خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کودکانه

  1. سیده کوثر موسوی

    ۱۰ نگرانی بی مورد والدین برای نوزادان

    نوزاد موجودی بسیار کوچک، لطیف و معصوم است و همین ویژگی ها باعث می شود بزرگتر ها عشق خاصی به او داشته باشند. عشق والدین به فرزند تازه وارد را نمی توان با کلمات توصیف کرد. آن ها از این به بعد با دل و جان حاضرند زندگی خود را به پای این موجود کوچک بریزند تا سلامت و رفاه او تامین شود. از آنجا که بدن...
  2. سیده کوثر موسوی

    قصه کودکانه تمساح دهان گشاد

    حیوونای جنگل دور درخت بلوط جمع شده بودن و داشتن آگهی روی درخت رو می خوندن. چه سر و صدایی شده بود. توی آگهی نوشته بود به زودی یه عکاس به جنگل می یاد و قراره از همه حیوونا با لبخند، عکس بگیره. به بهترین لبخند هم قراره جایزه داده بشه. حیوونا با خوندن این خبر دستپاچه شدن . هر یکی تصمیم گرفت برای...
  3. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه زمستان برای مهد کودک

    شعر زمستان برای بچه ها الستون و ولستون باز اومده زمستون سه ماه فصل پاییز تمومه بچه ها جون فصل پاییز سراسر مهر و آبان و آذر حالا ما این سه ماه را گذاشتیمش پشت سر پرنده ها هراسون از سردی زمستون باید دونه بریزیم تو لونه ها براشون چرخ چرخ عباسی خدا منا نندازی باهم دیگه همبازی آدم برفی...
  4. سیده کوثر موسوی

    کم رویی در کودکان

    کودک خجالتی در موقعیت های ناآشنا و هنگام تعامل و گفت وگو با دیگران عصبی و مضطرب می شود. زمانی که تصور کند مورد توجه اطرافیانش قرار گرفته است، بی نهایت ناراحت و پریشان می شود و ترجیح می دهد شاهد بازی کودکان دیگر باشد، ولی خود به بازی آنها نپیوندد. بیشتر کودکان در شرایط مختلف قدری احساس خجالت و...
  5. سیده کوثر موسوی

    قصه اردکی که اسمش شیرینی بود

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره کمک کردن قصه شب “اردکی که اسمش شیرینی بود”: در خانه باز بود. مادر اردک ها کواک کواک کرد و از در بیرون رفت. شش تا جوجه اردک هم کواک کواک کردند و به دنبال مادرشان، پشت سر هم از در بیرون رفتند. مادر زهرا دید که اردکها از خانه بیرون رفتند. زهرا را صدا زد و به او...
  6. سیده کوثر موسوی

    قصه ژانو و پرنده اش

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره مهربانی قصه شب”ژانو و پرنده اش”: یکی از روزهای گرم تابستان بود. ژانو به همراه مادرش به بازار دهکده رفته بودند. مادر خواست کمی میوه بخرد تا با آنها مربا درست کند. ژانو دلش میخواست یک توپ داشته باشد تا بتواند در حیاط خانه شان بازی کند. ژانو هم همراه مادر به این طرف...
  7. سیده کوثر موسوی

    قصه شغال حق شناس

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره کمک کردن قصه شب”شغال حق شناس”: در دهکده کوچکی پسری بود که روزها گوسفندان پدرش را به صحرا می برد و می چرانید. یک روز همان طور که به دنبال گوسفندانش راه می رفت، ناگهان صدای نالهای شنید. وقتی برگشت شغالی را دید که مار بزرگی به دور بدنش پیچیده بود و می خواست او را...
  8. سیده کوثر موسوی

    قصه بچه میمون و جوجه تیغی

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره عاقبت اذیت کردن قصه شب”بچه میمون و جوجه تیغی”: خورشید کم کم پایین می رفت و جنگل تاریک میشد. جوجه تیغی دید که موقع برگشتن به خانه است. سر راهش اینجا و آنجا برگ سبزی پیدا می کرد. می جوید و می خورد و با خودش می گفت: «به ! به! چه روز خوبی بود. چه خوش گذشت. حالا هم...
  9. سیده کوثر موسوی

    قصه کی بود؟ کی بود؟ من نبودم.

    قصه ای آموزنده و کودکانه درباره صدای حیوانات قصه شب”کی بود؟کی بود؟من نبودم”: شش تا جوجه کوچولو توی مزرعه می دویدند. ناگهان صدایی شنیدند: «قد! قد! قد!» یکی از جوجه ها گفت: «مادر دارد ما را صدا می زند. بدویم و پیش او برویم.» جوجه ها دویدند و پیش مادرشان رفتند. یکی از آنها گفت: «مادر، شما ما را...
  10. سیده کوثر موسوی

    قصه بزغاله مغرور

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره مغرور بودن که کار بدی است قصه شب”بزغاله مغرور”: همه چیز به خوبی پیش می رفت در حالی که هنوز روی کله بزغاله شاخ درنیامده بود. بعد یک روز همه چیز عوض شد. یک روز کله بزغاله به خارش افتاد. این را هم بگوییم که بعد از آن برآمدگی ها، شاخ ها می رویند. بعد از آن بزغاله ها...
  11. سیده کوثر موسوی

    قصه بلندترین نردبان دنیا

    قصه ای کودکانه درباره تصمیم درست گرفتن قصه شب”بلندترین نردبان دنیا“: روزی روزگاری، توی یک جنگل بزرگ و سرسبز، میمون کوچولو و شیطان و بازیگوشی با پدر و مادرش زندگی می کرد. میمون بازیگوش، صبح تا شب، لا به لای درختان بلند جنگل، تاب می خورد و از این طرف به آن طرف می رفت و غروب ها، با تاریک شدن هوا،...
  12. سیده کوثر موسوی

    قصه روباه مکار و بزغاله

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره ی حیله گری یک روز روباهی از صحرا می گذشت و دید یک گله گوسفند دارد آنجا می چرد. روباه خیلی گرسنه بود و فکر کرد :« کاش می توانستم یک گوسفند بگیرم، اما من حریف آنها نمی شوم، این کارها کار گرگ و شیر و پلنگ است. » روباه دراین فکر بود که صدای یک مرغ وحشی به گوشش رسید...
  13. سیده کوثر موسوی

    قصه تافی ببر کوچولو و باد مهربون

    قصه ای کودکانه و آموزنده درباره ی مهربانی قصه تافی ببر کوچولو و باد مهربون: تافی، ببر کوچولویی بود که داشت بین شاخ و برگ درخت‌ها بازی می‌کرد. این‌ور می‌دوید، اون‌ور می‌دوید و از روی این درخت به اون درخت دنبال شاپرک‌ها می‌کرد. یکهو یک باد تند آمد و درخت‌ها را تکان داد. تافی محکم شاخه یک درخت را...
  14. سیده کوثر موسوی

    قصه ببر و مرد مسافر

    روزی چند مسافر ببری را به دام انداختند و او را در قفس اسیر کردند. آن ها قفس او را در کنار جاده قرار دادند تا همه ببینند ببری که تاکنون جان حیوانات و بچه های بسیاری را گرفته الان خود به دام افتاده. حالا ببر توی یک دردسر بزرگ افتاده بود. او نه غذایی برای خوردن داشت و نه آبی برای نوشیدن. ببر درنده...
  15. سیده کوثر موسوی

    قصه کودکانه پنگوئن کوچولو

    یکی بود یکی نبود، یه پنگوئن کوچولویی بود که توی یه جزیره ی بزرگ و قشنگ زندگی می کرد. پنگوئن فقط به فکر خوردن بود. اون هی از دریا ماهی می گرفت و می خورد، نه با دوستاش بازی می کرد و نه با اونا به گردش می رفت. اون تمام وقتشو مشغول خوردن ماهی بود. پدر و مادر پنگوئن کوچولو که خیلی از دستش ناراحت...
  16. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه خدا

    دانا خدای مهربان اندر زمین و آسمان هر چیز یا هرگونه کار باشد به پیشش آشکار هرکس بگوید حرف زشت جایش نباشد در بهشت آهسته گویی یا بلند داند خدای ارجمند هر روز و شب نامش بخوان منما خدا دور از زبان یزدان همیشه یار تو خشنود باد از کار تو شاعر : عباس یمینی شریف منبع :نی نی یاری
  17. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه مثل گلم

    سرخ و سفيد و تپلم مامان مي گه مثل گلم شيرين زبوني مي كنم بابام مي گه كه بلبلم وقتي كه دامن مي پوشم مامان مي گه عروسكم ادا بازي در مي آرم بابام مي گه با نمكم من نه گلم، نه بلبلم يك آدمم، مثل شما شكل خودم را مي كشم كنار مامان و بابام شاعر: شكوه قاسم نيا منبع :نی نی یاری
  18. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه رنگین کمان

    ترانه کودکانه رنگین کمان خورشيد خيلي بزرگ است رنگش زرد و قشنگ است اي خورشيد طلايي در آسمان آبي اگر ديگر نتابي به گل ها نور نپاشي مي لرزيم و مي ترسيم توي تاريكي مي مانيم شاعر : ترانه فرج زاده منبع :نی نی یاری
  19. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه اسباب بازی ها

    یک خانه دارم پر از عروسک یک باغ پر گل یک شهر کوچک شهر بچه ها دنیای شادی ماشین کوکی تفنگ بادی بادکنک ها را هوا می کنیم پرنده ها را صدا می کنیم با هم می چرخیم مثل فرفره
  20. سیده کوثر موسوی

    شعر کودکانه تور و بلور

    انار دونه دونه تو کاسه ی بلوره کاسه کجاس؟ رو میزه زیرش یه تکه توره انار ترش و شیرین قرمزه و دونه ریزه هر کی دلش خواست، بیاد مامان براش بریزه شاعر : شراره وظیفه شناس منبع :نی نی یاری
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا