من نمیتونم باهات بازی کنم آخه من که اهلی نیستم!

*AsAl* · 22/9/23

شازده کوچولو گفت:
بعضی کارا
بعضی حرفا
بدجور دل آدمو آشوب میکنه
گل گفت مث چی؟
شازده کوچولو گفت:
مث وقتی که
می دونی
دلم برات بی‌ قراره
و کاری نمی کنی

*AsAl* · 22/9/23

روباه گفت : خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است:
بدان که جز با چشم دل نمی توان خوب دید. آنچه اصل است. از دیده پنهان است.
فقط بچه ها می دانند که در جستجوی چه هستند.

*AsAl* · 22/9/23

روباه به شازده کوچولو: برای من تو هم مثل هزاران
پسر بچه ی دیگه ای هستی که در این دنیا زندگی می کنن و من هیچ نیازی به تو ندارم.
برای تو هم من مثل هزاران روباه دیگه ی این دنیا هستم.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی هردو به هم نیازمند خواهیم شد.
تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود.
شازده کوچولو گفت : کم کم دارد دستگیرم مى شود. یک گلى هست که گمانم مرا اهلى کرده باشد

*AsAl* · 22/9/23

شازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟
روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه!

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته تالار ادبیات

مدیر بازنشسته تالار ادبیات

مدیر بازنشسته تالار ادبیات

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین