- عضویت
- 20/4/22
- ارسال ها
- 284
- امتیاز واکنش
- 3,020
- امتیاز
- 228
- سن
- 18
- محل سکونت
- اردبیل
- زمان حضور
- 26 روز 16 ساعت 15 دقیقه
چشم ابرو؟ یعنی باور کنم دلیل عشق تو همین بود؟ من جنس تو رو خوب میشناسم. املاک و شرکت بابام چشمت رو گرفته بود.- تو کی رو از چی میترسونی؟ فکر کردی خیلی مشتاق تحمل صورت نحستم؟! نخیر جناب! من روز شماری میکنم برای لحظهای که از این زندانی که برام ساختی خلاص بشم. من دیگه اون دختر هیجده ساله نیستم که عاشق چشم و ابروت بود.
➤ دیـالــوگ بــازی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com