خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

تالار شعر

  1. P.E.G.A.H

    ☆ درخواست شعر و دل نوشت ۲ ☆

    بسم خالق قلم بیا تا قدر همدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم ...^^مولانا خب همونطور که شیما جان قبلا این تاپیک رو تاسیس کردن و برام جالب اومد و با توجه به قفل شدنش بنده تصمیم گرفتم سری دوم این تاپیک رو ایجاد کنم ... هر شخص کلمه مربوطه یا جمله فوق رو قرار میده و شعری با توجه به اون کلمه...
  2. P.E.G.A.H

    مشاعره با کلمه‌ی کوچ

    کوچ من آغاز حسن نیتت بود درد من از آن کنج صنمت‌ بود...
  3. *KhatKhati*

    اشعار ملک الشعرای بهار

    بر دل من گشت عشق نیکوان فرمان‌روا اشک سرخ من دلیل و رنگ زرد من گوا نیستی رنگم چنین و نیستی اشکم چنان گر بر این دل نیستی عشق بتان فرمانروا تا شدم با مهر آن نامهربان دلبر، قرین تا شدم با عشق آن ناپارسا یار آشنا مهربان بودم‌، به جان خود شدم نامهربان پارسا بودم‌، به کار دین شدم ناپارسا شد دژم...
  4. *KhatKhati*

    گلشن راز | محمود شبستری

    به نام آن که جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت ز فضلش هر دو عالم گشت روشن ز فیضش خاک آدم گشت گلشن توانایی که در یک طرفةالعین ز کاف و نون پدید آورد کونین چو قاف قدرتش دم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد از آن دم گشت پیدا هر دو عالم وز آن دم شد هویدا جان آدم در آدم شد پدید...
  5. *KhatKhati*

    مصیبت نامه عطار نیشابوری

    حمد پاک از جان پاک آن پاک را کو خلافت داد مشتی خاک را آن خرد بخشی که آدم خاک اوست جزو و کل برهان ذات پاک اوست آفتاب روح را تابان کند در گل آدم چنین پنهان کند چون گل آدم بصحرا آورد اینهمه اعجوبه پیدا آورد چون درون نطفهٔ جانی نهد آفتابی در سپندانی نهد کلبه روح القدس قلبی کند قالبش چون...
  6. مشاعره با حرف ی

    یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست نمرودانرا پشه چو پیلی بفرست ابوسعید ابوالخیر یاد تو کنم میان یادم باشی لـ*ـب بگشایم در این گشادم باشی گر شاد شوم ضمیر شادم باشی حیله طلبم تو اوستادم باشی مولانا
  7. مشاعره با حرف ق

    قدّ خمیده‌ی ما سهلت نماید اما بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
  8. مشاعره با حرف ظ

    ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
  9. b_a244

    مشاعره با واژه‌ی انتخابی

    یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا حسرت
  10. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با کلمه‌ی عشق و نظیر آن

    عشق یعنی نام زیبای حسین (ع) عشق یعنی نوکری پای حسین (ع) عشق یعنی سرورت باشد حسین (ع) عشق یعنی دم ب دم گویی حسین (ع) عشق یعنی روز و شب با ذکر حق زیرلب گویی حسینم یا حسینم یا حسین (ع)
  11. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با کلمه‌ی من

    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
  12. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با ای شروع بشه

    روال مشاعره از این قراره که باید حرف اول شعر با «ای»شروع بشه **اسپم ممنوع**
  13. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با حرف م

    منم عاشق مرا غم سازگار است تو معشوقی تو را با غم چه کار است؟
  14. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با کلمه‌ی درد

    درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری بر گزیده ام که مپرس
  15. ~ĤaŊaŊeĤ~

    مشاعره با کلمه‌ی دل

    دل بیمار مرا هر که گرفتار تو خواست یا رب آزاد نگردد ز گرفتاری دل دل به راه غمت افتاد خدایا مددی که در این راه ثواب است مددکاری دل
  16. اشعار حسین زحمت کش

    زود باور آن شاعران که از تو به توصیف تن خوشند کورند آنقدرکه به یک پیرهن خوشند زیباییت وسیع تر از حد وصف ماست بدبخت مردمی که به اشعار من خوشند دل خوش به خنده های رقیبان من مباش دیوانه ها به لطف خدا غالبا خوشند مو واکن و بین که در این شهر عده ای با کمند گرم بهم ریختن خوشند گاهی مرا نگاه کنی...
  17. کوثر پورخضر

    غزلیات شاهدی

    غزل آغازین - شمارهٔ ۱ شد خاک راه این سر سودا نوشت ما این شد مگر ز روز ازل سرنوشت ما از کوی دوست ما سوی جنت چرا رویم رضوان حسد برد ز نعیم و بهشت ما تخم اَمَل که دل به هوای تو کشته بود جز دانه‌های اشک نیاید ز کشت ما ور برده چون محرک جمع صور یکی است بنگر محرک و منگر خوب و زشت ما...
  18. کوثر پورخضر

    گزیده اشعار عبدالواسع جبلی

    شکایت منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا وز هر دو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا شد راستی خیـ*ـانت و شد زیرکی سفه شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا گشته‌ست باشگونه همه رسمهای خلق زین عالم نبهره و گردون بی‌وفا هر عاقلی به زاویه‌ای مانده ممتحن هر فاضلی به داهیه‌ای گشته مبتلا وآن کس که گوید از...
  19. کوثر پورخضر

    رباعیات کمال خجندی

    شمارهٔ ۱ دی جلوه گری بین که آراست مرا خوان کرم خدا مهیاست مرا حلوا چو زغاره بود در سفره ما امروز همان زغاره حلواست مرا شمارهٔ ۲ قول و غزلی که دل رباید همه را چنگت بوصول چپ سراید همه را چنگ تو بچنگ زلف خوبان ماند ز آنرو که شکستنش خوش آید همه را شمارهٔ ۳ گفتم سرخوشی گفت که...
  20. کوثر پورخضر

    اسرارنامه عطار نیشابوری

    المقالة الاولی فی التوحید به نام آنک جان را نور دین داد خرد را در خدا دانی یقین داد خداوندی که عالم نامور زوست زمین و آسمان زیر و زبر زوست دو عالم خلعت هستی ازو یافت فلک بالا زمین پستی ازو یافت فلک اندر رکوع استادهٔ اوست زمین اندر سجود افتادهٔ اوست ز کفک و خون برآرد آدمی را ز...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا