مشاعره با اگر شروع بشه

moh@mad · 22/5/24

Mystery گفت:
اگرچه زاده‌ی عشقم، هیج‌گاه سکران نشوم ز تب عشقت

اگر تو عاشق عشقی و عشق را جویا
بگیر خنجر تیز و ببر گلوی حیا

بدانک سد عظیم است در روش نامـ*ـوس
حدیث بی‌غرض است این قبول کن به صفا

Mystery · 22/5/24

moh@mad گفت:
اگر تو عاشق عشقی و عشق را جویا
بگیر خنجر تیز و ببر گلوی حیا

بدانک سد عظیم است در روش نامـ*ـوس
حدیث بی‌غرض است این قبول کن به صفا

اگر ان ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

MaRjAn · 22/5/24

Mystery گفت:
اگر ان ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پارا
هر آنکس چیز می‌بخشد ز مال خویش می‌بخشد
نه چون حافظ که می‌بخشد سمرقند و بخارا را

- صائب تبریزی

moh@mad · 22/5/24

MaRjAn گفت:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پارا
هر آنکس چیز می‌بخشد ز مال خویش می‌بخشد
نه چون حافظ که می‌بخشد سمرقند و بخارا را

- صائب تبریزی

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و سـ*ـاقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

ش.راب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم

MēLįKąღ · 22/5/24

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز در کِشَم بی تو

moh@mad · 22/5/24

Melika_hsh گفت:
اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز در کِشَم بی تو

اگر سودای عشق اینست من دیوانه خواهم شد
چه جای آشنا کز خویش هم بیگانه خواهم شد

دمیدی یک فسون وز دست بردی صبر و هوش من
خدا را ترک افسون کن که من افسانه خواهم شد

-FãTéMęH- · 28/5/24

اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو

moh@mad · 29/5/24

-FãTéMęH- گفت:
اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو

اگر جدا کنی از تیغ بند از بندم
به تیغ دیگرت ای دوست آرزومندم

غم ترا فلک آزار من گمان دارد
ولی بجان تو من با غم تو خرسندم

-FãTéMęH- · 31/5/24

moh@mad گفت:
اگر جدا کنی از تیغ بند از بندم
به تیغ دیگرت ای دوست آرزومندم

غم ترا فلک آزار من گمان دارد
ولی بجان تو من با غم تو خرسندم

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را

صائب تبریزی

MaRjAn · 31/5/24

-FãTéMęH- گفت:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را

صائب تبریزی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می‌بخشد بسان مرد می‌بخشد
نه چون صائب که می‌بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن پا را به خاک گور می‌بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دل‌ها را

- شهریار

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

ویراستار آزمایشی

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر ویژه انجمن

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین