رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
" بسم تعالی"
نام مجموعه اشعار: mithenness*
شاعران: ارغنون/آیناز کاربران انجمن رمان 98
قالب: سپید
ژانر: عاشقانه/ تراژدی
مقدمه: من رفتهام
و گلهای آفتابگردان
هنوز شیفتهی نورند
و با سری برافراشته
به خورشید مینگرند
و آفتاب همچنان
بلندتر از
سایهی نیستشدهی من
میتابد...
حتی رنگینکمان نیز...
کی بود کی بود؟
یه صابون کوچیک موچیک
گریه می کرد چیلیک چیلیک
غصه می خورد همیشه
می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه
هر روز دارم آب می خورم تَر می شم
ولی کوچیک تر می شم
رفتم پیشش نشستم
براش یه خالی بستم
گفتم من هم اون قدیما غول بودم
مثل تو خنگول بودم
کوچیک شدم که با تو بازی کنم
سُرت بدم سُرسُره بازی کنم
به نام او که وجودم بندبند اوست!
نام اثر: آنچه نگاهت کرد با دلم
نام شاعر: (openworld (bahareh.s
نگاهت، آن چنان کرد با دلم
که بندبند وجودم لرزید
آن دو تیله بد کرد با دلم
آن نگاه، سوزاند جانم را تا پوست استخوان
ای که بودی و میدیدی
نگاهت چه کرد با دلم!
پی نوشت:
امیدوارم که لـ*ـذت رو در بند بند و...
مجموعه اشعار: صدای خسته
شاعر: negin.hajatpour
مقدمه:
تو را ای گلکمان من دوست دارم
بقدر ابر و باران دوست دارم
کجا باشم، کجا باشی مهم نیست
تو را تا زنده هستم دوست دارم...
به نام خالق هستی
#اشعار نگین
نویسنده: نگین بای
شروع میکنم بانام خدا
با یاد خدا
و با عشق به خدا
که همه چیزم به او بستگی دارد ....
ورق را در دستان گرمم که داغ نوشتن دارند میگیرم و بر روی آن قلم سرنوشتم را که مملو از کلمات هستند نگه میدارم؛ تا وجود این ورق را لبریز از نوشتن کنم.
میخواهم...
"به نام خدا"
نام اثر: و دوباره زندگی
نام شاعر: (openworld (bahareh.s
درد را عذاب آور دیدم،عذاب آور نبود.
عشق را دردناک دیدم، دردناک نبود.
مرگ را تلخ دیدم، تلخ نبود.
زندگی را شیرین دیدم، شیرین نبود
عذاب آور بود، دردناک بود، تلخ بود
و تمام چیزی که نبود، این بود...
برای من نبود!
پی نوشت...
به نام خالق هستی
نام اشعار: تنفس برگ
شاعر:Lindaw
مقدمه:
رها خواهم کرد
شمارش خطوط دفترم را
شمارش قطره های ترس را
که تا سال ها خواهند بارید
و از فردا پلک هایم را
همچنان بسته نگه خواهم داشت
تا نسیم زندگی را حس کنند
و رویا در پشت این پرده ی تاریک شکل گیرد و روشنایی سلامی تازه دهد
آیینه را از غبار...
و خدایی که در این نزدیکیست
مجموعه اشعار: ناکجا آباد بیانتها
این مجموعه شعر فقط در سایت #انجمن_رمان98 به اشتراک گذاشته میشود؛ و کپی فقط با ذکر نام نویسنده و منبع مجاز میباشد.
#زینب_معصومی_ثانی
#ناکجاآباد_بیانتها
«به نام خدا»
نویسنده: فاطمه شکرانیان
ژانر: تراژدی
باز باران بی ترانه
میکند اشکش روانه
میخورد بر بام خانه؟
گویا خانهای نداره!
یادش آمد روز باران
نصف ظهری در خیابان
کرد او فریاد و اصرار
که ای وای!
منم من کودک کار!
کرد گردش روز شیرین
او چو برگشت خورد سیلی
از پی آن مرد پیری
کودکی ده ساله است او...