خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
به نام خدایی که از خاک دل آفریـــــــــــــد!

سال 1935، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می‌کرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همان‌جا فرودآمد.
همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بی‌نام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از اخترکی دوردست می‌آید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف اخترک‌های دیگر خانه را ترک کند.
او هم‌چنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش می‌گوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترک‌ها تعریف می‌کند و از روباهی که او را این جا، روی زمین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را می‌یابند که آنها را از تشنگی نجات می‌دهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار می‌دهد و می‌گوید تصمیم گرفته به اخترک خانه‌اش بازگردد.


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: دونه انار، Doniyaslani و ^moon shadow^

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو به روباه: سلام، با من بازی می کنی؟
روباه: من نمیتونم باهات بازی کنم آخه من که اهلی نیستم!


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: دونه انار

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو پرسید: کی اوضاع بهتر میشه؟
روباه گفت: از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو: اگر تو عاشق گل هایی باشی که روی ستاره ها زندگی می کنند خیلی لـ*ـذت بخشه که شب ها به آسمون نگاه کنی. چون همه ی ستاره ها مثل شکوفه های یک گل سرخ هستن


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
_ هوانورد: تو داری یه فرد بالغ میشی این فوق العادست.
_ هوانورد به دختر کوچولو: بزرگ شدن که مشکل نیست، فراموش کردی.
_ هوانورد: هی. هی تو گرسنته هان؟ من جایی را می شناسم که توی روز تولدت به تو پنکیک مجانی میدن.
دختر کوچولو: اما تولد من دو هفته دیگه ست.
هوانورد: خب اونا که نمی دونن.


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد: تا وقتی که هست نمی فهمی …


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو: خجالت آوره که دو نفر عاشق همدیگه میشن اما اونا خیلی جوونن و نمی تونن معنی عشق را بفهمن. منم هنوز خیلی جوونم که بتونم عاشقش بشم.


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟
روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه!


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
روباه به شازده کوچولو: برای من تو هم مثل هزاران پسر بچه ی دیگه ای هستی که در این دنیا زندگی می کنن و من هیچ نیازی به تو ندارم. برای تو هم من مثل هزاران روباه دیگه ی این دنیا هستم.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی هردو به هم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود.
شازده کوچولو گفت : کم کم دارد دستگیرم مى شود. یک گلى هست که گمانم مرا اهلى کرده باشد.


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
روباه گفت : خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است :
بدان که جز با چشم دل نمی توان خوب دید. آنچه اصل است. از دیده پنهان است.
فقط بچه ها می دانند که در جستجوی چه هستند.


شازده کوچولو | آنتوان دو سنت اگزوپری

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار و Doniyaslani
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا